ایران در آستانه ورشکستگی آبی؛ بحران منابع آب به نقطه بی‌بازگشت نزدیک می‌شود

ایران در آستانه ورشکستگی آبی؛ بحران منابع آب به نقطه بی‌بازگشت نزدیک می‌شود

بحران آب در ایران از مرحله هشدار عبور کرده و اکنون به تهدیدی ملی بدل شده است که زندگی میلیون‌ها نفر را تحت تأثیر قرار داده است. کاهش بی‌سابقه ذخایر سدها، خشکسالی‌های پیاپی، فرونشست زمین و سوءمدیریت منابع آبی، کشور را در رده چهارم کشورهای در معرض خطر قرار داده‌اند. گزارش «سرمایه فردا» با نگاهی تحلیلی و مبتنی بر داده‌های روز، ضمن بررسی علل و پیامدهای این بحران، راهکارهایی عملی برای نجات ایران از ورشکستگی آبی ارائه می‌دهد. آینده ایران به تصمیمات امروز وابسته است؛ فرصتی برای تعلل باقی نمانده.

به گزارش سرمایه فردا، بحران آب در ایران از مرز هشدار گذشته و در صورت عدم چاره اندیشی در سطوح مختلف، به یک فاجعه ملی تبدیل خواهد شد. این گزارش با بررسی ابعاد مختلف این بحران، از کاهش بی‌سابقه ذخایر سدها تا فرونشست زمین و تنش‌های اجتماعی، راهکارهای عملی و جامعی را برای برون‌رفت از این وضعیت ارائه می‌دهد. بر اساس بررسی‌های انجام‌شده، ایران در رده چهارم کشورهای در معرض خطر قرار دارد و برخی استان‌ها مانند یزد، اصفهان، مرکزی، خراسان جنوبی و همدان با شدیدترین بحران مواجه هستند. این گزارش با نگاهی تحلیلی و مبتنی بر داده‌های روز، مسیرهای ممکن برای نجات ایران از این بحران را ترسیم می‌کند.

ابعاد یک فاجعه

بحران آب در ایران دیگر یک هشدار دور نیست، بلکه واقعیتی تلخ است که زندگی میلیون‌ها ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است. کاهش بی‌سابقه بارش‌ها در سال آبی جاری و تداوم خشکسالی‌های پیاپی، پایتخت و بسیاری از استان‌ها را با مشکلی عمیق در حوزه منابع آب مواجه کرده است. تصاویر ماهواره‌ای گرفته‌شده از سدهای استان تهران نشان می‌دهند که سطح آب پشت سدهای امیرکبیر (کرج)، لار و لتیان به پایین‌ترین حد خود در تاریخ معاصر ایران رسیده است. به‌طوری‌که سد امیرکبیر تنها نزدیک به شش درصد از حجم مفید خود آب دارد. این بحران عمیق ناشی از پنج سال خشکسالی مداوم و کاهش شدید بارندگی در سال آبی جاری است، شرایطی که در ۶۰ سال گذشته سابقه نداشته است.

تحلیل وضعیت موجود

وضعیت منابع آبی: ایران کشوری با اقلیم عمدتاً گرم و خشک است. رشد سریع جمعیت مهم‌ترین عامل کاهش سرانه آب تجدیدشونده کشور در قرن گذشته بوده است. جمعیت ایران در طی هشت دهه، از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ به حدود ۹۰  میلیون نفر رسیده است. بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از میزان حدود ۱۳,۰۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به حدود ۱,۴۰۰ متر مکعب در سال ۱۳۹۲ تقلیل یافته و در صورت ادامه این روند، وضعیت در آینده به مراتب بدتر خواهد شد.

وضعیت سدهای کلیدی: ذخایر سدهای پنجگانه پایتخت در پایین‌ترین سطح خود طی ۱۰۰ سال اخیر قرار دارند. سد لار که با ظرفیت حدود ۹۶۰ میلیون متر مکعب، به‌تنهایی آب شرب بخش‌هایی از شرق و شمال تهران را تأمین می‌کند، به زیر ۱۰ درصد رسیده است. سد لتیان نیز که یکی از کلیدی‌ترین منابع تأمین آب شرق تهران است، حالا با فقط حدود ۱۰ درصد از ظرفیت ۹۵ میلیون مترمکعبی‌اش فعال است.

خشک‌شدن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها: خشک‌شدن دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و تالاب‌ها، کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، فرونشست زمین، تخریب کیفیت آب، فرسایش خاک، بیابان‌زایی و طوفان گرد و غبار از نشانه‌های این وضعیت بحرانی هستند. دریاچه ارومیه که زمانی یکی از بزرگ‌ترین دریاچه‌های جهان بود، در حال خشک‌شدن است. بیش از ۱۷ سد بر روی رودخانه‌هایی که به این دریاچه واریز می‌شود احداث شده و اجازه ورود آب به آن داده نمی‌شود.

چرا به این نقطه رسیدیم؟

مدیریت نادرست و سوءمدیریت منابع آبی: بحران آب در ایران تحت تأثیر سه عامل عمده است: رشد سریع و الگوی نامناسب استقرار جمعیت، کشاورزی ناکارآمد و سوءمدیریت و عطش توسعه. مدیریت ناکارآمد منابع آبی، از جمله سدسازی‌های غیراصولی و عدم توجه به تأثیرات زیست محیطی آن‌ها، بحران آب در ایران را تشدید کرده است. سدهایی که بدون مطالعه کافی ساخته می‌شوند، موجب اختلال در جریان‌های طبیعی آب و کاهش منابع آبی پایین‌دست می‌شوند. نبود یک برنامه جامع و بلندمدت برای استفاده پایدار از منابع آبی نیز این مشکل را پیچیده‌تر کرده است.

کشاورزی ناکارآمد: بخش کشاورزی با مصرف حدود ۸۵ تا ۹۲ درصد از کل منابع آبی کشور، محور اصلی بحران است. در شرایط کنونی راندمان آب در بخش کشاورزی در ایران کمتر از ۳۵ درصد است که به دلیل آبیاری‌های غیراصولی و سنتی است. محصولات آب‌بر، بدون توجه به شرایط اقلیمی، بخش بزرگی از منابع آبی کشور را مصرف می‌کنند. این روش‌ها نه تنها بهره‌وری پایینی دارند، بلکه باعث هدررفت عظیمی از منابع آب می‌شوند که در شرایط کنونی غیرقابل جبران است.

تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی: کاهش بارندگی‌ها که از پیامدهای مستقیم تغییرات اقلیمی و الگوهای نامتوازن جوی است، چالش‌های زیادی را برای منابع آبی ایران به همراه داشته است. افزایش دما و تبخیر بیشتر از سطح منابع آبی، ذخایر آب زیرزمینی را به شدت محدود کرده و امکان احیای آن‌ها را دشوارتر ساخته است. تغییر در الگوی بارش‌ها نیز منجر به افزایش خشکسالی‌های پیاپی شده و فشار مضاعفی بر منابع آب کشور وارد کرده است. امسال نسبت به سال گذشته با ۴۰ درصد کاهش بارش مواجه بودیم و اکنون در پنجمین سال متوالی خشکسالی قرار داریم.

برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی: برداشت بی‌رویه و غیراصولی از منابع آب زیرزمینی یکی از جدی‌ترین تهدیدات برای منابع آبی کشور است. این اقدام نادرست منجر به کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، ورود آلاینده‌ها به منابع آبی و شور شدن سفره‌های آب زیرزمینی شده است. همچنین، فرونشست زمین در بسیاری از مناطق ایران نتیجه این برداشت‌های غیرمجاز است که می‌تواند به تخریب زمین‌های کشاورزی و زیرساخت‌های شهری منجر شود. هم اکنون بیش از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب از آب‌های زیرزمینی کشور برداشت شده که قابل جبران نیست. منابع آبی کشور ورشکسته شده‌اند.

راهکارهای برون‌رفت از بحران: یک برنامه جامع اقدام

تحول در مدیریت و حکمرانی آب: از بین بردن مدیریت حوضه‌های آبی و استانی کردن آن، آب را سیاسی کرده است. باید مدیریت حوضه‌های آبی به وضعیت اولیه بازگردانده شود تا از درگیری بر سر میزان حقابه‌های هر استان جلوگیری شود. سازمان‌ها و دولت‌ها باید سیاست‌ها و مقررات مناسبی را تدوین کنند تا مدیریت منابع آب را بهبود بخشند. تشکیل شوراهای راهبردی آب متشکل از نخبگان، مسئولان و نمایندگان مردم اهمیت دارد. باید پیشنهاد و راه‌حل‌های ارائه‌شده توسط این شورا را جدی تلقی کرد.

تحول در بخش کشاورزی: باید محصولاتی با نیاز آبی پایین و متناسب با هر اقلیم انتخاب شوند. کشت محصولات آب‌بر در مناطق خشک باید متوقف شود. با توسعه روش‌های آبیاری کارآمدتر مانند آبیاری قطره‌ای و تحت فشار، می‌توان به بهره‌وری بیشتر از منابع آب پرداخت و در عین حال کاهش تلفات آب را تحقق بخشید. این روش‌ها می‌توانند راندمان آبیاری را از کمتر از ۳۵ درصد به بیش از ۷۰ درصد افزایش دهند. حمایت‌های دولت باید معطوف به کشاورزانی شود که از روش‌های کم‌مصرف استفاده می‌کنند و محصولات استراتژیک کم‌آب‌بر تولید می‌کنند.

مدیریت تقاضا و مصرف آب: باید آموزش‌هایی توسط رسانه‌ها، آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی در قالب کلیپ‌های آموزشی، توزیع بروشورهای آموزشی انجام شود و ضرورت صرفه‌جویی در مصرف آب و حفظ منابع آبی به صورت شفاف آموزش داده شود. یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که در ایران وجود دارد این است که آب مورد استفاده برای آبیاری فضای سبز و شستشو و حمام و سرویس بهداشتی قابل شرب هستند. باید آب شرب و غیرقابل شرب در زندگی شهری از هم جدا شوند. شیرهای کاهنده و تجهیزات کاهش مصرف سهم بسیار زیادی در صرفه‌جویی دارند. باید طرح‌های تشویقی برای اصلاح تجهیزات پرمصرف آب در نظر گرفته شود.

بهره‌گیری از فناوری و نوآوری: ایجاد روش‌های جدید برای تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از آن می‌تواند به کاهش وابستگی به منابع آب طبیعی و افزایش پایداری محیط زیست کمک کند. عمان موفق به بازیافت ۱۰۰ درصدی فاضلاب و بازگردانی ۷۸ درصد آنها برای مصرف در بخش‌های کشاورزی و صنعتی شده است. آب‌شیرین‌کن‌ها باید در همه جای کشور توسعه یابند و برای تغذیه مصنوعی سفره‌های آب زیرزمینی و جمع‌آوری آب‌های سطحی در زمان بارندگی استفاده شوند. البته باید به مسائل زیست‌محیطی و انرژی‌بری این روش‌ها توجه شود. در مناطقی که به دلیل سطح بالای املاح، آب شور و غیرقابل شرب است، باید از تجهیزات تصفیه آب و آب‌شیرین‌کن استفاده شود.

 اصلاح زیرساخت‌ها و کاهش هدررفت: سیستم‌های ضعیف توزیع آب نه تنها منابع طبیعی را تلف می‌کنند، بلکه بر کیفیت زندگی افراد نیز تأثیر منفی دارند. بهبود و توسعه زیرساخت‌های توزیع آب به افزایش کیفیت زندگی و جلوگیری از گسترش بیماری‌ها از طریق آب کمک خواهد کرد. یکی از کم‌هزینه‌ترین راه‌حل‌ها برای مقابله با کم‌آبی در مناطقی که بارندگی کافی دارند، جمع‌آوری و ذخیره آب باران است. تهران با بیش از ۱۸ هزار کیلومتر شبکه توزیع، نیاز به جایگزین کردن شیرآلات و لوله‌های پیشرفته و نوآوری‌های جدید دارد. سالانه حداقل ۲۰۰ کیلومتر بازسازی شبکه نیاز است.

اهکارهای کلان و بین‌بخشی: اعطای مجوز به سازمان‌های صنعتی جدید در مناطق کم آب باید متوقف شده و حتی شرکت‌های صنعتی برای انتقال تجهیزات تولید به ساحل دریای عمان و خلیج فارس تشویق شوند. باید از رشد جمعیت در شهرهای بزرگ به هر صورتی که می‌توان جلوگیری کرده و مشوق‌های لازم برای توسعه سایر بخش‌های کشور را فراهم کرد. تأمین دسترسی عادلانه به منابع آب: حق دسترسی به آب آشامیدنی برای همه افراد باید تضمین شود و این اصل باید به طور گسترده‌تری در سیاست‌ها و قوانین مورد تأکید قرار گیرد.

تجارب بین‌المللی، درس‌هایی برای ایران

سنگاپور، الگوی بازیافت کامل آب: سنگاپور برای مدت طولانی با بحران آب مواجه بوده است. این شهر کوچک با جمعیت پنج میلیون نفر به چهار منبع اصلی آب شامل واردات، تأسیسات نمک‌زدایی، جمع‌آوری آب باران و از همه جالب‌تر، بازیافت آب فاضلاب متکی است. در روش بازیافت آب فاضلاب، تمام آلاینده‌ها و سموم فاضلاب تحت یک فرایند اوسموز معکوس چهارمرحله‌ای حذف می‌شود و آب تمیز و قابل شرب تولید می‌شود. البته این امکان نیز وجود دارد که خروجی بازیافت آب فاضلاب تنها در بخش صنعتی و کشاورزی مورد مصرف قرار گیرد.

چین، نمک‌زدایی آب دریا: چینگدائو یک شهر ساحلی در چین با جمعیت نزدیک به ۹ میلیون نفر است که با تقاضای بالای آب مواجه است. این شهر برای تأمین آب مورد نیاز خود، یک کارخانه آب‌شیرین‌کن عظیم با ظرفیت تولید آب کافی برای ۵۰۰ هزار نفر در روز احداث کرده است. این کارخانه مشابه روش‌های تصفیه سنگاپور، از اوسموز معکوس برای فیلتر کردن آب اقیانوس، از بین بردن نمک و سایر ناخالصی‌ها استفاده می‌کند.

فرصت اقدام بی نهایت نیست

بحران آب در ایران به مرحله حساس و خطرناکی رسیده است. ادامه روند فعلی و بی توجهی به مدیریت علمی منابع آب، می‌تواند کشور را با بحران هایی با ابعاد و پیامدهای گوناگون روبه رو کند. نجات ایران از این بحران نیازمند اراده ملی، مدیریت یکپارچه و مشارکت عمومی است. راهکارها مشخص و قابل اجرا هستند: تحول در مدیریت آب، تحول روش های کشاورزی، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، فرهنگ‌سازی و اصلاح الگوی مصرف. آنچه اکنون نیاز است، عبور از شعارزدگی و اقدام عملی است قبل از آنکه نقطه بازگشتی وجود نداشته باشد.

آینده ایران به مدیریت امروز ما وابسته است. باید به یاد داشته باشیم که آب تنها یک کالای اقتصادی نیست، بلکه بنیاد زندگی و سرمایه ملی است که حفاظت از آن وظیفه همه ایرانیان است.

نویسنده:امیرعلی صفایی 

دیدگاهتان را بنویسید