بازار فلزات گرانبها با موجی از فروش گسترده مواجه شد. طلا، نقره و پلاتین همگی کاهش قابل توجهی را تجربه کردند؛ حرکتی که عمدتاً ناشی از خروج معاملهگران برای کسب سود پس از رشدهای چشمگیر اخیر بود. این اصلاح قیمتی در کنار عوامل بنیادی و فنی، چشمانداز کوتاهمدت بازار را با چالشهایی همراه کرده است.
به گزارش سرمایه فردا، بازار فلزات گرانبها تحت فشار سنگینی قرار گرفت. طلا که در هفتههای گذشته به سطوح تاریخی جدیدی دست یافته بود، با افت ۲.۵۶ درصدی مواجه شد. این کاهش، نشانهای از اصلاح قیمتی پس از یک رالی قدرتمند بود؛ جایی که معاملهگران با هدف تثبیت سود، اقدام به خروج از موقعیتهای خرید کردند. در صورتی که طلا زیر محدوده حمایتی در محدوده ۳۹۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار فعال شد و احتمال حرکت به سمت پایین تر از آن یعنی ۳۵۰۰ دلار آن افزایش مییابد.
نقره نیز در این روند نزولی، افت شدیدتری را تجربه کرد. با کاهش ۴.۳ درصدی، نقره بیشترین افت روزانه را در میان فلزات گرانبها به ثبت رساند. این کاهش در حالی رخ داد که نسبت طلا به نقره به سطح ۸۲ صعود کرده بود؛ نشانهای از تضعیف نسبی نقره در برابر طلا. حرکت نقره به زیر سطح ۵۱ دلار، مسیر را برای آزمایش حمایت ۴۹.۶ تا ۴۹.۸ دلار باز کرده است. رفتار سرمایهگذاران نشان میدهد که در شرایط عدم اطمینان، نقره سریعتر از سایر فلزات به فروش گذاشته میشود.
پلاتین نیز از این موج فروش بینصیب نماند. با کاهش ۷ درصدی، پلاتین بیشترین افت را در میان فلزات گران تجربه کرد. این فلز صنعتی که کاربرد گستردهای در صنایع خودروسازی و فناوری دارد، معمولاً نسبت به تحولات اقتصادی حساستر است و در شرایط کاهش ریسکپذیری بازار، فشار بیشتری را تحمل میکند. آزمایش موفق حمایت در محدوده ۱۶۲۰ تا ۱۶۲۵ دلار، پلاتین را به سمت حمایت بعدی در محدوده ۱۵۲۰ تا ۱۵۳۰ دلار سوق داده است.
در یک جمعبندی کلی، میتوان گفت که فروش گسترده در بازار فلزات گرانبها ناشی از چند عامل همزمان بوده است: نخست، تمایل معاملهگران به تثبیت سود پس از رشدهای اخیر؛ دوم، کاهش تنشهای ژئوپولیتیکی که تقاضا برای داراییهای امن را کاهش داده؛ سوم، نگرانیها درباره بازارهای اعتباری در ایالات متحده و مشکلات بانکهای منطقهای؛ و چهارم، انتظارات تغییر در سیاستهای پولی فدرال رزرو که میتواند بر نرخ بهره و مسیر تورم تأثیر بگذارد.
در کنار این عوامل، فشار فنی ناشی از رسیدن قیمتها به سطوح تاریخی نیز نقش مهمی در آغاز اصلاح ایفا کرده است. بازار فلزات گرانبها اکنون در مرحلهای قرار دارد که رفتار سرمایهگذاران، بیش از پیش تحت تأثیر دادههای اقتصادی، سیاستهای پولی و تحولات ژئوپولیتیکی خواهد بود.
در روزهای اخیر، بازار جهانی طلا نشانههایی از ورود به فاز اصلاحی نشان داده است. کاهش قابل توجه قیمت انس، همراه با ثبات نسبی نرخ دلار داخلی، زمینهساز اصلاح جزئی در قیمت طلای داخلی شده اصلاحی که از نگاه بسیاری از تحلیلگران، میتواند یک فرصت خرید تلقی شود. اما این تنها یکی از سناریوهای محتمل است.
سناریوی دوم، برخلاف مسیر اصلاحی، بر پایه تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی بنا شده است. افزایش اصطکاک میان چین و آمریکا، تداوم جنگ اوکراین و روسیه بدون دستیابی به توافق، و انتشار دادههای اقتصادی ضعیفتر از انتظار در ایالات متحده، همگی میتوانند زمینهساز سیاستهای انبساطی شدیدتر از سوی فدرال رزرو شوند. در چنین حالتی، بازار طلا ممکن است با جهشهای ناگهانی و پرشتاب مواجه شود.
در مواجهه با این دو سناریو، توصیه کلیدی برای سرمایهگذاران، تنوعبخشی به سبد داراییهاست. بهجای تمرکز صرف بر پیشبینی بازار، باید برای هر سناریوی محتمل برنامهریزی کرد. بخشی از سرمایه باید به داراییهای کمریسک مانند طلا، صندوقهای درآمد ثابت و سهام اختصاص یابد تا در صورت وقوع هرکدام از سناریوها، سرمایهگذار با چالش جدی مواجه نشود.
برای کسانی که پیشتر در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید طلا کردهاند در محدودههای زیر ۳۵۰۰ دلار برای انس یا نرخ دلار ۹۰ تا ۹۵ هزار تومان توصیه روشن است: نگهداری موقعیت. نسبت ریسک به بازده در این سطح منطقی است و نوسانگیری در چنین شرایطی، بهویژه برای افراد فاقد تخصص، توصیه نمیشود. حفظ موقعیت و هولد کردن، بهترین تصمیم در این مرحله است.
اما برای کسانی که اکنون به فکر ورود به بازار طلا افتادهاند، دو راهکار عملی پیشنهاد میشود. نخست، خرید پلهای در اصلاحهای فعلی، بهویژه زمانی که نرخ دلار داخلی در کفهای نسبی قرار دارد. این خرید میتواند در سطح ۲۰ تا ۳۰ درصد از سرمایه هدفگذاری شود. دوم، انتظار برای اصلاح عمیقتر در بازار جهانی طلا؛ اگر انس جهانی تا محدوده ۴۰۰۰ دلار اصلاح کند و دلار داخلی نیز در همین محدوده باقی بماند یا تحت تأثیر تحولات سیاسی دچار افت هیجانی شود، آن زمان بهترین فرصت برای ورود کامل به بازار طلا خواهد بود ورودی که میتواند تا ۶۰ یا ۷۰ درصد از سرمایه اختصاصیافته به طلا را شامل شود.
در ادامه، بر مبنای نظر کارشناسان تأکید میشود که تصمیمگیری در بازارهای مالی، بهویژه در حوزه طلا، نیازمند تحلیل دقیق، شناخت سناریوهای محتمل و پرهیز از هیجانزدگی است. سرمایهگذاران باید با برنامهریزی چندلایه، از فرصتهای اصلاحی بهرهبرداری کنند و در برابر نوسانات، با آرامش و استراتژی عمل کنند.
گروه اقتصادی: در هفتههای اخیر، بازارهای جهانی تحت تأثیر تنشهای ژئوپلیتیکی و نوسانات سیاستهای پولی قرار داشتهاند. در این میان، سفر پنجروزه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به شرق آسیا و انتشار خبر تدوین چارچوب توافق تجاری با چین، نشانهای از کاهش تنشها و احتمال دستیابی به توافقی مهم تلقی شده است. این تحولات بهویژه در بازار طلا اثرگذار بوده و موجب افت قیمت اونس جهانی تا سطح ۳۹۰۰ دلار شده است.
ترامپ در نخستین مقصد سفر آسیایی خود، از انعقاد مجموعهای از توافقهای تجاری با چهار کشور جنوب شرقی آسیا در مالزی خبر داد؛ توافقهایی که نشان میدهد آمریکا در حال بازتعریف روابط اقتصادی و امنیتی خود در منطقه است. این رویکرد، علاوه بر تقویت پیوند با متحدان آسیایی، چین را در موقعیتی قرار میدهد که از تقابل مستقیم با آمریکا پرهیز کرده و به سمت مذاکره و توافق حرکت کند. همزمان، مقامات ارشد اقتصادی دو کشور چارچوبی برای توافق تجاری تدوین کردهاند که قرار است در روزهای آتی توسط ترامپ و شی جینپینگ بررسی شود؛ نشانهای از جدیت طرفین در کاهش تنشهای تجاری و حرکت بهسوی ثبات اقتصادی.
در واکنش به این تحولات، قیمت هر اونس طلا برای تحویل فوری پس از کاهش بیش از سه درصدی، در سطح ۳۹۰۰ دلار تثبیت شد. همچنین در بازار آتی آمریکا، این افت در حالی رخ داده که طلا در سال جاری میلادی بیش از ۵۰ درصد رشد داشته و در ۲۰ اکتبر رکورد ۴۳۸۱ دلار را ثبت کرده بود. کاهش قیمت طلا معمولاً بهعنوان نشانهای از کاهش ریسکهای ژئوپلیتیکی و افزایش اعتماد به ثبات اقتصادی تلقی میشود و در این مورد خاص، بازارها به احتمال توافق تجاری میان آمریکا و چین واکنش مثبت نشان دادهاند.
در کنار تحولات سیاسی، بازارها چشمانتظار تصمیم فدرال رزرو آمریکا در جلسه سیاستگذاری روز چهارشنبه هستند. پیشبینیها حاکی از کاهش نرخ بهره توسط این نهاد است؛ اقدامی که میتواند به تضعیف دلار و تقویت نسبی طلا منجر شود. با این حال، بانک مرکزی اروپا و ژاپن احتمالاً نرخ بهره را ثابت نگه خواهند داشت.
طبق گزارش رویترز، داراییهای صندوق سرمایهگذاری «اسپیدیآر گلد تراست» با کاهش ۰.۷۷ درصدی به ۱۰۳۸.۹۲ تن رسیده است. همچنین واردات خالص طلای چین از طریق هنگکنگ در ماه سپتامبر نسبت به ماه قبل، ۱۷.۶ درصد کاهش یافته است. این دادهها نشان میدهد که تقاضای فیزیکی برای طلا در چین نیز تحت تأثیر تحولات اخیر قرار گرفته است.
با وجود افت اخیر، نظرسنجی رویترز نشان میدهد که تحلیلگران همچنان به روند نزولی طلا در سال آینده امیدوارند. پیشبینیها حاکی از آن است که میانگین قیمت سالانه هر اونس طلا برای همچنان کمتر از ۴۰۰۰ دلار خواهد بود؛ البته این مساله به شرط کاهش آشفتگیهای اقتصادی، تقاضای سرمایهگذاری و سیاستهای پولی انبساطی است.
در ادامه تحولات بازار طلا و افت چشمگیر قیمت اونس جهانی، به نظر میرسد بانکهای مرکزی ، بهویژه در کشورهای دارای ذخایر قابلتوجه طلا، تلاش کردهاند این نوسان را موقتی و گذرا جلوه دهند. هدف از این رویکرد، حفظ جریان فروش طلا در بازار داخلی و جلوگیری از کاهش تقاضا در میان سرمایهگذاران خرد است.
بانک مرکزی ایران نیز در واکنش به افت قیمت جهانی، با تأکید بر «ثبات نسبی بازار داخلی» و «تأثیر محدود نوسانات خارجی»، سعی کرده فضای روانی بازار را کنترل کند. در واقع کاهش قیمت اونس جهانی تأثیر مستقیمی بر قیمت سکه ندارد، چراکه نرخ ارز، تقاضای داخلی و سیاستهای پولی نیز در تعیین قیمت سکه نقش دارند. این عملکرد بانک مرکزی در سیاست گذاری بازار برای رشد قیمت طلا، در واقع تلاشی است برای جلوگیری از رکود در بازار سکه و حفظ جذابیت آن بهعنوان ابزار سرمایهگذاری در حراج های مرکز مبادله طلا و ارز است.
از سوی دیگر، برخی تحلیلگران معتقدند که بانکهای مرکزی با حفظ عرضه محدود سکه و کنترل قیمتها، در حال مدیریت انتظارات بازار هستند. در شرایطی که قیمت جهانی طلا کاهش یافته، حفظ تقاضا برای سکه نیازمند اعتماد عمومی به پایداری ارزش آن است. به همین دلیل، نهادهای پولی تلاش میکنند نوسانات اخیر را به عوامل کوتاهمدت مانند سفر ترامپ، مذاکرات تجاری و تصمیمات فدرال رزرو نسبت دهند و از القای روند نزولی بلندمدت پرهیز کنند.
این رویکرد، اگرچه در کوتاهمدت میتواند مانع از افت شدید تقاضا شود، اما در بلندمدت نیازمند هماهنگی دقیق با سیاستهای ارزی و شفافسازی در خصوص ذخایر و عرضه سکه خواهد بود. در غیر این صورت، شکاف میان قیمت جهانی و بازار داخلی میتواند به بیاعتمادی سرمایهگذاران و نوسانات شدیدتر در آینده منجر شود.
درواقع تلاش بانکهای مرکزی برای کنترل روایت نوسانات طلا، بخشی از استراتژی حفظ پایداری بازارهای داخلی برای جمع کردن نقدینگی مردم اس که در شرایط تورمی و نااطمینانی اقتصادی، همچنان یکی از پناهگاههای اصلی سرمایهگذاری برای خانوارها محسوب میشود.
در مجموع، سفر ترامپ به شرق آسیا با هدف مهار چین از مسیر دیپلماسی منطقهای، احتمال توافق تجاری را افزایش داده و بازار طلا با افت قیمت به این سیگنال واکنش نشان داده است. کاهش ذخایر صندوقهای سرمایهگذاری و افت واردات چین، نشانههایی از کاهش تقاضای فیزیکی در کوتاهمدت است، اما چشمانداز بلندمدت طلا همچنان صعودی ارزیابی میشود، بهویژه در صورت تداوم سیاستهای پولی انبساطی و نوسانات ژئوپلیتیکی. این سفر میتواند نقطه عطفی در روابط بینالملل باشد که نهتنها بر مناسبات سیاسی، بلکه بر بازارهای جهانی از جمله طلا، تأثیرگذار خواهد بود.
به روز رسانی خبر ۱۴ آبان ۱۴۰۴/ با تقویت ارزش دلار و کاهش تنشهای تجاری میان آمریکا و چین، طلا که پیشتر بهعنوان پناهگاه امن سرمایهگذاران شناخته میشد، اکنون با عقبنشینی از اوج قیمتی خود وارد مرحلهای تازه از نوسان شده است. مسیر آینده قیمت طلا، بیش از هر زمان دیگری، به سیاستهای پولی فدرال رزرو، دادههای اشتغال آمریکا و تحولات ژئوپلیتیکی گره خورده است.
در هفتههای اخیر، دلار به بالاترین سطح خود در سهماهه گذشته رسیده و همزمان نگرانیها درباره تشدید جنگ تجاری میان دو اقتصاد بزرگ جهان فروکش کردهاند. این دو عامل، جذابیت طلا را بهعنوان دارایی امن کاهش دادهاند. در همین حال، فدرال رزرو برای دومین بار در سال جاری نرخ بهره را کاهش داد، اما جروم پاول، رئیس این نهاد، با تأکید بر اینکه «هیچ تضمینی برای کاهش بیشتر تا پایان سال وجود ندارد»، انتظارات بازار را بهطور قابل توجهی تغییر داد.
پیش از سخنان پاول، معاملهگران احتمال کاهش دوباره نرخ بهره در نشست دسامبر را تا ۹۰ درصد بالا میدانستند، اما این رقم اکنون به حدود ۶۵ درصد کاهش یافته است. اختلاف نظر میان اعضای فدرال رزرو درباره وضعیت اقتصادی آمریکا در حال افزایش است، بهویژه در شرایطی که بهدلیل تعطیلی موقت ادارات دولتی، انتشار دادههای کلیدی اقتصادی متوقف شده و بازارها ناچارند به شاخصهای خصوصی مانند گزارش ADP تکیه کنند.
در چنین فضایی، آمار اشتغال ماهانه آمریکا به نقطه تمرکز بازار تبدیل شده است. این دادهها میتوانند مسیر بعدی نرخ بهره را مشخص کنند و در نتیجه، جهتگیری قیمت طلا را نیز تحت تأثیر قرار دهند. طلا که از ابتدای سال تاکنون رشد چشمگیر ۵۳ درصدی را تجربه کرده، پس از رسیدن به رکورد تاریخی در ماه اکتبر، حدود ۸ درصد افت داشته و اکنون در محدوده ۳۹۸۰ دلار معامله میشود.
در بازار فلزات گرانبها نیز، نقره با افت ۱٫۱۶ درصدی به ۴۷٫۵۳ دلار و پلاتین با کاهش ۰٫۶۵ درصدی به ۱۵۶۰٫۶۸ دلار در هر اونس رسیدهاند.
سناریوی نزولی:اگر دادههای اشتغال آمریکا فراتر از انتظار ظاهر شوند و فدرال رزرو موضعی انقباضیتر اتخاذ کند، احتمال کاهش بیشتر قیمت طلا وجود دارد. در این حالت، طلا ممکن است به زیر سطح ۳۹۵۰ دلار سقوط کند. این سناریو نشاندهنده بازگشت اعتماد به اقتصاد آمریکا و تقویت بیشتر دلار است. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران به سمت داراییهای پرریسکتر مانند سهام حرکت میکنند و تقاضا برای طلا بهعنوان دارایی امن کاهش مییابد. همچنین، افزایش نرخ بهره باعث بالا رفتن هزینه نگهداری طلا میشود که فشار مضاعفی بر قیمت وارد خواهد کرد.
سناریوی تثبیت: در صورت انتشار دادههای متعادل و عدم تغییر در سیاستهای پولی، طلا ممکن است در محدوده ۳۹۵۰ تا ۴۰۰۰ دلار نوسان کند. این سناریو بازتابدهنده فضای بلاتکلیف اقتصادی است؛ جایی که نه نشانهای از رکود شدید وجود دارد و نه نشانهای از رونق پایدار. در این حالت، سرمایهگذاران با احتیاط عمل میکنند و طلا همچنان جایگاه خود را بهعنوان دارایی محافظ حفظ میکند، اما بدون جهش یا سقوط چشمگیر. تثبیت قیمت در این محدوده میتواند فرصتی برای ورود سرمایهگذاران میانمدت باشد که بهدنبال حفظ ارزش دارایی در برابر تورم هستند.
سناریوی صعودی: اگر فدرال رزرو بهدلیل ضعف دادههای اقتصادی یا فشارهای سیاسی ناچار به کاهش دوباره نرخ بهره شود، یا تنشهای ژئوپلیتیکی مانند بحران خاورمیانه تشدید شود، طلا میتواند بار دیگر به سمت سطح ۴۱۰۰ دلار حرکت کند. در این سناریو، طلا دوباره نقش پناهگاه امن را ایفا خواهد کرد. کاهش نرخ بهره باعث تضعیف دلار و افزایش جذابیت طلا میشود. همچنین، در صورت بروز بحرانهای ژئوپلیتیکی یا افزایش ریسکهای سیستماتیک، تقاضای بانکهای مرکزی برای ذخایر طلا افزایش مییابد و این عامل میتواند روند صعودی را تقویت کند. سرمایهگذاران بلندمدت در این سناریو بهدنبال حفظ ارزش دارایی در برابر بیثباتیهای جهانی خواهند بود.
البته باید توجه داشته باشید که در حالیکه بازارهای جهانی چشم به سیاستهای پولی فدرال رزرو و دادههای اشتغال آمریکا دوختهاند، یک بازیگر دیگر در پشت صحنه بهطور فزایندهای بر روند قیمت طلا اثر میگذارد، بانکهای مرکزی جهان هستند. برخلاف نوسانات کوتاهمدت ناشی از تصمیمات نرخ بهره یا تحولات ژئوپلیتیکی، رفتار بانکهای مرکزی در قبال طلا اغلب بازتابدهنده نگاه بلندمدت به ثبات مالی، تنوع ذخایر ارزی و کاهش وابستگی به دلار است.
در سالهای اخیر، بسیاری از بانکهای مرکزی—بهویژه در اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیرغربی—بهطور پیوسته اقدام به خرید طلا کردهاند. این روند در واکنش به بیثباتیهای ژئوپلیتیکی، تحریمهای مالی، و نگرانی از تورم جهانی شدت گرفته است. کشورهایی مانند چین، روسیه، ترکیه، هند و حتی برخی کشورهای عربی، بهدنبال تقویت ذخایر طلای خود بودهاند تا از وابستگی به دلار آمریکا بکاهند و در برابر شوکهای ارزی مصون بمانند.
این رویکرد، طلا را از یک دارایی صرفاً سرمایهگذاری، به یک ابزار ژئوپلیتیکی و راهبردی تبدیل کرده است. در واقع، طلا برای بانکهای مرکزی نهتنها پناهگاه امن، بلکه نماد استقلال پولی و ابزاری برای بازتعریف توازن قدرت در نظام مالی جهانی است.
از منظر بازار، این روند به معنای وجود یک تقاضای پایدار و ساختاری برای طلاست، صرفنظر از نوسانات کوتاهمدت ناشی از نرخ بهره یا دادههای اقتصادی. حتی در شرایطی که سرمایهگذاران خرد بهدلیل تقویت دلار یا کاهش تورم از بازار طلا خارج میشوند، بانکهای مرکزی همچنان به خرید ادامه میدهند و کف حمایتی برای قیمت ایجاد میکنند.
در سناریوی صعودی، اگر تنشهای ژئوپلیتیکی تشدید شود یا دلار تضعیف گردد، بانکهای مرکزی ممکن است خریدهای خود را افزایش دهند و بهطور غیرمستقیم موج جدیدی از رشد قیمت طلا را رقم بزنند. در سناریوی تثبیت، این نهادها با حفظ روند خرید تدریجی، به ثبات بازار کمک میکنند. حتی در سناریوی نزولی، احتمال فروش گسترده طلا از سوی بانکهای مرکزی بسیار پایین است، چرا که این دارایی برای آنها نقش ذخیره استراتژیک دارد، نه ابزار سودآوری کوتاهمدت.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا