افزایش بیسابقه قیمت برنج در بازار ایران، این کالای سنتی و پرمصرف را از سفره بسیاری از خانوادههای طبقه متوسط و کمدرآمد حذف کرده است. در حالیکه سیاستهای ارزی، وارداتی و نظارتی دولت نتوانستهاند بحران را مهار کنند، فشار معیشتی به نقطهای رسیده که سلامت، همبستگی خانوادگی و شأن اجتماعی والدین نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند.
به گزارش سرمایه فردا، برنج، دیگر فقط یک ماده غذایی نیست؛ به نمادی از شکاف اقتصادی و ناکارآمدی سیاستگذاری در ایران بدل شده است. در کشوری که برنج سالها ستون اصلی سفرهها بوده، حالا قیمتهای نجومی و عرضه محدود، آن را به کالایی لوکس تبدیل کردهاند. این بحران، نهتنها نتیجه تورم افسارگسیخته، بلکه حاصل تصمیمات ناهماهنگ و مداخلهگرانهای است که بازار را از تعادل خارج کردهاند. از تأخیر در تخصیص ارز تا ممنوعیتهای مقطعی واردات، از ضعف در نظارت بر توزیع تا احتکار در انبارهای محلی، همه و همه نشان میدهند که سیاستهای دولتی نهتنها نتوانستهاند از معیشت مردم حمایت کنند، بلکه به تشدید بحران دامن زدهاند. اکنون، سفرههای کوچکتر، وعدههای سادهتر، و شرمندگی والدین در برابر فرزندان، بازتابی از فشار اقتصادی است که به لایههای اجتماعی و روانی جامعه نفوذ کرده است. اگر دولت در اجرای اصلاحات و وعدههای خود جدی نباشد، هزینه انسانی این بحران، فراتر از آمار و نمودار خواهد رفت.
افزایش بیوقفه و بی سابقه قیمت برنج در بازار ایران، به چالشی بزرگ برای معیشت خانوارهای طبقه متوسط و حتی کمدرآمد بدل شده است. آنهم برای ایرانی هایی که از قدیم الایام برنج، جزء لاینفکی در سفره های آنها بوده است. اما حالا به لطف تورم لجام گسیخته برنج، دیگر فقط آماری جدا از زندگی روزمره نیست؛ بلکه سهمی جدی در فشار معیشتی خانوادهها پیدا کرده است. کالاهایی چون برنج ، امروز به کالایی لوکس بدل شده که دیگر بود و نبودش درسفره بسیاری از خانواده ها اهمیتش را از دست داده است. شرایطی که نشاندهنده ناتوانی سیاستهای توزیعی و نظارتی است.
بسیاری از خانوارها نگران از تامین این ماده غذایی دست کم برای فرزندان خود هستند و برخی دیگر با وجود اختلاف کم قیمتی به دنیال خرید برنج های بی کیفیت و خارجی هستند تا به هر ترتیبی که هست سفره آنان خالی نماند. در میان گروه زیادی از شهروندان نیز تصمیم به پیدا کردن جایگزین برای برنج گرفتهاند. جایی که صرفهجویی هم دیگر جواب نمیدهد. موضوعی که می تواند سلامت خانواده های ایرانی را نیز تحت تاثیر قرار دهد. ضمن آنکه به اعتقاد جامعه شناسان، شرمندگی والدین در مورد خرید کالاهای اساسی از جمله برنج، کم کم باعث می شود تا ارج و قرب سرپرستان خانواده ها، در بین فرزندان کمرنگ تر شود.
در چند ماه اخیر، سیاستگذاری دولتی موجب سوءمدیریت بازار برنج شده است. یکی از این سیاستگذاریها تأخیر در تخصیص ارز و واردات برنج بوده است که واردکنندگان بارها اعلام کردهاند که در تأمین ارز لازم برای واردات برنج دچار مشکلاند. تخصیص دیرهنگام ارز نیمایی یا در برخی موارد عدم تخصیص کامل آن، روند ورود محمولهها را کند و عرضه در بازار را محدود کرده است. از سوی دیگر نوسان های سیاست وارداتی و ممنوعیتهای مقطعی به تشدید بحران در بازار برنج نیز دامن زده است. در این راستا، دولت در برخی مقاطع دست به اعمال محدودیت واردات زده و حتی در برهه ای تعرفهها را تغییر داد، اما دوباره سیاستها را تغییر داد و بازگرداند. این تناوب و پیچیدگی در سیاستگذاری باعث شد تا واردکنندگان برنامهریزی منسجم نداشته باشند و بازار با انتظارات قیمتی مواجه شود. ضعف در نظارت توزیع و کنترل احتکارنیز از دیگر مواردی بوده که موثر بر ناکارآمدی برنامه دولت است. مدتهاست که کارشناسان و فعالان حوزه برنج اعلام میکنند که بخش توزیع برنج، از بندر تا بازارهای محلی، دچار ضعف نظارتی است. برخی محمولهها دیر آزاد میشوند یا در نقاطی انبار میمانند تا قیمتها بالا رود. فروشندگان بازارهای محلی گزارش دادهاند که در برخی شهرستانها دلالان برنج را ذخیره کردهاند تا با قیمت بالاتر به فروش برسانند این موارد به کمبود روانی این محصول غذایی دامن میزند.
یکی دیگر از مشکلات این است که وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت و سازمان تعزیرات با اطلاعاتی ناپیوسته و ناهماهنگ عمل کردهاند. مرکز ذخیرهسازی یا واردات مستندسازی شفاف ندارد و رسانهها برای دستیابی به میزان ذخایر دولتی در بنادر یا انبارها با دشواری مواجهاند. در نتیجه، بازار برنج از ماهها پیش در شرایطی شکننده قرار گرفت؛ در نتیجه عرضه محدود و تقاضای پرشتاب، تورم را به بازار برنج نیز وارد کرد
این روزها به محض ورود به بازارهای شهری و محلی، میتوان وضعیت متزلزل قیمت برنج را حس کرد. در بازار تهران، میدان مرکزی میگویند: «برنج طارم ممتاز امروز ۲۹۸ هزار تومان است، اما عرضه محدود شده و فروشندهها کمتر تمایل دارند حجم داشته باشند.» در یکی از سوپرمارکتهای مرکزی تهران، فروشنده به هفت صبح عنوان میکند: «چون تأمین برنج این روزها چندان ساده نیست و ناپایدار است، فقط چند کیسه کوچک موجود داریم. ضمن اینکه خریدار هم کم است. برخی مشتریان مجبور میشوند به برنجهای کمکیفیتتر روی بیاورند.»
در حال حاضر فاصله قیمت بین برنج محلی و انواع وارداتی بیشتر به چشم میآید. مثلاً برنج درجه دو خارجی در یکی از فروشگاههای محلی با قیمت کیلویی ۱۴۵ هزار تومان به فروش میرسد، در حالی که قیمت برنج طارم محلی در بازار تهران به ۳۲۰ هزار تومان رسیده است. برنجهای نیمدانه یا برنجهای وارداتی ارزانتر در محدوده ۱۳۵ تا ۲۱۰ هزار تومان یافت میشوند. همچنین اختلاف قیمت برای کیسهٔ ۱۰ کیلوگرمی، بین بهترین و متوسطترین نوع برنج گاهی تا یک میلیون و نیم تا دو میلیون تومان میرسد. اما شرایط اقتصادی کشور و بازار به گونهای پیش میرود که حتی توان خریدِ هر کیسهٔ دهکیلویی به سنجهای از توان اقتصادی خانوار بدل شده است.
در یکی از محلههای جنوب تهران، حسین. ق، مردی بازنشسته میگوید: «پیشتر با حقوق بازنشستگی، برنج و چند قلم دیگر را خریداری میکردم. حالا باید لحظه به لحظه قیمتها را چک کنم، از خریدهای دیگر کوتاه بیایم تا بتوانم برنج ارزان و بی کیفیت بخرم. خانوادهام دیگر نمیتوانند برنج مرغوب بخواهند؛ اگر شرایط همین باشد، مجبوریم برنج خانواده را هم محدود کنیم.»
بسیاری از شهروندان میگویند که وعدههای غذاییشان را سادهتر کردهاند: برنج کمتر، نان بیشتر؛ چند بار در هفته برنج میخرند؛ یا مقدار برنج هر وعده را کم کردهاند. در این میان کودکان یکی از آسیبپذیرترین گروهها هستند.
مادران میگویند که نگران تغذیه آنها هستند و گاه به جای برنج از جایگزینهایی چون سیبزمینی یا ماکارونی استفاده میکنند، هرچند اینها هم بار تورمی دارند. از سوی دیگر تحلیلگران میگویند با کاهش و کوچک شدن سفرهها همبستگی خانوادگی نیز تحت تاثیر قرار گرفته است. مهمانی، ضیافت کوچک، دید و بازدید کم شده است، چون خرید برنج برای یک وعدهٔ جمعی هزینهای سنگین در پی دارد.
برخی از شهروندان میگویند، اگر مهمان داشته باشند، برنج با کیفیت پایینتر تهیه میکنند یا به تدارک غذایی پر از نان و خوراک سبزیجات روی آورده اند. همچنین برخی از خانوارها از اینکه نمیتوانند نیاز فرزندان کوچک و نوجوان خود را تهیه کنند احساس شرمندگی و سرخوردگی بین آنان و نا امید شدن از تلاش برای آینده بدل شده است
تحلیلگران اقتصادی معتقدند سیاست مداخلهگرانه صرف، بدون توجه به عرضه واقعی و ساختار بازار، نمیتواند ثبات پایداری ایجاد کند. تعامل درست با واردکنندگان و پیشتعیین قراردادهای بلندمدت، واردات برنج با ارز تأمینشده و موارد دیگر میتواند بخشی از فشار قیمتی را کاهش دهد. همچنین استفاده از ابزار ذخیرهسازی دولتی بهصورت هدفمند، همراه با کنترل دقیق ورود و خروج، میتواند روند نوسان قیمت را کاهش دهد. از سوی دیگر بستههای حمایتی معیشتی نظیر یارانه کالابرگ یا کوپن برنج برای خانوادههای کمدرآمد ضروری است. به طوری که، یارانه هدفمند و حمایتی باشد. تحلیلگران تأکید میکنند این پیشنهادات؛ باید زمانبندی دقیق، منابع کافی و همافزایی بین وزارتخانهها و نهادهای نظارتی پیشبینی شود.
وزیر جهاد کشاورزی به تازگی اعلام کرد که دولت قصد دارد واردات برنج را تسهیل کند و تخصیص ارز برای واردکنندگان را با اولویت کالاهای اساسی سرعت بخشد. به گفته وی، دولت بخشی از نیاز بازار را از طریق ذخایر دولتی تأمین خواهد کرد تا نوسانات شدید قیمت مهار شود.
غلامرضا نوری قزلجه، اعلام کرد: اعمال الگوی کشت و رعایت آن موجب شد برنج در استانهای غیرشمالی کشت نشده و تولید برنج ایرانی ۳۰۰ هزار تن کاهش یافت؛ در نتیجه برنج داخلی افزایش غیر متعارف داشته که اکنون با ورود محصول جدید قیمتها، در حال تعدیل است و با محتکرین برنج که گزارش شده است با همکاری سازمان تعزیرات برخورد میشود.
به گفته وی همچنین قیمت گذاری برای برنج وارداتی ثابت و مشخص است البته برنج ایرانی مشمول قیمت گذاری نیست.
با این حال اکنون قشری که تحت فشار قرار دارند خانوادههای کم درآمد و طبقه متوسط جامعه هستند که روز به روز سفرههایشان کوچکتر میشود.
افزایش قیمت برنج، تنها یک عدد در آمار و ار قام اقتصادی نیست؛ بازتاب وضعیت جامعه و سیاستگذاری اشتباه است. وقتی سیاستها بهموقع طراحی، هماهنگ و شفاف نباشند، بازار با شکاف عرضه و تقاضا، نوسان و تنش مواجه میشود. مردم بار افزایش قیمت را بر دوش میکشند، ولی در عمق ماجرا، معیشت و همبستگی اجتماعی آنهاست که خدشه میخورد. ضمن آنکه به گفته جامعه شناسان، شرمندگی والدین در مورد خرید کالاهای اساسی از جمله برنج، کم کم باعث می شود تا ارج و قرب سرپرستان خانواده ها، در بین فرزندان کمرنگ تر شود. موضوعاتی که نشان می دهد افزایش فشارهای اقتصادی به خانواده ها چگونه می تواند ابعاد اجتماعی و خانوادگی به خود بگیرد.راهحلهایی که تحلیلگران پیشنهاد دادهاند اگر به اجرا برسند میتوانند موثر باشند. وعدههای وزیر و مصوبه جدید اگرچه امیدبخش هستند، اما باید پایش شوند و با معیارهای شفاف ارزیابی شوند. اگر دولت در اجرای مصوبات خود جدی نباشد، هزینهٔ انسانی فشار قیمت برنج بر خانوارهای آسیبپذیر، باز هم سنگینتر خواهد شد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا