نشست کاخ سفید؛ نمایش بی‌حاصل ترامپ در برابر بحران اوکراین

نشست کاخ سفید؛ نمایش بی‌حاصل ترامپ در برابر بحران اوکراین

نشست چندجانبه کاخ سفید با حضور ترامپ، زلنسکی و رهبران اروپایی، به‌جای گشایش دیپلماتیک، به صحنه‌ای از انتقادهای تند علیه سیاست خارجی بی‌برنامه ترامپ بدل شد. رسانه‌هایی چون فارن پالسی و آتلانتیک با تحلیل‌هایی از استفن والت و تام نیکولوز، ترامپ را فاقد چشم‌انداز راهبردی و مذاکره‌گری ضعیف توصیف کردند که بیشتر به دنبال نمایش‌های رسانه‌ای است تا حل واقعی بحران. در این میان، پیشنهاد دیدار مستقیم پوتین و زلنسکی نیز به‌عنوان اقدامی نمادین و بی‌اثر ارزیابی شد که نه‌تنها کمکی به صلح نمی‌کند، بلکه زمان بیشتری در اختیار روسیه قرار می‌دهد.

به گزارش سرمایه فردا، نشست چند جانبۀ کاخ سفید با حضور ترامپ، زلنسکی و رهبران اروپایی، از آن دست وقایعی در عالم سیاست بود که نه تنها محتوا و قاب‌ها آن بلکه تحلیل‌ها در رابطه با کاراکترهای حاضر در این نشست هم مدت‌ها دست‌مایۀ تحلیل خواهند بود. طبیعاً محوری‌ترین و البته بیشترین تحلیل‌ها هم به دلیل شخصیت بی‌ثبات و فاقد چشم‌اندازش، متعلق به ترامپ است. بسیاری از رسانه‌ها به ترامپ و استراتژی او در نشست کاخ سفید پرداختند و آن را مصداق نوعی فقدان چشم‌انداز و درک استراتژیک از سیاست خارجی نشان دادند.

رسانۀ مهم فارن پالسی، در متن مهمی که به قلم استفن والت، اندیشمند برجستۀ روابط بین‌الملل منتشر کرد، ترامپ را به فقدان هرگونه چشم‌انداز در سیاست خارجی متهم کرد. متن والت بسیار طوفانی و تند آغاز می‌شود و در کنایه به کتابی که به نام ترامپ با عنوان هنر معامله‌گری منتشر شده است، والت کار او در سیاست خارجی را به «هنر واگذار کردن» تشبیه کرد و او را شخصیتی نمایشی توصیف کرد که بدون کمترین آمادگی تنها با نمایش‌های عمومی به اسم سیاست خارجی وقت تلف می‌کند: «ترکیب آن نشست عجیب در آلاسکا با ولادیمیر پوتین و گردهمایی عجیب‎تر رهبران ناتو در واشنگتن، بار دیگر نشان داد که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، مذاکره‌کننده‌ای بسیار ضعیف و در حقیقت استاد «هنر واگذار کردن» است. او هیچ‌گاه آماده نمی‌شود، از زیردستانش نمی‌خواهد پیشاپیش زمینه‌چینی کنند و به جلسات می‌رود در حالی که نمی‌داند چه می‌خواهد یا خط قرمزش کجاست.

او استراتژی ندارد و به جزئیات هم علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، بنابراین صرفاً فی‌البداهه عمل می‌کند. آنچه ترامپ واقعاً به دنبالش است توجه عمومی و صحنه‌های نمایشی است که القا کند او همه‌کاره است؛ همان‌طور که در دوره‌ی نخست ریاست‌جمهوری‌اش، زمانی که وقتش را با آن دیدارهای بی‌حاصل و نمایشی با کیم جونگ‌اون، رهبر کره‌شمالی، تلف کردف دیدیم. برای او محتوا یا نتیجه‌ی هر توافقی که ممکن است به دست آورد، در درجه‌ی دوم اهمیت است؛ تازه اگر اصلاً اهمیتی داشته باشد. به همین دلیل است که برخی از توافق‌های تجاری که اخیراً اعلام کرده، به‌مراتب کمتر از چیزی که ادعا می‌کند به نفع ایالات متحده هستند.»

سیاست خارجی نمایشی ترامپ

والت تیغ تیز اتتقادهایش از سیاست خارجی نمایشی ترامپ را به سمت سیاست داخلی آمریکا هم می‌گیرد و به ترکیب کابینۀ او و کنگره هم می‌تازد: «تنها دلیل اینکه هنوز به دست‌وپا زدن‌های دیپلماتیک و پرخطای ترامپ توجهی می‌شود، این است که او به‌طور اتفاقی رئیس‌جمهور قدرتمندترین کشور دنیاست و اعضای بزدل کنگره از حزب جمهوری‌خواه که البته حالا بیشتر شبیه یک فرقه عمل می‌کنند، همچنان هر هوس و خواستۀ او را برآورده می‌کنند. اما وقتی چهره‌های کم‌مایه‌ای مثل ترامپ، مارکو روبیو (وزیر خارجه آمریکا) و استیو ویتکاف (این دیپلمات تازه‌کار) مقابل سیاستمدارانی چون ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، یا سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، قرار می‌گیرند، طبیعی است که طرف روسی بتواند به‌سادگی جیب آمریکا را خالی کند. کافی است از خود بپرسید: ترامپ در دیدار آلاسکا چه چیزی برای ایالات متحده، متحدانش یا اوکراین به دست آورد؟ آیا پوتین امتیازی داد؟ یا اروپایی‌هایی که به امید بازداشتن او از رها کردن اوکراین به ملاقاتش آمدند، چه امتیازی به او واگذار کردند؟»

او در ادامۀ یادداشتش، به شیوۀ مذاکرۀ بی منطق و فاقد چارچوب ترامپ هم می‌تازد که: «یک مذاکره موفق با رقیبی جدی، نیازمند ارزیابی خونسردانه و بی‌رحمانه‌ی منافع، قدرت و میزان اراده‌ی هر دو طرف است. نمی‌توان رهبرانی مثل پوتین را فقط به این دلیل که از شما خوشش می‌آید یا برایش فرش قرمز پهن کرده‌اید، وادار به دادن امتیاز کرد. همین‌طور با خیال‌بافی یا تهدیدها و وعده‌هایی که هیچ‌کس جدی نمی‌گیرد هم راهی به جایی نخواهید برد.»

او ایدۀ به مصالحه رسیدن از طریق نمایش دیدارهایی مانند دیدار پوتین و زلنسکی را هم، بدون تغییر چشم‌گیری در میدان نبرد به ریشخند می‌گیرد: «بحث‌هایی هم درباره‌ی ترتیب دادن دیدار رو در رو میان پوتین و زلنسکی مطرح شده است، احتمالاً با میانجیگری ایالات متحده. چنین دیداری به‌معنای یک امتیاز نمادین از سوی پوتین خواهد بود، چرا که او در گذشته همواره در برابر این درخواست‌ها مقاومت کرده است. اما برای من باورکردنی نیست که چنین ملاقاتی بدون تغییر اساسی در میدان نبرد و در چشم‌انداز بلندمدت اوکراین بتواند به صلحی پایدار بینجامد. بار دیگر باید یادآوری کرد که نباید فریب نمایش‌های شخصی را خورد؛ این دیدارها بیشتر سر و صدای رسانه‌ای ایجاد می‌کنند تا نتیجه‌ی واقعی، به‌ویژه وقتی پای ترامپ و ویتکاف در میان باشد.»

دیدار پوتین و ترامپ

رسانۀ فارن پالسی تنها رسانه‌ای نبود که به سیاست خارجی ترامپ تاخت، مجلۀ مهم آتلانتیک هم به بررسی نشست کاخ سفید و نقش ترامپ در این نشست پرداخت. این متن را تام نیکولوز، استاد کالج جنگ نیروی دریایی ایالات متحده و مدرسه توسعه هاروارد نوشت. او در این متن دیدار پوتین و ترامپ را مایۀ شرمساری برای آمریکا دانست و سیاست خارجی ترامپ را هم ترکیبی از سردرگمی و میل فی‌البداهه ترامپ ارزیابی کرد: «روز جمعه، ترامپ به شکلی ظاهراً فی‌البداهه برای دیدار با پوتین پرواز کرد و با استقبال از کسی که بزرگ‌ترین جنگ اروپا از زمان هیتلر را آغاز کرده، همچون یک مهمان افتخاری، باعث شرمساری آمریکا شد. این نشست بی‌حاصل احتمالاً بیشتر ناشی از تمایل ترامپ به تغییر چرخه‌ی خبری (به‌ویژه پس از هفته‌ها خشم پایگاه هوادارانش از ماجرای پرونده‌های جفری اپستین) بود تا هر امید واقعی به دستیابی به توافق.»

حالا به باور نیکولوز، پس از دیدار آلاسکا و نشست کاخ سفید، برنامۀ ترامپ چیست؟ :« برنامه آن‌گونه که فعلاً ترسیم شده، یعنی نشاندن زلنسکی و تیمش در یک اتاق با پوتین، به‌سختی منطقی به نظر می‌رسد. ترامپ بر این باور است که می‌تواند ملاقاتی رو‌در‌رو و بدون میانجی میان پوتین و مردی که او هر روز در پی کشتن اوست ترتیب دهد؛ دیداری که قرار است با نشستی سه‌جانبه میان پوتین، زلنسکی و ترامپ ادامه یابد. رئیس‌جمهور آمریکا از درخواست‌هایش برای آتش‌بس عقب‌نشینی کرده و در عوض می‌گوید که او پیش‌تر چندین جنگ را بدون نیاز به آتش‌بس حل کرده است.»

پوتین احتمالاً با زلنسکی دیدار خواهد کرد

اما به نظر نیکولوز چرا این ایدۀ ترامپ هم غیر منطقی و مانند باقی سیاست خارجی او فاقد اثربخشی موثر است؟ :«نشست‌ها تنها زمانی می‌توانند نتیجه‌ای داشته باشند که سطحی از توافق اولیه میان طرف‌های اصلی وجود داشته باشد. هر دو طرف باید دست‌کم برخی اهداف مشترک داشته باشند؛ در غیر این صورت، چنین نشست‌هایی مذاکره نیست بلکه صرفاً دو طرف هستند که فهرست مطالبات خود را برای هم می‌خوانند. بدون فشار تحریم‌های بیشتر آمریکا یا ارسال سلاح‌های جدید به اوکراین، پوتین احتمالاً با زلنسکی دیدار خواهد کرد فقط برای اینکه دوباره خواسته‌هایش را مطرح کند: تسلیم کی‌یف و تأیید دستاوردهایش، اولتیماتومی که زلنسکی هرگز نمی‌تواند بپذیرد.» بنابراین اصرار ترامپ به نشست دو یا سه جانبه میان آمریکا، روسیه و اوکراین، تنها بدل به یک نشست بی حاصل برای ردیف کردن فهرست مطالبات خواهد شد.

به باور نیکولوز، ترامپ تنها در حال لطف کردن به پوتین و اعطای زمان به او است: «ترامپ برای پوتین زمان خرید، زیرا پوتین هرگز به اندازه‌ی ترامپ برای دستیابی به توافق صلح عجله نداشته است. ترتیب دادن دیداری دوجانبه میان زلنسکی و پوتین در حالی که جنگ ادامه دارد، به برنامه‌ریزی فراوانی نیاز خواهد داشت، به‌ویژه از آن‌رو که پوتین تنها چیزی که می‌خواهد، نابودی دولت اوکراین و تصرف کامل کشور است. چنین دیداری ممکن است برگزار شود، اما بدون آتش‌بس یا توافقی بنیادی بر سر موجودیت اوکراین، نتیجه‌ای بیش از تکرار مطالبات پوتین، معرفی زلنسکی به‌عنوان مانع صلح، و ادامه‌ی جنگ نخواهد داشت.»

در نهایت به باور او، آن‌چه در تمام این چند هفتۀ اخیر دیده شد، تنها نمایش بود: «تمام نمایش‌های ترامپ هیچ پیشرفت واقعی‌ای به همراه نداشته است. جنگ پوتین همچنان ادامه دارد.»

دیدگاهتان را بنویسید