مرگ و حسرت: چرا عدالت مرگ همگان را دربرمی‌گیرد؟

مرگ و حسرت: چرا عدالت مرگ همگان را دربرمی‌گیرد؟

مرگ تنها حقیقت عادلانه در جهان است که بدون علاج و گریز، در ساعت مقرر به زندگی‌های ما پایان می‌دهد. این پایان، حسرت‌های بسیاری را به دنبال دارد؛ هم برای کسانی که ایمان به دنیایی دیگر دارند و هم برای بازماندگان در این دنیا. اما آیا همه حسرت‌ها به یک اندازه هستند؟

به گزارش سرمایه فردا، چگونه مردن مهم است، اما نه آن‌قدر که خود مرگ. مرگ، این تنها چیزی در دنیا که عادلانه تقسیم شده است، نه علاجی دارد و نه گریزی؛ در آن ساعتی که مقرر شده می‌آید و همه‌ی رنگ و لعاب زندگی دنیوی را تمام می‌کند. و آدمی هرچه توانگر باشد، چون به این نقطه می‌رسد مسکین است!

🔸 علاوه بر آن، باید گفت که مرگ هر آدمی، آغاز حسرت است. قائلان به دنیایی دیگر، از حسرت پس از مرگ می‌گویند؛ حسرت پایان فرصت دنیای مادی و کارهای نیک نکرده و کارهای کرده‌ی ناپسند، حسرت غفلت و فریب و ستم‌! اما این تنها حسرت هر مرگی نیست. دنیا پس از مرگ هیچ‌کس متوقف نمی‌شود. گردش روزگار و مردمانش برقرار است و فقط یک نفر از میلیاردها نفر کم شده است.

🔸 آن‌هایی که او را می‌شناسند و در این دنیا گذرشان به آن خورده است، چه خوبی دیده باشند و چه بدی، حسرتی در دل‌شان شکوفه می‌زند: اگر نیکی دیده باشند حسرت فقدان انسانی شایسته را می‌خورند و اگر بدی، حسرت این‌که کاش فرشته‌ی مرگ زودتر می‌آمد!

🔸 آنچه دیروز برای دو قاضی سابق، رازینی و مقیسه تمام شد و آنچه برای آن‌ها در دادگاهی بزرگتر شروع شد؛ غیر از این‌ها نیست. ممکن است آنچه بازماندگان در این دنیا درباره‌ی آن‌ها می‌گویند متفاوت باشد، اما حقیقت تنها یکی است؛ آنچه فراتر از قضاوت‌های ناقص آدمیان و با علمی فراتر از دانسته‌های ما، حاصل زندگی هر آدمی را می‌سنجد و هر عملی، به اندازه‌ی سر سوزنی را پاداش و عقاب می‌دهد.

🔸 آنچه صدا و سیما با کج‌سلیقگی؛ با اهدای کفن و اعلامیه می‌خواست بگوید، همین بود! اما این سخن برای فرد خاصی نیست و همه از بالا و پایین را دربرمی‌گیرد: داستان یک روز تمام می‌شود. تمام راه‌های پیچاپیچ در این دنیا، در آن دهان سرد مکنده به نقطه تلاقی و پایان می‌رسد؛ و حسرت می‌ماند. برای آدم‌های معمولی شاید حسرتی معمولی… اما برای آدم‌های ظاهرا بزرگ، شاید حسرتی بزرگتر از مقامی که داشتند و قدرتی که خیال می‌کردند دارند. مرگ عادلانه بین آدم‌ها تقسیم شده است!

🖌 محمدحسین روانبخش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *