بورس در موقعیت سرنوشت‌ساز

بورس در موقعیت سرنوشت‌ساز

بورس ایران به وضعیت متعادل رسیده است از این به بعد روند بورس می‌تواند در سرنوشت سهامداران و اقتصاد ایران سرنوشت‌ساز باشد.

به گزارش سرمایه فردا، بورس ایران در روزهای اخیر وارد مرحله‌ای تازه شده است؛ مرحله‌ای که با پایان تشدید مکانیسم ماشه، فضای اقتصادی کشور را دستخوش تغییر کرده است. با این حال، آنچه معامله‌گران را بیش از تحریم‌ها نگران می‌کند، نه خود تحریم، بلکه احتمال بروز درگیری نظامی و تبعات امنیتی ناشی از آن است. تحریم‌ها سال‌هاست با بازار همراه بوده‌اند و فعالان اقتصادی تا حدی با آن کنار آمده‌اند، اما سایه جنگ همچنان در پس‌زمینه ذهن بازار باقی مانده و بر تصمیم‌گیری‌ها اثر می‌گذارد.

 

ترکیب هوشمندانه‌ای از سهام و دارایی‌های امن

سعید جمالی کارشناس بازار سرمایه به بازار گفت: بازار پس از تحمل افت‌های سنگین و رسیدن به کف‌های قیمتی، حالا با روشن شدن تکلیف برجام و کاهش نسبی ابهامات سیاسی، ارزندگی خود را به نمایش می‌گذارد. بسیاری از نمادها از منظر ارزندگی، نسبت‌های مالی و ارزش دلاری در موقعیت جذابی قرار دارند و همین امر موجب شده تا بازار در روزهای اخیر با استقبال خریداران مواجه شود. اما نباید این رشد را به‌عنوان پایان ریسک‌ها تلقی کرد. فضای سیاسی همچنان شکننده است و هرگونه تنش جدید می‌تواند روند بازار را با چالش مواجه کند. از همین رو، ترکیب هوشمندانه‌ای از سهام و دارایی‌های امن مانند طلا، می‌تواند راهبردی مناسب برای کاهش ریسک و حفظ بازدهی باشد.

سعید جمالی معتقد است که یکی از چالش‌های بنیادین بازار سرمایه ایران، فرهنگ سرمایه‌گذاری است. رفتارهای جمعی و هیجانی، بیش از منطق اقتصادی بر تصمیم‌گیری‌ها سایه انداخته‌اند. زمانی که قیمت‌ها پایین بود، بسیاری از سرمایه‌گذاران از ورود امتناع کردند، اما حالا که بازار در حال رشد است

وی افزود: در کنار بازار سهام، رفتارهای هیجانی در بازار ارز دیجیتال نیز قابل‌توجه است. ورود برخی گروه‌های فعال در بورس به بازار رمزارزها و تلاش برای کاهش قیمت تتر، نشان‌دهنده انتقال هیجان از یک بازار به بازار دیگر است. این رفتارها شاید در کوتاه‌مدت اثرگذار باشند، اما در بلندمدت نمی‌توانند مسیر اصلی بازار را تغییر دهند.

وی تصریح کرد: از سوی دیگر، یکی از چالش‌های بنیادین بازار سرمایه ایران، فرهنگ سرمایه‌گذاری است. رفتارهای جمعی و هیجانی، بیش از منطق اقتصادی بر تصمیم‌گیری‌ها سایه انداخته‌اند. زمانی که قیمت‌ها پایین بود، بسیاری از سرمایه‌گذاران از ورود امتناع کردند، اما حالا که بازار در حال رشد است، تقاضا بالا رفته و خریدها آغاز شده‌اند. این چرخه، اگرچه قابل پیش‌بینی است، اما نیازمند آموزش عمومی و اصلاح رفتار سرمایه‌گذاری در سطح جامعه است.

جمالی گفت: در فضای سیاسی سیگنال‌های متناقض از سوی مسئولان و نهادهای بین‌المللی، بر ابهامات بازار افزوده‌اند. از اظهارات داخلی گرفته تا واکنش‌های خارجی، همه نشان می‌دهند که تصمیم‌گیری‌ها هنوز به ثبات نرسیده‌اند. برای آن‌که بازار سرمایه بتواند مسیر رشد پایدار را طی کند، نیازمند آرامش سیاسی و پیش‌بینی‌پذیری در سیاست خارجی است.

وی تاکید کرد : بازار سرمایه ایران در نقطه‌ای حساس ایستاده است. پایان برجام و ورود به دوره پساماشه، اگرچه فرصت‌هایی را فراهم کرده، اما همچنان با ریسک‌های جدی همراه است. در چنین فضایی، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، تحلیل دقیق، پرهیز از هیجان و مدیریت هوشمندانه پرتفوی است. این روزها، بیش از هر زمان دیگری، بازار نیازمند عقلانیت، صبوری و تصمیم‌گیری مبتنی بر واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی است.

 

دورنمای ارزی بورس

شهیر محمدنیا کارشناس ارشد بازار سرمایه به بازار گفت: اگر به روند تاریخی نگاه کنیم، طی یک دهه گذشته، دولت همواره در برابر رشد نرخ ارز مقاومت کرده و با طراحی نرخ‌های ترجیحی متعدد بازار را مدیریت کنند و حالا نرخ‌های نزدیک به ۷۰ هزار تومان را تعیین کرده‌اند اما در نهایت، دولت هر بار مجبور به عقب‌نشینی و اصلاح سیاست‌ها شده است. بنابراین اگر امروز کسی بگوید نرخ دلار در بودجه سال آینده به ۱۰۰ هزار تومان خواهد رسید، نباید تعجب کرد. این مسیر، نه‌تنها محتمل بلکه در چارچوب منطق اقتصادی دولت است.

به گفته شهیر محمدنیا شکاف میان نرخ رسمی و واقعی، تنها به بی‌اعتمادی و ناکارآمدی بیشتر انجامید. از همین رو، بسیاری از فعالان بازار معتقدند که دیر یا زود، نرخ ارز به نقطه‌ای منطقی خواهد رسید و در آن شرایط، سهام به‌عنوان ارزان‌ترین دارایی در مقایسه با سایر بازارها، جهش قابل‌توجهی را تجربه خواهد کرد

وی افزود: واقعیت این است که سیاست ارز ترجیحی، در عمل نه‌تنها تورم را کنترل نکرد، بلکه به ابزاری برای توزیع رانت و پر کردن جیب گروه‌های خاص بدل شد. کالاها و خدمات، همگام با نرخ آزاد رشد کردند و شکاف میان نرخ رسمی و واقعی، تنها به بی‌اعتمادی و ناکارآمدی بیشتر انجامید. از همین رو، بسیاری از فعالان بازار معتقدند که دیر یا زود، نرخ ارز به نقطه‌ای منطقی خواهد رسید و در آن شرایط، سهام به‌عنوان ارزان‌ترین دارایی در مقایسه با سایر بازارها، جهش قابل‌توجهی را تجربه خواهد کرد.

محمدنیا گفت: در صفوف خرید، برخی نمادهای دلاری به‌وضوح دیده می‌شود. بسیاری بر این باورند که نقطه عطف بازار، زمانی رقم خواهد خورد که دولت، اصلاحات اقتصادی را آغاز کند و نرخ ارز، بی‌تردید یکی از محورهای اصلی این اصلاحات خواهد بود. بازار سرمایه و نرخ دلار، همواره رابطه‌ای هم‌جهت داشته‌اند و به‌نظر می‌رسد این بار نیز همان سناریو در حال تکرار است. البته اگر سیاست‌های ارزی همچنان با بی‌تدبیری ادامه یابد، این امید به تغییر، ممکن است جای خود را به سرخوردگی بدهد اما فعلاً، امید غالب است.

وی افزود: طبق اطلاعات موثق، طی دو هفته اخیر، سرمایه‌هایی با حجم متوسط رو به بالا از بیرون بازار وارد شده‌اند. این پول‌ها، نه از جنس سرمایه‌گذاران سنتی بازار، بلکه از سوی افراد و نهادهایی آمده‌اند که در بازارهای دیگر فعال بوده‌اند و حالا به‌دنبال فرصت‌هایی در بورس هستند. بخشی از این جریان، مربوط به حقوقی‌هایی است که سود نقدی خود را دوباره وارد چرخه سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

محمدنیا گفت: این ورود سرمایه، یا ناشی از ارزندگی بازار است یا بر پایه اطلاعات خاص و پیش‌دستی نسبت به اخبار آینده. به‌احتمال زیاد، ترکیبی از هر دو عامل در جریان است. نکته مهم این است که سرمایه‌گذاران جدید نیز به‌خوبی مفهوم ارزش دلاری بورس را درک کرده‌اند و می‌دانند دارایی‌هایی که امروز در کف قیمتی قرار دارند، در آینده می‌توانند بازدهی قابل‌توجهی داشته باشند.

 

کف بازار سهام کجاست

با در نظر گرفتن همه این عوامل، می‌توان گفت اگر اتفاق سیاسی غیرمنتظره‌ای رخ ندهد، بازار کف خود را زده و در مسیر لمس سقف‌های جدید قرار گرفته است. ممکن است در محدوده‌هایی مانند ۲۷۰۰ یا ۲۸۰۰ واحد، بازار با نوسان مواجه شود، اما با توجه به نرخ ارز و گزارش‌های مالی فراتر از انتظار، ریسک قیمت‌های فعلی بسیار پایین است.

بسیاری از تحلیلگران تکنیکال، سقف این موج را محدوده ۲۸۰۰ واحد می‌دانند. اما باید توجه داشت که هیچ‌چیز در بازار قطعی نیست و همه‌چیز ممکن است در لحظه تغییر کند. بنابراین، داشتن استراتژی منعطف و حفظ تعادل میان دارایی‌ها مثلاً تقسیم سرمایه میان طلا و سهام به نسبت ۵۰-۵۰می‌تواند راهبردی هوشمندانه باشد.

امروز اما در دوره‌ای تازه قرار داریم. برجام تمام شده و مکانیسم ماشه فعال شده است. حتی اگر فرض کنیم جنگی رخ ندهد، تحریم‌های سازمان ملل به‌تنهایی نمی‌توانند اقتصاد کشور را تحت فشار قرار دهند. خوش‌بینی بیش از حد، نادیده گرفتن توان دشمن و ساده‌انگاری در تحلیل شرایط، می‌تواند خطرناک باشد. دشمن با تمام ابزارهای اقتصادی در برابر ما ایستاده و تحریم‌ها را تحمیل می‌کند. آثار تورمی تحریم‌ها ممکن است محدود و قابل‌مدیریت باشد اما اگر تحریم‌ها به‌صورت سخت‌گیرانه و فراگیر اجرا شوند، شرایط کاملاً متفاوت خواهد بود و استراتژی‌های بازار سرمایه نیز باید به‌طور کامل بازنگری شوند.

در نهایت، پاییز پیش‌رو، فصلی حساس برای بازار خواهد بود. سودهای خوبی ممکن است در راه باشد، اما تنها برای کسانی که با واقع‌بینی، تحلیل دقیق و چابکی در تصمیم‌گیری در بازار مانور دهند. این فصل، آزمون هوشمندی سرمایه‌گذاران است.

دیدگاهتان را بنویسید