با رشد تقاضای جهانی برای فلزات حیاتی و توسعه فناوریهای انرژی پاک، تسلط چین بر فرآوری مواد معدنی، اختلال در زنجیره تأمین و سیاستهای تجاری بیثبات، آینده اقتصاد کمکربن را در معرض تهدید جدی قرار دادهاند. در این گزارش، ضمن بررسی تحولات قیمتی بازار جهانی فولاد، نقش دولتها در مدیریت بحران عرضه مواد معدنی حیاتی و ضرورت تنوعبخشی منابع تحلیل شده است.
به گزارش سرمایه فردا، در سالهای اخیر، تحول در زیرساختهای انرژی پاک و رشد صنایع مرتبط با خودروهای برقی، شبکههای برق هوشمند و تولید تجهیزات سبز باعث افزایش چشمگیر تقاضا برای فلزات حیاتی شده است. این فلزات شامل عناصر کمیاب همچون کبالت، گالیوم، لیتیوم، مس و منگنز هستند که نقش بنیادینی در توسعه فناوریهای نوین دارند.
بر اساس دادههای آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، چین اکنون بیش از ۷۰ درصد از ظرفیت فرآوری ۲۰ ماده معدنی حیاتی را در اختیار دارد؛ تسلطی که بازار جهانی را به شدت به نوسانات داخلی چین وابسته کرده و نگرانیهایی درباره اختلال در زنجیره تأمین را پدید آورده است. هرچند قیمت این مواد نسبت به اوج خود در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ کاهش یافته، اما ساختار قدرت عرضه در سطح جهانی تغییری چشمگیر نداشته و پیشبینیها نشان میدهند که در دهه آینده نیز سهم غالب چین ادامه خواهد یافت.
فاتح بیرول، مدیر اجرایی IEA، هشدار داده است که جهان برای تحقق اهداف اقتصاد کمکربن نیازمند افزایش قابل توجهی در عرضه مواد معدنی حیاتی است. وی بر لزوم تنوعبخشی جغرافیایی در زنجیره تأمین تأکید کرد؛ اروپا، آمریکا، ژاپن و کره جنوبی فناوریهای لازم را دارا هستند، در حالی که آفریقا و آمریکای لاتین منابع طبیعی غنی را در اختیار دارند. او تصریح کرد تنها اتکاء به نیروهای بازار برای حل این مسئله کافی نیست و ورود فعال دولتها در حمایت از پروژههای استخراجی و تسهیل ورود بازیگران جدید ضروری است.
در این میان، مس جایگاه ویژهای دارد. با توجه به نقش حیاتی آن در تولید تجهیزات برقرسانی، خودروهای برقی و زیرساختهای انرژی پاک، زمانبر بودن پروژههای استخراجی (حدود ۱۷ سال از کشف تا بهرهبرداری) میتواند چالشهای انتقال به اقتصاد سبز را تشدید کند. افزایش هزینههای پروژههای جدید در آمریکای لاتین، آفریقا و استرالیا نیز ممکن است موجب عقبافتادگی در فرآیند گذار شود؛ مگر آنکه دولتها سریع و هدفمند وارد عمل شوند، به بازیافت روی بیاورند و از فلزات جایگزین مانند آلومینیوم بهره بگیرند.
در همین راستا، افزایش بیسابقه تقاضای جهانی برای لیتیوم (حدود ۳۰٪ در سال گذشته) بازتابی از جهش در بازار خودروهای برقی و ذخیرهسازی انرژی است. IEA هشدار داده هرگونه اختلال در تأمین این مواد میتواند نهتنها گذار انرژی، بلکه کل اقتصاد جهانی را با مخاطره مواجه کند. شوک عرضه در بازار فلزات مرتبط با باتری میتواند قیمت جهانی بستههای باتری را تا ۵۰٪ افزایش دهد و اثرات ناگواری بر رقابتپذیری صنایع و مصرفکنندگان نهایی داشته باشد.
در حوزه سیاستهای تجاری، تنشهای آمریکا با شرکای تجاریاش موجی از بیثباتی در بازار فلزات ایجاد کردهاند. اظهارات دونالد ترامپ مبنی بر اعمال تعرفه ۵۰٪ بر واردات مس، در کنار تهدید به وضع عوارض بر نیمهرساناها و داروها، باعث جهش ۱۰٪ در معاملات آتی مس در ایالات متحده شد. این اقدامات ضمن آسیب به شاخصهای والاستریت، معاملات آتی فلزات در آسیا را نیز دچار نوسان کردهاند. بازارهای لندن و شانگهای نیز به دلیل عدم آمادگی برای ارسال سریع محمولهها به آمریکا کاهش قیمت را تجربه کردند.
اما این تنشها تنها محدود به بازار مس نیستند. در بازار سنگآهن و زغالسنگ ککشو، نوسانات قیمت بسته به کیفیت مواد، شرایط حمل، و مقصد نهایی همچنان ادامه دارد. بهعنوان نمونه، قیمت سنگآهن Pilbara Blend با عیار ۶۱٪ Fe حدود ۹۲.۶۳ دلار به ازای هر تن CFR گزارش شد و زغال ممتاز معدن Goonyella به قیمت ۱۸۰ دلار FOB معامله گردید.
در بازار فولاد نیز شرایط متفاوتی حاکم است. صادرات بیلت ایران با نرخ ۴۱۵ دلار FOB در بنادر جنوبی، کاهش ۳ دلاری را تجربه کرده، در حالی که بیلت چین به قیمت ۴۱۶ دلار EXW با ۲ دلار افزایش همراه بوده است. بازار داخلی چین شاهد رشد تقاضا بوده که با افزایش قیمت داخلی بیلت همراستا شده است. ترکیه بهرغم فشارهای خارجی، قیمت بیلت را در سطح ۴۴۵ دلار CFR حفظ کرده، اما نشانههایی از ضعف تقاضا در بازار میلگرد این کشور نمایان شده است.
در سایر محصولات فولادی، قیمتها در بسیاری از موارد ثابت ماندهاند. بهطور مثال، ورق گرم ۲ میلیمتری تولید ویتنام با قیمت ۴۸۳ دلار CFR بدون تغییر اعلام شد و ورق پایه از آلمان در سطح ۵۵۰ یورو EXW معامله شد. با اینحال، کاهش ۷ دلاری نرخ ورق گرم ترکیه از روسیه نشاندهنده فشار عرضه و احتمالا کاهش تقاضای منطقهای است.
نتیجهگیری اینکه در حالیکه فشار تقاضا برای مواد معدنی حیاتی به دلیل رشد فناوریهای انرژی پاک افزایش یافته، اختلالات سیاسی، بازرگانی و ساختاری همچنان تهدیدی برای مسیر گذار انرژی هستند. از منظر سیاستگذاری، ورود دولتها به نقش حمایتی، تسریع پروژههای استخراجی، بهرهگیری از بازیافت و تنوعبخشی جغرافیایی در منابع میتواند ریسکهای زنجیره تأمین را کاهش دهد. تمرکز راهبردی بر پروژههای مس و لیتیوم، در کنار همگرایی بینالمللی، شاید کلید عبور موفق از این مرحله پرچالش در اقتصاد جهانی باشد.
افزایش هزینه تولید در صنایع کابل، خودروسازی و الکترونیک باعث شده تولیدکنندگان داخلی مجبور به افزایش قیمت محصولات شوند و برخی شرکتها با کاهش حاشیه سود و دشواری در رقابت با بازارهای جهانی مواجه شوند.
ایران با معادن عظیم مس به ویژه میدوک و سرچشمه، ظرفیت بینظیری برای تولید و صادرات دارد، اما بخش قابل توجهی از معادن غیرفعال مانده و نیازمند سرمایهگذاری و برنامهریزی بلندمدت برای بهرهبرداری کامل است.
قیمت مس در بازار جهانی در حال افزایش است و روند افزایشی آن تأثیرات قابل توجهی بر صنایع مصرفکننده مس در ایران گذاشته است. در اکتبر ۲۰۲۵، قیمت مس در بورس فلزات لندن به ۱۰,۸۵۰ دلار در هر تن رسید و نسبت به ماه گذشته رشد ۷.۴ درصدی را نشان داد. کارشناسان بازار معتقدند که این افزایش قیمت ناشی از رشد تقاضای جهانی، به ویژه در چین و نگرانیها از کاهش عرضه است و احتمالاً روند صعودی خود را در سالهای آینده نیز حفظ خواهد کرد. افزایش بهای مس، صنایع الکترونیک، خودروسازی و تولید کابل در ایران را تحت فشار قرار داده است و تولیدکنندگان برای مقابله با این افزایش هزینهها، مجبور شدهاند قیمت محصولات خود را افزایش دهند. برخی تولیدکنندگان نیز با کاهش سودآوری روبرو شدهاند و این وضعیت رقابتپذیری صنعت ایران در بازارهای جهانی را تحت تأثیر قرار داده است.
صنایع مصرفکننده مس، از جمله تولیدکنندگان کابل، لوازم الکترونیک و خودروسازی، بیشترین فشار را از افزایش قیمت مس تجربه میکنند. افزایش هزینه تولید باعث شده تا برخی شرکتها قیمت محصولات خود را بالا ببرند و برخی دیگر کاهش سودآوری را تجربه کنند. این شرایط برنامهریزی بلندمدت را برای تولیدکنندگان دشوار کرده و تأثیر مستقیم بر رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی و همچنین قدرت خرید مصرفکنندگان داخلی گذاشته است. افزایش هزینه تولید، علاوه بر فشار اقتصادی بر صنایع، بر سرمایهگذاری و توسعه فناوری در این بخشها نیز تأثیر منفی گذاشته است و ضرورت توجه جدی به مدیریت منابع و برنامهریزی بلندمدت را پررنگ میکند.
ایران با داشتن ذخایر عظیم مس، پتانسیل بالایی برای توسعه این صنعت دارد. معدن مس میدوک با ذخیره قطعی ۷۳۳.۵ میلیون تن یکی از بزرگترین معادن ایران به شمار میرود. موقعیت جغرافیایی میدوک در استان کرمان، دسترسی نسبی به زیرساختهای حملونقل و بازارهای داخلی و خارجی را فراهم کرده و این معدن به دلیل وسعت بالا و ذخایر مطمئن، یکی از نقاط استراتژیک برای افزایش تولید و صادرات مس محسوب میشود. فعالسازی کامل میدوک میتواند تأثیر مستقیم بر تأمین نیاز صنایع داخلی، افزایش صادرات و درآمد ارزی داشته باشد. در کنار میدوک، معدن مس خونگاه در شهرستان دنا با ذخیره حدود ۲۷۰ هزار تن و عیار دو تا سه درصد مس، به دلیل کمبود سرمایهگذاری و عدم توجه مسئولان، همچنان غیرفعال باقی مانده است. بسیاری از پروانههای معادن مس در استان کرمان نیز به نام افراد یا شرکتهایی ثبت شدهاند که تاکنون هیچ بهرهبرداری نداشتهاند و این فرصت بزرگ برای توسعه صنعتی و اشتغالزایی از دست رفته است.
معدن سرچشمه در کرمان، یکی از مهمترین معادن مس ایران و دومین معدن روباز جهان است. این معدن به دلیل ذخایر عظیم و امکانات زیرساختی مناسب، ظرفیت تولید بالایی دارد اما تحلیلها نشان میدهند که ذخایر فعلی آن در دهه آینده کاهش خواهد یافت و لازم است برنامهریزی دقیق برای توسعه فازهای جدید و بهرهبرداری بهینه از ذخایر باقیمانده انجام شود. ذخایر سرچشمه علاوه بر اهمیت اقتصادی، نقش مهمی در اشتغال و توسعه منطقهای دارند و مدیریت صحیح آن میتواند تأثیر مستقیم بر توسعه اقتصادی کرمان و کشور داشته باشد.
برای بهرهبرداری بهینه از ذخایر مس ایران، لازم است اقدامات جدی در سطح سیاستگذاری و سرمایهگذاری انجام شود. فعالسازی معادن غیرفعال و سرمایهگذاری در پروژههای بهرهبرداری میتواند تولید مس را افزایش دهد و با ایجاد فرصتهای شغلی در مناطق مختلف کشور، به توسعه متوازن اقتصادی کمک کند. جذب سرمایهگذاران خارجی و ارائه مشوقهای مناسب، از جمله تضمین حمایت قانونی و مالی، میتواند منابع مالی و فناوری لازم برای بهرهبرداری از معادن را فراهم کند. استفاده از فناوریهای نوین در فرآوری و استخراج مس نه تنها بهرهوری را افزایش میدهد بلکه هزینههای تولید را کاهش داده و امکان رقابت در بازارهای جهانی را فراهم میکند. توجه ویژه به بهبود زیرساختهای حملونقل، از جمله جاده، ریل و تجهیزات بارگیری، باعث میشود هزینه انتقال مواد معدنی کاهش یابد و صادرات به بازارهای جهانی سادهتر و کمهزینهتر انجام شود.
افزایش قیمت جهانی مس و فشار صنایع مصرفکننده در ایران ضرورت دارد تا برنامهریزی بلندمدت برای مدیریت منابع و ذخایر انجام شود. بدون یک برنامه جامع و هماهنگ، خطر کاهش تولید و افزایش وابستگی به واردات مواد اولیه وجود دارد. بهرهبرداری بهینه از ذخایر داخلی علاوه بر اینکه نیاز داخلی صنایع را تأمین میکند، میتواند ایران را به یکی از بازیگران مهم بازار جهانی مس تبدیل کند و جایگاه اقتصادی کشور را تقویت نماید. توجه به ذخایر مس و معادن فعال و غیرفعال نقش مهمی در اشتغال، توسعه منطقهای و کاهش فشار اقتصادی بر خانوارها ایفا میکند و میتواند به توسعه متوازن در مناطق معدنی کمک کند.
ذخایر عظیم مس ایران فرصتی استثنایی برای توسعه صنعتی و اقتصادی فراهم کرده است اما بدون برنامهریزی صحیح و سرمایهگذاری هدفمند، این منابع بهطور کامل بهرهبرداری نخواهند شد. معادن میدوک و سرچشمه نه تنها برای صنایع داخلی حیاتی هستند بلکه میتوانند نقش مهمی در صادرات و کسب درآمد ارزی داشته باشند. بهرهبرداری بهینه از این معادن مستلزم مدیریت صحیح، استفاده از فناوریهای پیشرفته و همکاری با سرمایهگذاران داخلی و خارجی است. فعالسازی معادن غیرفعال دیگر نیز میتواند به ایجاد اشتغال، کاهش فشار اقتصادی و تأمین نیاز داخلی کمک کند و به توسعه متوازن کشور یاری رساند.
به طور کلی، برنامهریزی بلندمدت و اقدامات عملی برای توسعه معادن مس ایران راهی است برای تقویت اقتصاد، افزایش صادرات، توسعه صنایع داخلی و ارتقای اشتغال. بدون این اقدامات، ذخایر ارزشمند کشور میتوانند بهصورت غیربهینه مورد بهرهبرداری قرار گیرند و فرصتهای اقتصادی از دست برود. بنابراین، توجه به فناوری، سرمایهگذاری و زیرساختها باید در دستور کار دولت و بخش خصوصی قرار گیرد تا ظرفیتهای بالقوه معادن مس ایران به بالفعل تبدیل شود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا