در حالی که مکانیسم ماشه و مذاکرات سیاسی فضای عمومی بازار را در تعلیق نگه داشتهاند، حقوقیها با حفظ قیمتها در محدودهای خاص، در حال آزمودن آستانه تحمل سهامداران حقیقی هستند.
حامد شایگان: بازار سرمایه در هفتههای اخیر وارد فازی شده که بیش از آنکه با نوسانهای قیمتی شناخته شود، با نوعی سکون هدفمند و مدیریتشده از سوی بازیگران حقوقی در حال پیشروی است. در حالی که اخبار سیاسی و زمزمههای مربوط به مکانیسم ماشه فضای عمومی بازار را در حالت تعلیق نگه داشتهاند، بسیاری از حقوقیها تلاش میکنند قیمت سهام را در محدوده فعلی حفظ کنند نه آنقدر پایین که موج فروش گسترده ایجاد شود، و نه آنقدر بالا که انگیزه خرید تازه شکل بگیرد. هدف این است؛ فرسایش روانی سهامداران قدیمی، خستهشدن از انتظار، و در نهایت فروش سهم در کفهای قیمتی.
در چنین فضایی، بازار با خبرهای سیاسی لحظهبهلحظه مدیریت میشود. مذاکرات اخیر بدون نتیجه قطعی به پایان رسید و فعالان بازار با چشمانتظاری نسبت به تعیین تکلیف مکانیسم ماشه، در حال سنجش موقعیت هستند. اما بازارهای موازی مانند دلار، طلا و تتر با واکنشهای تند به اخبار، مسیر خود را انتخاب کردند و برخلاف بورس فضای دلهرهآوری را برای سرمایه گذاران رقم نمی زنند. در این میان، صندوقهای اهرمی و برخی نمادهای خاص نیز با تحرکاتی همراه شده اند، گرچه همچنان ترس از ریسکهای سیاسی مانع از شکلگیری جریان نقدینگی قدرتمند شده است.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بازار در حال حاضر اثرات منفی احتمالی را پیشخور کرده و اگر کوچکترین چرخش سیاسی رخ دهد حتی در حد تمدید مهلت ماشه قابلیت رشد شارپ کوتاهمدت وجود دارد. اما تا آن زمان، حقوقیها با حفظ قیمتها در محدوده فعلی، عملاً در حال آزمودن صبر سهامداران حقیقی هستند.
در این روزها، آنچه بیش از همه به چشم میآید، نوعی سکوت هدفمند و کنترلشده از سوی بازیگران بزرگ بازار است. این استراتژی، با تکیه بر فضای مبهم سیاسی و تعلیق در مذاکرات، بهدنبال آن است که سهامداران را به نقطهای برساند که خودشان تصمیم به خروج بگیرند.
در چنین فضایی، بازار نه به خبرهای خوب واکنش نشان میدهد، نه از خبرهای بد میهراسد. بلکه در حال جذب انرژی از تردیدهاست. حقوقیها با تزریق نقدینگی محدود، تنها در نمادهایی خاص، مسیر را برای کنترل هیجانات باز گذاشتهاند و در سایر نمادها، با حفظ تعادل شکننده، مانع از شکلگیری موجهای صعودی یا نزولی شدهاند. این رفتار، بیش از آنکه ناشی از تحلیل بنیادی باشد، حاصل یک طراحی رفتاری است طراحیای که میخواهد سهامدار را به نقطه تسلیم برساند.
اما بازار، حتی در سکون، در حال انباشت انرژی است. بسیاری از نمادها در کفهای تاریخی قرار دارند و ارزندگی آنها، با وجود تمام ریسکهای سیاسی، قابل انکار نیست. این تضاد میان قیمت و ارزش، همان جرقهای است که میتواند در لحظهای غیرمنتظره، بازار را از خواب بیدار کند.
اگر قرار است بازار از این فاز فرسایشی خارج شود، باید با تصمیماتی قاطع و هوشمندانه همراه باشد. نه صرفاً حمایتهای لفظی، بلکه با اصلاح ساختار نرخ بهره، تسهیل جریان نقدینگی، و شفافسازی مسیر سیاست خارجی. بازار نیاز به نشانه دارد نشانهای که بتواند اعتماد را بازگرداند و مسیر خروج پول را معکوس کند.
بنابراین این صبر نمی تواند خیلی هم طولانی شود؛ سناریوهای پیشرو برای بازار، دو مسیر کاملاً متفاوت را ترسیم میکنند. در سناریوی بدبینانه، مکانیسم ماشه فعال میشود، قطعنامه روسیه وتو میشود، و بازار وارد فاز خروج پول و رشد بازارهای موازی خواهد شد. در این حالت، دولت برای جبران کسری بودجه ممکن است به افزایش نرخ بهره و فشار بر شرکتها روی بیاورد. اما در سناریوی خوشبینانه، با تمدید مهلت ماشه و آغاز دوباره مذاکرات، بازار میتواند با آزاد شدن فنر فشردهشده، وارد فاز رشد سریع شود رشدی که در سال ۱۴۰۴ تاکنون رخ نداده بود.
در این میان، نقش گزارشهای ماهانه و میاندورهای شرکتها بسیار حیاتی است. در هر دو سناریو، گزارشهای خوب میتوانند فشار فروش را کنترل کرده و حتی زمینهساز رشد شوند. در سناریوی خوشبینانه، این گزارشها بهعنوان اهرم بنیادین، میتوانند بازدهیهای سنگینی را در مدت کوتاه ثبت کنند. تجربه آبان سال گذشته نشان داد که نمادهایی با بنیاد قوی، در شرایط مشابه، بازدهیهای چشمگیری را رقم زدهاند.
در نهایت، همه نگاهها به سیاستگذار است. تا امروز، نقش آنها بیشتر تماشاچی بوده، اما با روشنشدن سناریوهای سیاسی، انتظار میرود فصل جدیدی از مداخله آغاز شود. اگر شرایط بدبینانه رقم بخورد، جلوگیری از ریزشهای سنگین باید در اولویت باشد و اگر فضا به سمت خوشبینی حرکت کند، فرصت برای تجدید قوا و آمادهسازی نقدینگی برای روزهای سخت آینده فراهم خواهد شد.
در چنین شرایطی، بازار در آستانه یک تصمیم بزرگ ایستاده است، تصمیمی که نه در تابلوی معاملات، بلکه در اتاقهای مذاکره و پشت درهای بسته سازمان بورس رقم خواهد خورد. تا آن زمان، حقوقیها با حفظ قیمتها در محدوده فعلی، بازی فرسایشی خود را ادامه میدهند و سهامداران حقیقی، در انتظار یک جرقه سیاسی، همچنان تماشاچی باقی ماندهاند. آنچه مسلم است، این است که سکوت امروز، مقدمهای برای تصمیم فرداست تصمیمی که میتواند چهره بازار را بهکلی تغییر دهد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا