بازسازی چهره پول یا پنهان‌سازی بحران؟

بازسازی چهره پول یا پنهان‌سازی بحران؟

با تصویب نهایی طرح حذف چهار صفر از پول ملی، ایران در آستانه یکی از نمادین‌ترین اصلاحات پولی خود قرار گرفته است. اما در شرایطی که تورم، تحریم و بی‌اعتمادی عمومی همچنان پابرجاست، این اقدام بیش از آنکه راه‌حل اقتصادی باشد، تلاشی برای بازسازی روانی ارزش پول ملی است. پرسش اصلی این است: آیا حذف صفرها می‌تواند اعتماد را احیا کند، یا تنها چهره بحران را بزک خواهد کرد؟

به گزارش سرمایه فردا، پس از سال‌ها بحث کارشناسی، مجلس شورای اسلامی با رفع ایرادات شورای نگهبان، طرح حذف چهار صفر از پول ملی را تصویب کرد—اقدامی که قرار است از سال ۱۴۰۶ آغاز و تا ۱۴۰۹ به‌طور کامل اجرا شود. در نگاه نخست، این تصمیم گامی در جهت ساده‌سازی محاسبات مالی و به‌روز کردن نظام پولی کشور تلقی می‌شود. اما در بطن این تغییر، پرسش‌های عمیق‌تری نهفته است: آیا حذف صفرها می‌تواند تورم مزمن، کاهش ارزش پول و بی‌اعتمادی عمومی را درمان کند؟ یا آنکه صرفاً تغییری شکلی است که بدون اصلاحات ساختاری، به سرنوشتی مشابه طرح‌های مقطعی گذشته دچار خواهد شد؟ تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که موفقیت چنین اقداماتی، نه در عدد صفر، بلکه در عدد اعتماد نهفته است—اعتمادی که تنها با ثبات اقتصادی، شفافیت مالی و اصلاحات واقعی احیا می‌شود.

اگرچه در ظاهر این تصمیم، اقدامی در راستای تسهیل محاسبات مالی و به‌روز کردن نظام پولی کشور به نظر می‌رسد، اما پرسش اصلی این است که آیا حذف صفرها می‌تواند معضلات ریشه‌ای اقتصاد ایران را حل کند؟ یا آنکه صرفاً تغییری ظاهری در چهره پول ملی است که بدون اصلاح ساختارهای بنیادی، سرنوشتی مشابه طرح‌های مقطعی گذشته خواهد داشت؟

 

دلایل رسمی حذف صفرها؛ از تورم انباشته تا هزینه چاپ اسکناس

شمس‌الدین حسینی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، در جلسه علنی دیروز یکشنبه و هنگام بررسی ایرادات شورای نگهبان نسبت به لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی کشور (مربوط به حذف چهار صفر از پول ملی)، توضیح داد که آنچه اکنون در صحن علنی مورد بررسی قرار گرفته، حاصل تلاش سه دولت و سه دوره مجلس است. او یادآور شد که این لایحه نخستین‌بار از سوی دولت دوازدهم به مجلس دهم ارائه شد و در اردیبهشت ۱۳۹۹ به تصویب رسید و سپس برای اظهارنظر به شورای نگهبان ارسال گردید.

قبل تر بانک مرکزی ایران در توضیح ضرورت حذف چهار صفر، به مجموعه‌ای از مشکلات فنی و اجرایی اشاره کرده است. از جمله این موارد می‌توان به تورم انباشته چهار دهه اخیر، کاهش قدرت خرید پول ملی، افزایش غیرمنطقی حجم اسکناس در گردش و مشکلات محاسباتی و حسابداری ناشی از ارقام بزرگ اشاره کرد. به‌ویژه در سال‌های اخیر، حجم اسکناس‌های درشت نظیر ایران‌چک‌ها به شکلی بی‌سابقه افزایش یافته است. هزینه چاپ، امحا و نگهداری این اسکناس‌ها نه تنها فشار مالی بر بانک مرکزی وارد می‌کند، بلکه امنیت مبادلات نقدی را نیز کاهش می‌دهد.

از سوی دیگر، مردم عملاً از سال‌ها پیش چهار صفر را از ریال حذف کرده‌اند. در معاملات روزمره کمتر کسی مبلغی را با لفظ ریال بیان می‌کند. وقتی فروشنده می‌گوید «۵۰ تومان»، منظور او در واقع ۵۰۰ هزار ریال است. از این منظر، تصمیم دولت و مجلس در پی رسمی‌سازی عرفی اجتماعی است که در اقتصاد ایران سال‌هاست به‌طور غیررسمی جریان دارد.

با این حال، کارشناسان اقتصادی تأکید می‌کنند که هدف این طرح، تغییر متغیرهای واقعی اقتصاد نیست. کما اینکه میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس مردادم ماه امسال گفته بود که «حذف صفرها نه موجب کاهش تورم می‌شود و نه رشد اقتصادی را افزایش می‌دهد. بلکه تنها کارکرد آن، ساده‌تر کردن محاسبات و شفاف‌تر شدن صورت‌های مالی است». به عبارت دیگر، «این سیاست ماهیتی شکلی دارد و بدون اصلاح سیاست‌های مالی، بودجه‌ای و بانکی، اثر اقتصادی محسوسی نخواهد داشت.»

 

روانشناسی پول ملی؛ بازسازی اعتماد یا پنهان‌سازی بحران؟

بخش مهمی از انگیزه دولت‌های روحانی، رئیسی و پزشکیان و در کل ساختار تصمیم گیری در ایران برای حذف صفر از پول ملی، ناظر به ابعاد روانی و اجتماعی آن است. ریال، به عنوان واحد پول رسمی ایران، در دهه‌های اخیر شاهد سقوط تاریخی ارزش خود بوده و در برابر ارزهای خارجی به یکی از کم‌ارزش‌ترین واحدهای پولی جهان تبدیل شده است که متاسفانه این روند نزولی با سرعت بیش از پیش در حال طی شدن است. این وضعیت نه تنها آثار اقتصادی، بلکه تأثیراتی عمیق بر اعتماد عمومی و غرور ملی داشته است.

در اقتصاد، پول تنها ابزار مبادله نیست؛ بلکه نماد «قدرت و ثبات» کشور است. زمانی که مردم هر روز شاهد سقوط ارزش پول ملی در برابر دلار یا یورو هستند، بی‌اعتمادی نسبت به سیاست‌گذاران اقتصادی گسترش می‌یابد. از همین رو، حذف صفرها بیش از آنکه اصلاح اقتصادی باشد، تلاشی برای بازسازی ذهنی و روانی جامعه نسبت به ارزش پول است. با این حال، تجربه کشورهای مختلف نشان داده است که تغییر واحد پولی بدون پشتوانه اصلاحات اقتصادی، تنها به «پنهان‌سازی بحران» منجر می‌شود. در ترکیه، حذف شش صفر از لیر در دهه ۲۰۰۰ میلادی همزمان با سیاست‌های انضباط مالی و اصلاح نظام بانکی انجام شد و به تقویت اعتماد به لیر جدید انجامید. در مقابل، در کشورهایی مانند زیمبابوه، که حذف صفرها بدون کنترل تورم صورت گرفت، نه‌تنها مشکلات حل نشد بلکه چندین بار تکرار این اقدام به بی‌اعتباری کامل پول انجامید.

در ایران نیز اگر سیاست‌های مالی انبساطی، کسری بودجه مزمن، تحریم‌های اقتصادی و نوسانات نرخ ارز ادامه یابد، حذف صفرها نمی‌تواند مانع تورم یا کاهش ارزش پول شود. در واقع، این اقدام در صورت عدم ثبات در سایر حوزه‌ها، همچون «جارو کردن گرد و خاک زیر فرش» است؛ ظاهر را تمیز می‌کند، اما مشکل اصلی همچنان پابرجا می‌ماند.

 

پول و پاسپورت؛ دو نماد عیار قدرت ملی

در جهان امروز، ارزش پول ملی و اعتبار پاسپورت، دو شاخص کلیدی از قدرت اقتصادی و سیاسی کشورها به شمار می‌روند. این دو مؤلفه، نه تنها در مبادلات بین‌المللی، بلکه در ذهنیت جهانی از «جایگاه یک ملت» اثرگذارند. در حال حاضر، هم ریال ایرانی و هم پاسپورت ایران در رده‌های پایین جهانی قرار دارند. چنین وضعیتی، بیش از آنکه حاصل ضعف فنی نظام پولی باشد، نتیجه ترکیب پیچیده‌ای از تحریم‌ها، بی‌ثباتی اقتصادی، و سیاست‌زدگی تصمیمات کلان است.

از همین منظر است که حذف صفر از پول ملی را باید در چارچوبی فراتر از اقتصاد و در بین خطوط سیاست تحلیل کرد. این اقدام، به نوعی تلاشی برای بازتعریف نمادهای قدرت ملی در شرایط فشار بین‌المللی است. هنگامی که ابزارهای سنتی اقتدار (مانند قدرت نظامی یا حضور در بازارهای جهانی) با محدودیت مواجه می‌شوند، بازسازی چهره پول ملی می‌تواند در سطح داخلی نوعی بازآفرینی هویت اقتصادی تلقی شود. اما این رویکرد، اگر بدون اصلاحات واقعی در سیاست خارجی، افزایش شفافیت مالی، و ارتقای بهره‌وری اقتصادی انجام شود، نمی‌تواند پایدار باشد. به بیان دیگر، تا زمانی که پایه‌های تولید ملی و تعاملات جهانی اقتصاد ایران تقویت نشود، ریال جدید نیز دیر یا زود در معرض همان فرسایش تدریجی قرار خواهد گرفت.

 

آینده حذف صفر؛ فرصت اصلاح یا آزمون اعتماد عمومی

اکنون که قانون حذف چهار صفر از پول ملی مراحل نهایی خود را در مجلس و شورای نگهبان می‌گذراند، پرسش اصلی این است که چگونه می‌توان از این اقدام به عنوان فرصتی برای اصلاح عمیق‌تر نظام اقتصادی استفاده کرد؟ کارشناسان پیشنهاد می‌کنند که این تغییر باید همزمان با بسته‌ای از سیاست‌های مکمل اجرا شود که مشتمل بر انضباط بودجه‌ای و کنترل کسری مزمن دولت، اصلاح نظام بانکی و کاهش خلق نقدینگی بی‌ضابطه، ثبات در سیاست‌های ارزی و تجاری، افزایش شفافیت در نظام مالی و مقابله با فساد اقتصادی می شود.

اگر این الزامات رعایت شود، حذف صفر می‌تواند گامی در جهت نوسازی ساختار پولی و اعتمادسازی اجتماعی باشد. اما اگر صرفاً به تغییر ظاهری اسکناس‌ها محدود شود، احتمالاً مردم آن را به چشم اقدامی تبلیغاتی و غیرواقع‌گرایانه خواهند نگریست. تجربه کشورها نشان می‌دهد که پول ملی نه با عدد صفر، بلکه با عدد اعتماد زنده است. بازسازی ارزش ریال یا تومان تنها زمانی ممکن است که مردم باور کنند سیاست‌گذاران در مسیر ثبات و شفافیت گام برمی‌دارند. حذف چهار صفر، شاید نخستین گام در اصلاح چهره پول باشد، اما برای بازگرداندن «روح اعتماد» به آن، راهی طولانی در پیش است.

حذف چهار صفر از پول ملی ایران، اگرچه تصمیمی مهم و دیرهنگام است، اما در ذات خود اقدامی نمادین و شکلی محسوب می‌شود. این طرح می‌تواند بخشی از نظم محاسباتی و روانی جامعه را ترمیم کند، اما به تنهایی قادر نیست تورم، کاهش ارزش پول و ضعف اعتماد عمومی را برطرف سازد. تا زمانی که ریشه‌های ساختاری تورم، تحریم، فساد و ناکارآمدی مدیریتی از میان نرود، صفرهای حذف‌شده به شکلی دیگر به اقتصاد بازخواهند گشت. در نهایت، اصلاح واحد پول ملی زمانی معنا پیدا می‌کند که «ارزش واقعی» پشت آن، یعنی ثبات اقتصادی، اعتبار جهانی و اعتماد مردم نیز احیا شود.

دیدگاهتان را بنویسید