معاون سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با اشاره به تحول بنیادین در رابطه انسان و فناوری، تأکید کرد که هوش مصنوعی نهتنها خلاقیت دارد، بلکه در حال عبور از مرزهای شناختی انسان است. وی هشدار داد که وابستگی بیش از حد به ابزارهای هوش مصنوعی میتواند منجر به بدهی شناختی، کاهش استقلال فکری و تضعیف هویت سازمانی شود و خواستار بازنگری در سیاستهای سازمانی برای مواجهه مسئولانه با این فناوری شد.
به گزارش سرمایه فردا، احسان چیتساز، معاون سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، گفت:«برخلاف تصور عمومی که خلاقیت را مزیت انحصاری انسان میدانست، امروز شاهد آن هستیم که هوش مصنوعی نیز توانایی خلق دارد. سرعت پردازش، ترکیب اطلاعات و حتی تصمیمگیری این فناوری بهگونهای پیش میرود که میتوان گفت ما آخرین نسلی هستیم که هنوز ظرفیت پردازشی بالاتری نسبت به هوش مصنوعی داریم.»
وی ادامه داد: «مرز میان انسان و ماشین بهتدریج در حال محو شدن است. وقتی مغز انسان و ماشین در هم تنیده شوند، رابطهای جدید شکل میگیرد که همزیستی روزمره انسان در قالب انسان-ماشینی را رقم خواهد زد. سال گذشته در بازدیدی از شرکت هیومنیست، دیدم که هر سه ثانیه یک گوشی تلفن همراه تولید میشد، اما آنچه اهمیت داشت، نه تولید، بلکه تعامل انسان با فناوری بود.»
معاون سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات،با اشاره به چالشهای شناختی ناشی از اتوماسیون، گفت: «ما از تهدید شغلی عبور کردهایم و اکنون با وابستگی شناختی مواجهیم. نسلی از کارکنان احساس ناتوانی میکنند، ابتکار فردی کاهش یافته و توان حل مسئله بهشدت افت کرده است. استفاده مداوم از ابزارهای هوش مصنوعی، بدون تأمل و تحلیل انسانی، منجر به بدهی شناختی میشود؛ یعنی کاهش مشارکت ذهنی و تضعیف حافظه و خلاقیت.»
چیتساز، با بیان تجربهای شخصی افزود: «در جایگاهی که قبلاً مشغول بودم، طراحی سیستمی را دیدم که با استفاده از هوش مصنوعی، تمام قوانین و مقررات را مرور و پالایش میکرد و پیشنهادهای سیاستی ارائه میداد. واقعاً مزیت رقابتی خاصی نسبت به آن نداشتم. اما همکاران جوانی که بهطور پیوسته از این ابزارها استفاده کردهاند، امروز کمتر به حافظه خود مراجعه میکنند و حس کنترل و استقلال کاریشان کاهش یافته است.»
وی با اشاره به تجربههای سازمانی، اظهار داشت: «استفاده از دادههای رفتاری کارکنان، مانند رصد فعالیتهای بدنی با ساعتهای هوشمند، در ابتدا با هدف ارتقای عملکرد شناختی انجام شد، اما بهسرعت به احساس کنترلشدگی و ترس از جایگزینی توسط ماشینها منجر شد. دامنه کنترل سازمان از مرزهای فیزیکی فراتر رفت و فشار روانی قابلتوجهی ایجاد کرد.»
معاون سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه اقتصاد دیجیتال وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، با هشدار نسبت به تبعیض الگوریتمی، گفت: «الگوریتمها، بهویژه در غیاب توضیحپذیری، میتوانند تصمیماتی بگیرند که مبنای مشخصی ندارند و اعتماد کارکنان را نسبت به نظامهای سازمانی کاهش دهند. تجربه شخصی کارکنان در چنین سازمانهایی به تجربهای بیمعنا و غیرشخصی تبدیل شده و میزان تعلق سازمانی را تا ۸.۴ درصد کاهش داده است.»
چیتساز در پایان تأکید کرد: «درست است که سالها درباره ضرورت بهرهگیری از هوش مصنوعی در سازمانها صحبت کردهایم، اما اغلب بهدلیل نبود زیرساختهای پردازشی مناسب، این فناوری بهدرستی وارد سازمانها نشده است. اکنون زمان آن رسیده که با حساسیت بیشتر، نسبت به خروجیها، بازخوردها و پیامدهای انسانی این سیستمها واکنش نشان دهیم. حتی یک شکایت میتواند سیگنالی باشد که بخشی از سیستم نیاز به اصلاح دارد. ما باید از هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای توزیعپذیری و ارتقای سیاستگذاری استفاده کنیم، نه صرفاً جایگزینی انسانها.»
چیتساز در ادامه با تأکید بر ضرورت بازنگری در ساختارهای سازمانی برای مواجهه با هوش مصنوعی، گفت: «ما باید از نگاه سنتی به فناوری فاصله بگیریم. دیگر نمیتوان هوش مصنوعی را صرفاً یک ابزار دانست؛ این فناوری به یک بازیگر فعال در ساختار تصمیمگیری سازمانها تبدیل شده است. اگر نتوانیم نسبت به خروجیهای آن حساس باشیم، اگر نتوانیم بازخوردهای انسانی را در طراحی الگوریتمها لحاظ کنیم، با بحران اعتماد و فروپاشی هویت سازمانی مواجه خواهیم شد.»
وی با اشاره به تجربههای بینالمللی افزود: «در دانشگاههای معتبر دنیا، از کمبریج تا شیم چین، مسئله بدهی شناختی بهعنوان یکی از پیامدهای جدی استفاده مداوم از هوش مصنوعی مورد بررسی قرار گرفته است. این بدهی، حاصل کاهش مشارکت ذهنی کارکنان و اتکای بیش از حد به ابزارهاست. وقتی مسیرهای عصبی مغز بهطور مداوم فعال نشوند، مانند جادههایی که سالها بلااستفاده ماندهاند، بهتدریج فرسوده و گسسته میشوند.»
چیتساز با اشاره به تأثیرات روانی این تحول، گفت: «کارکنانی که احساس میکنند تحت نظارت دائمی هستند، دچار اضطراب و ترس از جایگزینی میشوند. این فشار روانی، نهتنها بهرهوری را کاهش میدهد، بلکه حس تعلق به سازمان را نیز تضعیف میکند. ما در برخی سازمانها شاهد کاهش ۸.۴ درصدی تعلق سازمانی بودهایم؛ یعنی کارکنان کمتر در فعالیتهای جمعی مشارکت میکنند، روابط انسانی تضعیف شده و اعتماد به ساختار سازمانی کاهش یافته است.»
وی در ادامه به چالشهای اخلاقی و اجتماعی اشاره کرد: «الگوریتمها، اگر بدون شفافیت و توضیحپذیری بهکار گرفته شوند، میتوانند تبعیضآمیز باشند. تصمیمگیریهای مبتنی بر دادههای پیشین، همواره با سوگیری همراه است. اگر نتوانیم سازوکاری برای دفاع از عملکرد الگوریتمها طراحی کنیم، با بحران مشروعیت در تصمیمگیریهای سازمانی مواجه خواهیم شد.»
معاون سیاستگذاری اقتصاد دیجیتال در پایان خاطرنشان کرد: «ما باید از هوش مصنوعی نه بهعنوان جایگزین انسان، بلکه بهعنوان مکملی برای ارتقای سیستم انسانی استفاده کنیم. هر شکایت، هر بازخورد، میتواند سیگنالی باشد برای اصلاح مسیر. سیاستگذاری در حوزه هوش مصنوعی باید به سمت توزیعپذیری حرکت کند؛ یعنی بهجای تمرکز قدرت در دست الگوریتم، آن را در میان اجزای انسانی سازمان توزیع کنیم. این تنها راهی است که میتوانیم هم بهرهوری را افزایش دهیم و هم کرامت انسانی را حفظ کنیم.»
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا