با وجود رشد چشمگیر نرخ باسوادی در چهار دهه اخیر، هنوز حدود یک میلیون دانشآموز از تحصیل بازماندهاند و ۱۸ میلیون نفر در کشور بیسواد یا کمسوادند. این آمار، در کنار اصل ۳۰ قانون اساسی که آموزش رایگان و همگانی را تضمین میکند، پرسشی جدی را پیش میکشد: چرا آموزش عمومی هنوز نتوانسته همه را در بر بگیرد؟
به گزارش سرمایه فردا، در کشوری که آموزش رایگان و همگانی یکی از اصول بنیادین قانون اساسیاش است، هنوز میلیونها نفر از ابتداییترین حق خود یعنی سواد محروماند. آمارهای رسمی نشان میدهد که حدود یک میلیون کودک و نوجوان در سن تحصیل از مدرسه جا ماندهاند و ۹.۲ درصد جمعیت شهری بیسوادند. این در حالی است که نهضت سوادآموزی، با سابقهای بیش از چهار دهه، وعده پایان بیسوادی را داده بود. اما واقعیتهای امروز، از خلأهای قانونی گرفته تا محرومیتهای منطقهای، نشان میدهد که بیسوادی نه فقط یک مسئله آموزشی، بلکه یک بحران اجتماعی است که نیازمند بازنگری جدی در سیاستگذاری، ساختار اجرایی و اراده ملی برای ریشهکنی آن است.
به گفته وزیر آموزش و پرورش دانش آموزان ثبت نام شده در مقطه ابتدایی چیزی حدود ۹۷ درصد و در مقطه متوسطه چیزی معادل ۹۴ درصد بوده است. به بیانی هنوز هم بخشی از کودکان و نوجوانان واجد شرایط هستند که از تحصیل بازمانده اند. همچنین علیرضا کاظمی وزیرآموزش و پرورش با اشاره به اینکه براساس آمارها(سامانه های ثبت اطلاعات) حدود یک میلیون دانش آموز(۶ تا ۱۸ سال) در کشور بازمانده از تحصیل هستند، گفته که مهمترین دوره بازماندگی از تحصیل دوره اول ابتدایی است و اولویت اصلی ما در آموزش و پرورش برای موضوع بازماندگان، ورود تمامی کودکان ۶ ساله کشور وارد مدرسه(دوره ابتدایی) شده و با چرخه تعلیم و تربیت آشنا شوند.
اما از سویی دیگر براساس آخرین گزارش های منتشر شده در سال ۱۴۰۲، ۹.۲ درصد همچنان بیسوادند. به عبارت دیگر از هر ۱۰ نفر در مناطق شهری حدودا یک نفر بیسواد است.
این شرایط در حالی برکشور حاکم است که بر اساس اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش همگانی باید به طور عمومی، اجباری و رایگان کودکان را تحت پوشش قرارداده و دولت در حکم مجری این قانون، موظف است امکانات و اعتبارات لازم را در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار دهد، به گونه ای که هیچ یک از افراد به دلیل فقر مادی یا محرومیت منطقه ای از تحصیالت همگانی بی بهره نماند.
این آمار درحالی مطرح می شود که دوسال قبل رئیس سازمان نهضت سوادآموزی وعده داده بود که به زودی جشن پایان بی سوادی در کشور نواخته خواهد شد!
عبدالرضا فولادوند؛ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی چندی قبل اعلام کرده بود که همچنان ۱۸میلیون بیسواد و کمسواد و ۹۰۰هزار بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارند.
این آمار درحالی مطرح می شود که چندی پیش، وی گفته بود درصد سواد در کشور از ۴۷.۵ درصد در سال ۱۳۵۵ به ۹۷ درصد رسیده است، باسوادی زنان ۲.۵ برابر رشد کرده است و میزان سواد در روستاها نیز بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
وی گفته بود؛ در برنامه هفتم توسعه تکلیف شده است که اساسنامه سازمان نهضت سوادآموزی که در سال ۱۳۶۳ تدوین شده بود، بازنگری شود و این کار به مراحل پایانی رسیده است و به مجلس ارسال خواهد شد. براین اساس، سازمان آموزش بزرگسالان بهصورت هیئت امنایی اداره خواهد شد و هدف آن هماهنگی برنامهریزی، پشتیبانی و نظارت بر امور مرتبط با ریشهکنی بیسوادی و ارتقای سواد عمومی است. همچنین در این اساسنامه گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال جزو جامعه هدف محسوب میشوند.
اما بیشترین نرخ بی سوادی کشور در کدام استان است؟ فولادوند در این زمینه گفته بود؛ بیشترین بیسوادی در استانهای مرزی مانند سیستان و بلوچستان و در برخی شهرستانهای تهران مشاهده میشود، حدود ۹۲۰ هزار نفر از اتباع افغانستانی و عراقی نیز آموزش دیدهاند.
وی همچنین در مورد آخرین آمار بی سوادان کشور نیز اعلام کرده بود که تعداد بیسوادان و کمسوادان در کشور ۱۸ میلیون نفر است. اکنون ۴۵۰ هزار بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی داریم که هر سال به این تعداد افزوده میشود، بنابراین، سازمان نهضت سوادآموزی باید تقویت شود و مأموریتهای خود را ارتقا دهد.
نگاهی تاریخی به یک سناریوی موفق
در سال ۱۳۵۵، بهعلت عملکرد ضعیف حکومت پهلوی، ۶۳ درصد مردم ایران سواد نداشتند. حتی سایر کشورهای منطقه و آفریقایی، وضع بهتری از ایران داشتند؛ اما جمهوری اسلامی ایران در این زمینه، امروز بالاترین رتبه را در سطح جهانی دارد.
در مورد آمار سواد در دوران قبل انقلاب، «فرد هالیدی»، نویسنده و متخصص روابط بینالملل و خاورمیانه، در کتاب «ایران: دیکتاتوری و توسعه» مینویسد: «هنوز اکثریت جمعیت ایران بیسواد هستند؛ طبق برآورد رسمی سال ۱۳۵۱، نسبت بیسوادان ۶۲ درصد بود، اما رقم واقعی له طور قطع بیش از این بود». (فرد هالیدی، ایران: دیکتاتوری و توسعه، صفحه ۱۸۲.)
ممکن از کسی با خود بگوید که در آن دوره، همۀ کشورها چنین وضعی داشتند و یا شاید اوضاع ایران در زمینۀ سواد، از دیگران بهتر بوده است؛ اما طبق آمارها، ایرانِ دوران پهلوی، نه تنها از بقیه کشورها بهتر نبود، بلکه همسطحِ آنها نیز نبوده و حتی بیسوادانِ ایران براساس درصدِ جمعیت، از کشورهای دیگر، جایگاه پایینتری هم داشته است.
حتی بررسی وضعیت ایران در شاخص سواد و مقایسۀ آن با میانگین کشورهای جهان عرب نیز نشان میدهد، طبق آمار بانک جهانی، در سال ۱۳۵۵ نیز ۶۳ درصد از افراد بالای ۱۵ سال در ایران سواد نداشتهاند؛ این در حالی بود که میانگین درصد بیسوادانِ کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، ۵۶ درصد بوده است و دراین شاخص وضعیت بهتری از ایران داشتند.
اما هنوز چند ماه از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود که به فرمان امام خمینی(ره) در دیماه ۱۳۵۸ نهضت سوادآموزی تأسیس شد. سازمانی که عملکردش باعث شد تا سال ۱۳۶۵ نزدیک به ۱۱ میلیون نفر به باسوادان کشور افزوده شود و نرخ باسوادی کشور از . به حدود ۶۱.۸درصد برسد.
با ادامه فعالیت این سازمان نرخ باسوادی کشوردر سال ۱۳۷۵ به ۷۹.۵درصد، و بعد از آن در سرشماری های سال ۱۳۸۵ ، ۹۰ و در سال ۱۳۹۵ به ترتیب به ۸۴.۶درصد ، ۸۴.۸درصد و ۸۷.۶درصد ادامه پیدا کرد و در برآورد سال ۱۴۰۰ این رقم به ۹۰.۵ درصد افزایش یافته است. آماری که گرچه در سال جاری خبری از انتشار آن نیست ولی، در سال گذشته چیزی حدود۲/۹ بی سواد در کشور بوده است. به بیانی تقریبا از هر ۱۰ ایرانی یک نفر هم اینک بی سواد هستند!
دلایل وجود اینهمه بی سواد
ولی چرا با وجود رایگان بودن سیستم آموزش، هنوز در کشور اینهمه بی سواد وجود دارد؟ به اعتقاد کارشناسان دلیل این امر را می توان در خلاء های قانونی جستجو کرد که باعث شده تا آموزش و پرورش نتواند خانوادههایی را که فرزند خود را در سن تحصیل به مدرسه نمیفرستند، مواخذه و به شکل قانونی با آنها برخورد کند. آنها معتقدند که باید فکری برای این نقاط فرار قانونی کرد چرا که عدم تحصیل کودکان پیامدها و آسیب های اجتماعی گسترده ای را به همراه دارد و با توجه به ناتوانی کودک در انتخاب نباید صرفا این موضوع را به خانوادهها واگذار کرد.
حالا و در آخرین اظهار نظر در این خصوص رئیس سازمان نهضت سوادآموزی از تغییر در ساختار نظارتی این سازمان و واگذاری نظارت بر کلاسهای سوادآموزی به مدیران مدارس ابتدایی خبر داده و گفته است: با اجرای این طرح، فعالیتهای نهضت سوادآموزی به «مدرسه» بهعنوان خانه اصلی خود بازمیگردد و کلاسهای سوادآموزی از نیمه آبانماه با شیوهای نوین آغاز خواهد شد.
بنابر اظهارات وی، نهضت سوادآموزی به «مدرسه» بهعنوان خانه اصلی خود بازمیگردد و فعالیتهای آن از این پس زیر نظر مدیران مدارس ابتدایی اداره میشود. اما این شیوه جدید شامل چه مواردی است و اینکه تا چه حد می تواند در کاهش آمار بی سوادی موثر باشد، سوالاتی است که آینده جواب های مناسبی به آنها خواهد داد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا