همزمان با تحریمهای جدید خزانهداری آمریکا علیه فعالان رمزارزی مرتبط با ایران ۱۷۸ آدرس رمزارزی در شبکههای ترون و اتریوم مسدود شدند؛ اما تنها ۳۹ آدرس توسط فریز شد و مجموع دارایی مسدودشده حدود ۱.۵ میلیون دلار ثبت شده است.
به گزارش سرمایه فردا، در سالهای اخیر، با گسترش تحریمهای مالی و محدودیتهای بانکی، بخش قابل توجهی از سرمایه ایرانیان به بازار رمزارزها مهاجرت کرده است. برآوردهای غیررسمی نشان میدهد که بیش از ۱۰ میلیارد دلار سرمایه ایرانی در قالب داراییهای دیجیتال در صرافیهای خارجی و کیفپولهای شخصی نگهداری میشود. این روند، رمزارز را به یکی از مسیرهای اصلی حفظ ارزش دارایی و انتقال پول برای ایرانیان تبدیل کرده است. اما همزمان با رشد این بازار، ریسکهای حقوقی و سیاسی نیز افزایش یافتهاند؛ ریسکهایی که حالا با انتشار خبر مسدودسازی کیفپولهای تتر، بار دیگر خود را به رخ کشیدهاند.
انتشار خبری مبنی بر مسدود شدن ۱۸۷ کیفپول رمزارزی و بلوکه شدن ۱.۵ میلیارد دلار تتر، موجی از نگرانی را در میان فعالان بازار رمزارز ایران ایجاد کرد. این خبر که ابتدا توسط یکی از رسانههای داخلی منتشر شد، به سرعت در فضای مجازی دستبهدست شد و بسیاری از کاربران را نسبت به امنیت داراییهای دیجیتال خود نگران کرد.
اما بررسیهای دقیقتر نشان داد که اصل ماجرا با آنچه در ابتدا منتشر شد تفاوتهای قابل توجهی دارد. بر اساس دستور رسمی شماره ۴۳-۲۵ که در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۵ توسط یک نهاد امنیتی منتسب به رژیم صهیونیستی صادر شده، ۱۸۷ آدرس رمزارزی — عمدتاً در شبکههای ترون و اتریوم — بهعنوان آدرسهای مشکوک شناسایی و در فهرست مسدودسازی قرار گرفتند. مجموع تراکنشهای ورودی به این آدرسها طی یک سال گذشته حدود ۱.۵ میلیارد دلار بوده، اما این رقم به گردش مالی اشاره دارد، نه موجودی فعلی.
شرکت تحلیل بلاکچین Elliptic، مستقر در لندن، پس از بررسی دادهها، تأیید کرد که رقم واقعی داراییهای فریز شده توسط شرکت Tether حدود ۱.۵ میلیون دلار است و تنها ۳۹ آدرس از مجموع ۱۸۷ آدرس مسدود شدهاند. این تفاوت فاحش میان عدد اولیه و رقم واقعی، نشان میدهد که بخشی از نگرانیها ناشی از برداشت نادرست از دادههای بلاکچین بوده است.
همزمانی این اقدام با اعلام تحریمهای جدید وزارت خزانهداری آمریکا علیه چند فرد و شرکت مرتبط با ایران، نشان میدهد که فضای رمزارز نیز از فشارهای ژئوپلیتیکی در امان نیست. برخلاف تصور رایج، دنیای رمزارزها بهرغم ماهیت غیرمتمرکز خود، در برابر ابزارهای نظارتی و قضائی بینالمللی آسیبپذیر است و میتواند در لحظه، تحت تأثیر تصمیمات سیاسی قرار گیرد.
این رویداد یک هشدار جدی برای سرمایهگذاران ایرانی در بازار رمزارز است: ریسکهای این بازار صرفاً محدود به نوسانات قیمت نیست، بلکه تهدیدهای حقوقی، تحریمی و امنیتی نیز میتوانند داراییها را در معرض خطر قرار دهند. در شرایطی که بسیاری از ایرانیان رمزارز را بهعنوان پناهگاه سرمایه انتخاب کردهاند، ضرورت دارد که نگاه حرفهایتری به امنیت کیفپولها، انتخاب شبکهها و نحوه تعامل با صرافیها داشته باشند.
در نهایت، آنچه از ماجرای اخیر میتوان آموخت، این است که رمزارزها اگرچه ابزار آزادی مالی هستند، اما در فضای تحریمی و پرتنش بینالمللی، بهراحتی میتوانند به ابزار فشار تبدیل شوند. حفظ دارایی دیجیتال، نیازمند آگاهی، احتیاط و درک دقیق از ریسکهای فراتر از بازار است.
در شرایطی که بازار تتر (USDT) با ریسکهای حقوقی و تحریمی مواجه شود، سرمایهگذاران بهویژه در کشورهای تحت فشار مالی مانند ایران، ناگزیر به جستوجوی جایگزینهای امنتر خواهند بود. تجربههای مشابه در سالهای گذشته نشان داده که در چنین مواقعی، جریان سرمایه بهسرعت مسیر خود را تغییر میدهد و به سمت بازارهایی با نقدشوندگی بالا، ثبات نسبی و قابلیت پوشش ریسک حرکت میکند.
نخستین مقصد احتمالی، سایر استیبلکوینها هستند؛ بهویژه آنهایی که از نظر ساختار حقوقی و مدل انتشار، وابستگی کمتری به نهادهای آمریکایی یا غربی دارند. گزینههایی مانند USDC، DAI یا حتی استیبلکوینهای منطقهای مانند CNYT (وابسته به یوآن چین) میتوانند بخشی از این تقاضا را جذب کنند، البته به شرط آنکه در صرافیهای معتبر و با حجم معاملات قابل قبول در دسترس باشند.
دومین مسیر، ورود سرمایه به بازار طلا دیجیتال و صندوقهای مبتنی بر طلاست. در ماههای اخیر، صندوقهای طلا در بازارهای داخلی و بینالمللی رشد قابل توجهی داشتهاند و با توجه به ماهیت ضدتورمی و غیرسیاسی طلا، میتوانند مأمن جدیدی برای سرمایههای رمزارزی باشند که از تتر خارج میشوند.
سومین گزینه، بازگشت بخشی از سرمایه به بازار ارزهای پایه مانند بیتکوین و اتریوم است. اگرچه این داراییها نوسانپذیرترند، اما به دلیل غیرمتمرکز بودن و عدم وابستگی به نهادهای متمرکز، در شرایط تحریمی و پرریسک، جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران پیدا میکنند.
چهارمین مسیر، ورود سرمایه به بازارهای درآمد ثابت و اوراق بهادار با پشتوانه رمزارزی است. برخی پلتفرمها امکان سرمایهگذاری در اوراق قرضه یا صندوقهای درآمد ثابت با پشتوانه رمزارز را فراهم کردهاند که میتواند برای سرمایهگذاران محتاط، جایگزینی قابل قبول باشد.
در نهایت، اگر ریسک تتر به سطحی برسد که اعتماد عمومی به آن آسیب جدی ببیند، احتمال شکلگیری موج جدیدی از مهاجرت سرمایه به سمت داراییهای فیزیکی مانند طلا، ارز نقدی یا حتی املاک نیز وجود دارد؛ بهویژه در کشورهایی که تجربه بیثباتی مالی داشتهاند و سرمایهگذاران بهدنبال حفظ اصل سرمایه هستند، نه صرفاً بازدهی.
بهطور خلاصه، اگر بازار تتر دچار بحران شود، سرمایههای آن به سمت داراییهایی با ویژگیهای زیر حرکت خواهند کرد: نقدشوندگی بالا، ریسک حقوقی پایین، قابلیت پوشش تورم، و استقلال از ساختارهای تحریمی غرب. این جابهجایی نهتنها بر بازار رمزارز، بلکه بر کل اکوسیستم مالی غیرمتمرکز تأثیرگذار خواهد بود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا