رکورد معاملات در بورس؛ نوسان‌گیری حرفه‌ای‌ها و بحران مدیریت در اقتصاد ایران

رکورد معاملات در بورس؛ نوسان‌گیری حرفه‌ای‌ها و بحران مدیریت در اقتصاد ایران

بازار سهام در روز جاری با ثبت ارزش معاملات ۹.۸ همت، رکورد دوماهه‌ای را شکست، اما همزمان با خروج ۴۴۰ میلیارد تومان پول حقیقی، نشانه‌هایی از غلبه فروش و نوسان‌گیری در بازار نمایان شد. در حالی که برخی نمادهای بنیادی همچنان مورد توجه بازار هستند، ضعف مدیریت در حوزه تحلیل و سیاست‌گذاری اقتصادی، به‌عنوان عامل اصلی ناترازی‌های ساختاری کشور معرفی شده است. تحلیلگران هشدار می‌دهند که در غیاب مدیران کارآمد، فرصت‌های بازار سرمایه نیز با تهدیدهای جدی مواجه خواهند شد.

به گزارش سرمایه فردا، بازار سهام ایران در روز ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ با ثبت ارزش معاملات ۹.۸ همت، بار دیگر توجه فعالان بازار را به خود جلب کرد. این رقم، بالاترین سطح معاملات در دو ماه اخیر بود و نشان‌دهنده تحرک بالای سرمایه‌گذاران در فضای معاملاتی است. با این حال، خالص تغییر مالکیت حقیقی‌ها خروج ۴۴۰ میلیارد تومانی را نشان داد؛ سیگنالی که از غلبه قدرت فروش و رفتار نوسان‌گیرانه در بازار حکایت دارد.

افت قیمت‌ها در معاملات امروز، برای تحلیلگران دور از انتظار نبود. بازار در هفته‌های اخیر به میدان نوسان‌گیران و سفته‌بازانی تبدیل شده که با خرید در کف قیمتی و فروش در سقف‌های کوتاه‌مدت، سودهای ۱۰ تا ۲۰ درصدی را شناسایی کرده‌اند. نمادهایی چون شپنا، کاما، چدن، فسازان، و برخی پالایشی‌ها و بانکی‌ها، در این چرخه قرار گرفتند و امروز شاهد خروج سرمایه از آن‌ها بودیم.

شاخص کل بورس نیز با ضعف در روند صعودی، چهره‌ای شکننده از بازار را به نمایش گذاشت. نوسانات شدید از مثبت به منفی و بالعکس، نشان‌دهنده عدم ثبات در تصمیم‌گیری سرمایه‌گذاران و تأثیرپذیری شدید بازار از تحولات سیاسی است. در چنین فضایی، برخی افراد با انگیزه‌های شخصی تلاش دارند تصویر غیرواقعی از آینده بورس ارائه دهند—چه با اغراق در خوش‌بینی و چه با القای ناامیدی مطلق. هر دو رویکرد، به‌گفته تحلیلگران، آسیب‌زا و غیرقابل اتکا هستند.

در این میان، سهامی با بنیه قوی بنیادی همچنان مورد توجه بازار قرار دارند. نمادهایی چون شراز، کاذر، واحیا، سباقر و چند سهم دیگر، صف‌های خرید خود را حفظ کرده‌اند. همچنین بیش از ۴۰ سهم ارزنده دیگر وجود دارند که با انتشار گزارش‌های شش‌ماهه، می‌توانند جهش‌های قیمتی قابل توجهی را تجربه کنند. اما ضعف تحلیل بنیادی در بازار، مانع از شناسایی به‌موقع این فرصت‌ها شده است.

در بخش پایانی این تحلیل، نگاه به ساختار مدیریتی کشور به‌عنوان عامل اصلی ناترازی‌های اقتصادی برجسته شده است. برخلاف تصور رایج، بحران‌های اقتصادی ایران نه از کمبود منابع، بلکه از کمبود مدیران کارآمد و متخصص ناشی می‌شود. این ضعف، در تمامی نهادهای مالی و صنعتی قابل مشاهده است و به‌گفته نویسنده، کشور را به آستانه ورشکستگی کشانده است. در حالی که کارشناسان توانمند وجود دارند، یا از ساختار رسمی کنار گذاشته شده‌اند یا خود تمایلی به حضور در بدنه تصمیم‌گیری ندارند. این خلأ مدیریتی، بزرگ‌ترین مانع در مسیر توسعه اقتصادی و بهره‌برداری از ظرفیت‌های بازار سرمایه ایران است.

دیدگاهتان را بنویسید