وقتی آب ابزار فشار می‌شود

وقتی آب ابزار فشار می‌شود

در حالی‌که افغانستان با مهار آب‌های مرزی، تالاب هامون را به خشکی کامل رسانده و از آب به‌عنوان ابزار ژئوپلیتیکی بهره می‌برد، دیپلماسی آبی ایران همچنان در دور باطل سفرهای بی‌نتیجه و مذاکرات بی‌اثر گرفتار است. در غیاب کنشگری رسانه‌ای و ضعف نهادهای مسئول، هامون هر روز بیشتر به خاطره‌ای زیست‌محیطی بدل می‌شود.

به گزارش سرمایه فردا، تالاب هامون، این پهنه آبی حیاتی در جنوب شرق ایران، سال‌هاست که در سایه بی‌توجهی دیپلماتیک و بی‌عملی نهادی، به مرز نابودی رسیده است. زمانی که تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند آب هیرمند به‌جای جاری شدن به سمت ایران، به شوره‌زارهای بی‌ثمر افغانستان منحرف می‌شود، دیگر نمی‌توان خشکسالی را تنها به کم‌بارشی نسبت داد. با سقوط دولت اشرف غنی و روی کار آمدن طالبان، امیدها برای احیای هامون رنگ باخت و سیلاب‌های فصلی نیز قطع شدند. در این میان، هیئت‌های ایرانی یکی پس از دیگری راهی کابل می‌شوند، اما نه حقابه‌ای جاری می‌شود و نه دیپلماسی آبی به نتیجه‌ای ملموس می‌رسد.

افغانستان آب را نه منبع طبیعی، بلکه ابزار قدرت می‌بیند؛ و ایران، در سکوت رسانه‌ای و انفعال سازمان‌های مسئول، حتی نتوانسته اهمیت زیستی و استراتژیک هامون را به افکار عمومی داخلی و بین‌المللی معرفی کند. در حالی‌که طرف افغانستانی با ساخت سد بخش‌آباد بر فراه‌رود، گام‌های نهایی برای کنترل کامل منابع آبی را برمی‌دارد، ایران هنوز درگیر جلسات تخصصی و امیدهای کوتاه‌مدت است. اگر این روند ادامه یابد، هامون نه‌تنها از نقشه جغرافیایی، بلکه از حافظه زیست‌محیطی ایران نیز حذف خواهد شد.

هژمونی آب در افغانستان با تغییر دولت‌ها هیچ تغییری نمی‌کند. این را می‌شود از حال و روز تالاب هامون فهمید. با سقوط دولت اشرف غنی و روی کار آمدن طالبان، تصور می‌شد که شاید بتوان برای لب‌های تشنه هامون و مردم سیستان و بلوچستان آب بیشتری تامین کرد ولی خیلی دیری نپایید که همه پیش‌بینی‌ها غلط از آب درآمد. طالبان که روی کار آمد دیگر همان سیلاب‌های فصلی هم به سمت ایران سرازیر نشد. تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌داد که این حکومت بارها آب هیرمند را به سمت شوره‌زارهای گودزره هدایت کرده تا به سمت ایران سرازیر نشود. در حالی که عدم تامین حقابه هامون خشکسالی و کاهش بارندگی اعلام می‌شد، سهم آب هامون به شوره‌زاری که هیچ ثمری نداشت، هدایت شد تا لب‌های تشنه هامون تر نشود.

 

هامون هیچ سهمی نداشت

آرزو اشرفی، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالاب‌ها در گفت‌وگو با «هفت صبح» درباره تامین حقابه تالاب هامون در سال جاری می‌گوید: متاسفانه هیچ آبی به تالاب وارد نشده است.

اخیرا گروهی از ایران برای مذاکره با طالبان درباره حقابه تالاب هامون عازم افغانستان شدند. این هیات با مسئولیت و هدایت وزارت امور خارجه به همراه وزارت نیرو به‌عنوان عضو اصلی و متناسب با موضوع معاون دریایی سازمان حفاظت محیط زیست در ترکیب آن به سوی افغانستان رفتند تا شاید پنجره‌ای به روی تالاب خشکیده هامون باز شود.

اشرفی دلیل عزیمت هیئت ایرانی به افغانستان را تامین حقابه طبیعی تالاب هامون اعلام می‌کند و بر این باور است که در خلال هزاران سال پیش همواره دریاچه ۵۷۰ هزار هکتاری هامون با ارزش‌های بی‌بدیل خود از محل سیلاب‌های هیرمند، فراه رود و سایر رودخانه‌های ورودی از افغانستان تغذیه و آبگیری می‌شده است که این سیلاب‌ها و حقابه طبیعی، نمی‌تواند با توافقنامه ۸۵۰ میلیون مترمکعبی سال ۱۳۵۱ که برای کشاورزی و شرب بوده، سنخیتی داشته باشد. لذا باید سیلاب‌ها و حقابه تالاب‌های بین‌المللی هامون از مسیر طبیعی و تاریخی خود جریان داشته باشد و انحراف آب از مسیر طبیعی رودخانه بر خلاف اصول و حقوق عرفی و بین‌المللی است.

به گفته او، در سفر هفته گذشته هیئت ایرانی به کشور افغانستان موضوع حقابه‌ طبیعی تالاب هامون پیگیری شده و جلساتی با وزیر آب و انرژی و رییس اداره ملی حفاظت محیط زیست کشور افغانستان برگزار شده است. در این جلسه موضوع حقابه تالاب، گرد وغبار و سایر موضوعات زیست محیطی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و تصمیم گرفته شده که در جلسات تخصصی بین دو کشور، موضوع تامین آب از هیرمند دنبال شود.

 

امیدی به تامین آب در کوتاه مدت نیست

سال‌هاست که هیئت‌هایی از ایران در راستای دیپلماسی آبی به افغانستان اعزام می‌شوند اما تاکنون شاهد نتیجه ملموسی در مذاکرات نبوده‌ایم؛ دلیل آن چیست؟ بهنام اندیک پژوهشگر هیدروپلیتیک در گفت‌وگو با «هفت صبح» بر این باور است که پیچیدگی‌های زیادی در موضوع تامین حقابه تالاب هامون وجود دارد و برآیند تمام شرایطی که رصد می‌شود، به همراه اظهارات طرف افغانستانی و ابزارهایی که ما داریم، نشان می‌دهد که در کوتاه مدت امیدی به آب نیست.

به گفته اندیک، رویکردی که طرف افغانستانی تاکنون داشته است، نشان می‌دهد که برای آب ارزشی ژئوپلیتیکی قائل است. وقتی مسئولان این کشور می‌گویند آب این کشور ربطی به کشورهای همسایه ندارد یعنی آب برای آنها ارزشی فراتر از یک منبع طبیعی دارد. در مذاکرات باید ببینید که طرف مقابل چه استفاده‌ای می‌خواهد از آب بکند. آیا می‌توانید با دیپلماسی چیزی روی میز بگذارید که طرف مقابل بگوید می‌ارزد؟ آیا ابزار لازم برای مجاب کردن طرف مقابل به مفاد معاهده وجود دارد؟

این پژوهشگر هیدروپلیتیک تصور اینکه قواعد بین‌المللی لازم الاجرا هستند را دارای ایرادات اساسی دانسته و تنها راه اجرای معاهدات بین‌المللی را پذیرش اصول این قواعد می‌داند. زیرا اگر کشورها نخواهند تن به حقوق بین‌الملل یا معاهده مشترک بدهند، کسی نمی‌تواند آنها را مجبور کند، مگر اینکه در معاهده، مراجعه به یک حکم پیش‌بینی شده باشد.

او می‌گوید: طرف افغانستانی در کلام همواره خود را متعهد به معاهده ۱۳۵۲ می‌داند اما در اجرا بهانه‌هایی می‌آورد که آن را اجرا نکند.

اندیک این روزها را روزهای خوش سیستان و بلوچستان توصیف می‌کند زیرا اگر سد بخش‌آباد که بر روی فراه رود ساخته می‌شود تکمیل شود، شرایط برای جنوب شرق ایران سخت‌تر خواهد شد و گویا طرف افغانستانی تمام منابع خود را بسیج کرده تا این پروژه را تکمیل کند.

تالاب هامون برای جنوب شرق ایران اهمیتی حیاتی دارد و تنها راه زنده نگه داشتن آن، مذاکره با همسایه‌ای است که از آب به مثابه ابزار فشار علیه کشورها استفاده می‌کند. در حالی که کشور افغانستان حضوری فعال در عرصه رسانه داشته و مهار آب را عادی سازی می‌کند، ایران در سکوت و انزوا از هیچ یک از ابزارهای موجود برای رسیدن به هدف بهره نمی‌برد. حساسیت بر اطلاع‌رسانی در زمینه آب‌های مرزی و عدم حضور موثر سازمان محیط زیست در رسانه برای معرفی اهمیت زیستی تالاب بین‌المللی هامون، مطالبه حق ایران و تامین حقابه هامون را هر روز پیچیده‌تر می‌کند و معلوم نیست چرا این سازمان به‌جای کنشگری فعال برای تامین حقابه هامون، تلاش می‌کند خود را دستگاهی حاشیه‌ای در مذاکرات معرفی کند.

دیدگاهتان را بنویسید