در روزهایی که اقتصاد ایران با امواجی از تورم، بیثباتی و کاهش اعتماد عمومی دستوپنجه نرم میکند، بازار سرمایه گرفتار رکودی فرسایشی شده است. مهاجرت سرمایهها به بازارهای موازی مانند طلا، ارز و سپردههای بانکی، نشان از بحران ساختاری در اعتماد به بازار سهام دارد. در این فضای مهآلود، تنها با اصلاح سیاستها و بازسازی شفافیت میتوان روزنهای برای بازگشت رونق یافت.
با وجود ظرفیتهای بنیادی شرکتهای بزرگ، بورس در فضای سرد و ساکنِ رکود بهسر میبرد. بسیاری از نمادها به محدوده کف قیمتی رسیدهاند و عمق معاملاتی به شکل قابلتوجهی کاهش یافته است؛ گویی بازار نفسهای آخر را میزند.
اما ریشههای این وضعیت در کجا نهفتهاند؟
در چنین فضای بیثباتی، نرخ بهره حقیقی نیز جهش کرده؛ و پول، بیتابانه از بازار سهام کوچ کرده و به پناهگاه سپردههای بانکی پناه برده است. وقتی سود بانکی از تورم پیشی بگیرد، سرمایهگذاران ترجیح میدهند ریسک را کنار بگذارند و آسودگی را انتخاب کنند.
با این شرایط، آیا بازار سرمایه شانسی برای بازگشت دارد؟ شاید، اما تنها اگر اعتماد بازسازی شود، اطلاعات شفاف شود و سیاستهای اقتصادی و نظارتی در یک مسیر مشخص قرار گیرند.
تا آن زمان، سرمایهگذاران ممکن است نگاه خود را به بازارهای دیگر معطوف کنند:
آنچه مسلم است، سرمایهگذاران باید با چشمانی باز، نگاهی واقعگرا و استراتژیهای مدیریت ریسک، تصمیم بگیرند؛ زیرا آینده، به این زودیها قصد روشن شدن ندارد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا