ده روز از اعلام آغاز فرآیند «فیصله» بانک آینده گذشته و حالا که گرد و غبار اولیه فرو نشسته، آنچه باقی مانده نه شفافیت، بلکه انبوهی از واژههای متناقض، پیامکهای لرزاننده، و بیانیههایی با غلطهای تایپی است. بانک مرکزی هنوز در حال آزمون واژگان است و مردم در حال آزمون صبر. آیا این «گزیر» واقعاً راهی برای توقف کمهزینه یک بانک ورشکسته است یا مقدمهای برای سرایت بحران به سایر بانکها و خلق طبقهای تازه در پایه پولی؟
به گزارش سرمایه فردا، اکنون که بیش از ده روز از اعلام آغاز فرآیند «فیصله» بانک آینده گذشته، تب و تاب اولیه فروکش کرده و فضای رسانهای از هیجان به سردرگمی رسیده است. دیگر خبری از اظهارات قهرمانانه کارشناسان نیست و معاونان بانک مرکزی هم کمتر در سایت رسمی ظاهر میشوند تا مردم را به آرامش دعوت کنند. اما آنچه باقی مانده، مجموعهای از واژههای متناقض، پیامکهای لرزاننده و بیانیههایی با غلطهای تایپی است که نهتنها به شفافیت کمک نکرده، بلکه بر ابهامها افزوده است.
در روزهای نخست، بانک مرکزی چنان اسامی متنوعی برای وضعیت بانک آینده به کار برد که فهم دقیق «گزیر» عملاً ناممکن شد. یک روز «منحلشده»، روز دیگر «لغو مجوز»، سپس «بانک آینده»، بعد «بانک سابق آینده»، و نهایتاً «بانک در مرحله گزیر». این واژهسازیها نهتنها کمکی به فهم عمومی نکرد، بلکه نشان داد که خود سیاستگذار نیز هنوز در حال آزمون واژگان است.
در این میان، بیانیه تقدیر نمایندگان مجلس از بانک مرکزی که در سایت رسمی منتشر شد، نقطه اوج سردرگمی رسانهای بود. در آن، «گزیر» به «گسیل» ترجمه شده بود و «حقوق تضییعشده» به «حقوق تزیینشده»—اشتباهی که هنوز اصلاح نشده است. اگر دوستان بانک مرکزی این سطور را میخوانند، شاید بد نباشد فکری به حال آبروی نمایندگان ملت بکنند.
از سوی دیگر، پیامکهای روابط عمومی بانک ملی به مشتریان بانک آینده نیز بهجای آرامش، لرزه بر اندام سپردهگذاران انداخت. روزی دو بار بابت «عدم برداشت سپرده» تشکر میشد، آنقدر که برخی شک کردند نکند دیگران سپردههایشان را نجات دادهاند و فقط خودشان جا ماندهاند.
اما اگر از غرولندها بگذریم، خلاصه ماجرای «گزیر» این است: تلاش برای توقف کمهزینه یک بانک ورشکسته، با حداقل سرایت به سایر بانکها و حداقل حمایت مالی از سوی حاکمیت. اگر داراییهای بانک بهسرعت نقد شوند، یعنی موفق بودهایم. اما اگر این اتفاق نیفتد، با توقف پرهزینه، سرایت بحران و حمایت مالی حداکثری مواجه خواهیم شد—و آن وقت، شاید طبقهای تازه در پایه پولی خلق شود با نامی چون «ایرانمال».
در نهایت، آنچه در این ده روز روشن شده، نه وضعیت بانک آینده، بلکه وضعیت سیاستگذاری مالی در ایران است: واژهسازی بهجای شفافسازی، آرامسازی بهجای پاسخگویی، و امید به «گزیر» در حالی که نشانههای «گسیل» و «تزیین» از همه سو پیداست.
محمدصادق عبداللهیپور
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا