پزشکیان در معرض یک عملیات روانی قرار گرفتهاند تا به گرانسازی بنزین رضایت دهد. در حالی که از ضعف تولید بنزین خبر ندارد.
به گزارش سرمایه فردا، رئیسجمهور منتخب گفتهاند: «ما در کشور ناترازی انرژی داریم و در حال حاضر برای خرید بنزین، ۸ میلیارد دلار پول میدهیم یعنی بنزین را مثلاً حدوداً ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان میخریم، بعد ۱۵۰۰ تومان میفروشیم! خب تا کجا میتوانیم این کار را بکنیم؟» آنچه از این اظهارات برداشت میشود اینست که در مدتی که دکتر پزشکیان در ساختمان قرمز ریاستجمهوری مستقر شدهاند، در معرض یک عملیات روانی سنگین قرار گرفتهاند تا به گرانسازی بنزین رضایت دهند. در حالی اصلا از وضعیت تولید بنزین خبر ندارد.
اما واقعیت چیست؟ آیا این ادعا که دولت بابت خرید بنزین ۸ میلیارد دلار پول میدهد، صحیح است؟ آیا واقعا دولت بنزین را ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان میخرد و ۱۵۰۰ تومان میفروشد؟ پاسخ، خیر است! من از آقای پزشکیان خواهش میکنم در برابر هر ادعایی از این جنس، سوالات اساسی و راهبردی بپرسند. سوال کنند که این ۸ میلیارد دلار ادعایی دقیقا از چه منبعی تامین شده و از چه مسیری به چه کسی پرداخت شده است؟ چرا این پول برای تولید بنزین سرمایهگذاری نشده است؟
بر اساس گزارش کارشناسان و به استناد مدارک موجود، از سال ۱۳۸۶ تا امروز، دولت جمهوری اسلامی نفت خام را با تخفیف ۵ درصد نسبت به قیمت فوب خلیج فارس، به پالایشگاههای داخلی میدهد. اما پالایشگاهها بابت نفت پولی به دولت پرداخت نمیکنند. پالایشگاهها بنزین و ۴ فرآورده اصلی دیگر (گازوئیل، نفت سفید، مازوت و گاز مایع) را به قیمت فوب خلیج فارس با نفت دریافتی از دولت، تهاتر میکنند. به عبارت سادهتر، دولت نفت میدهد، ۵ فرآورده از جمله بنزین میگیرد، بدون اینکه ریالی رد و بدل شود. اما نکته اینجاست که پالایشگاهها علاوه بر ۵ فرآورده اصلی، بیش از ۴۰ فرآورده دیگر نیز از نفت استحصال میکنند(معادل حدودا ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز) و به قیمت فوب به داخل کشور میفروشند.
پالایشگاه ها نفت را با ۵ درصد تخفیفِ فوب میگیرند، اما بدون تخفیف نسبت به فوب، ۵ فرآورده به دولت تحویل میدهند. ۵ درصد تخفیف از یک سو، و ارزش بیشتر ۵ فرآورده نسبت به نفت خام از سوی دیگر، باعث شده دولت با وجود فروش روزانه ۲.۲ میلیون بشکه نفت به پالایشگاههای داخلی، بیش از ۲ میلیارد دلار به این پالایشگاهها بدهکار شود.
اما آنچه جدیدا اتفاق افتاده، این است که وزیر نفت آقای روحانی معتقد بود پالایشگاهسازی کثافتکاری است و پالایشگاههای کشور را توسعه نداد. با توجه به افزوده شدن سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو به ناوگان کشور، تقاضای بنزین بیش از عرضه بنزین رشد کرد.
اینکه به دلیل عدم توسعه کافی ظرفیت پالایشی کشور، دولت همان رابطه تهاتری را که با پالایشگاههای داخلی داشت، با پالایشگاههای خارجی برقرار کرده است.یعنی به پالایشگاههای خارجی نفت خام میدهد(بدون تخفیف ۵ درصدِ فوب) و بنزینِ باکیفیتتر با قیمت فوب تحویل میگیرد یعنی معالاسف بر اساس تفکر یارانه پنهان توجیه اقتصادی واردات بنزین برای دولت بیش از خرید بنزین از پالایشگاههای داخلی است
یک نکته جالب دیگر، تغییر ترکیب تولید پالایشگاهها است. گفتیم که پالایشگاهها فرآوردههای نفتی رابه قیمت فوب به داخل میفروشند. بنابراین، هرچه بنزین کمترو فرآورده ویژه بیشتری تولید کنند، سود بیشتری میبرند. بر اساس گزارشهای رسمی، سهم فرآوردههای ویژه از کل تولید، از یک درصد در سال ۸۶ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. یعنی پالایشگاهها بجای تولید بنزین و عرضه آن به شکل تهاتری با دولت و درگیر شدن با روابط مالی ناشی از هدفمندسازی یارانهها، ترجیح میدهند محصولات دیگری تولید کرده و به نرخ جهانی به مردم بفروشند. به عبارت سادهتر، اگر سهم بنزین از تولیدات پالایشگاهها،مانند دوره پیش از۱۳۸۶بود شاید امروز کمبود بنزین نداشتیم.
راهکار روشن است: اولا سیاست غلط جهانیسازی قیمتها و حاکم کردن دلار آمریکا در خاک ایران باید کنار گذاشته شود ثانیا، اَنفال [معادن ]متعلق به دولت اسلامی است. بنگاههایی نظیر پالایشگاههاو پتروشیمیها و شرکتهای بازرگانی نفتی و.. صرفا باید حقالعمل ارائه خدمات خود را دریافت نمایند،نه اینکه مالک اَنفال فرآوری شده شوند. فوب یعنی قیمت جهانی نفت روی کشتی که پایین ترین قیمت بدون هزینه حمل و بیمه و..محسوب میشود
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا