بازتعریف قدرت منطقه‌ای در برابر طرح اسرائیل بزرگ

بازتعریف قدرت منطقه‌ای در برابر طرح اسرائیل بزرگ

جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، نقطه عطفی در بازتعریف نظم منطقه‌ای بود. ایران با وجود تحریم‌های سنگین و فشارهای بین‌المللی، نه‌تنها توانست حملات اسرائیل را دفع کند، بلکه با پاسخ‌های موشکی دقیق، تل‌آویو را به درخواست آتش‌بس وادار کرد. در حالی که کشورهای عربی همچنان به امنیت خریداری‌شده از آمریکا دل بسته‌اند، ایران با دیپلماسی فعال و قدرت نظامی مستقل، مانع تجزیه کشورهای منطقه شده و به الگویی برای مقاومت در برابر سلطه‌طلبی غرب تبدیل شده است. این روند، ضرورت همکاری کشورهای غرب آسیا برای مقابله با تهدیدات مشترک را بیش از پیش آشکار کرده است.

به گزارش سرمایه فردا، در پی حمله هفته گذشته رژیم صهیونیستی به خاک قطر، یکی از مواردی که مورد توجه کارشناسان و ناظران قرار گرفته، بحث جایگاه ایران در منطقه است.

۱ـ وقتی صهیونیست‌ها، ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد ۱۳ ژوئن به ایران حمله و تعداد زیادی از فرماندهان را ترور کردند که هر یک به تنهایی نخبه نظامی مهمی محسوب می‌شدند، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر سفاک رژیم در گفت‌وگوی تلفنی به ترامپ گفت کار ایران تمام شد. ایران هرگز تصور نمی‌کرد حین برگزاری مذاکرات و در حالیکه قرار بود ۲ روز بعد دور ششم مذاکره غیرمستقیم با آمریکا برگزار شود، مورد تهاجمی غافلگیرانه و ناجوانمردانه قرار گیرد اما «کام‌بک» ایران مهم‌تر از ضربات دریافتی بود. کمتر از ۲۰ ساعت پس از آغاز حمله رژیم تروریست صهیونیستی، پاسخ‌های ایران آغاز شد و با افزایش روزانه تعداد شلیک‌های موشکی و پهپادی؛ و بعد کاهش حملات و بالا رفتن دقت موشک‌ها و در آخرین روزهای جنگ، شلیک موشک خیبرشکن به ۲ شهر تل‌آویو و حیفا، رژیم دست‌های پلیدش را به نشانه درخواست آتش‌بس  بالا برد و وقتی بی‌تفاوتی ایران را مشاهده کرد، عاجزانه از تمام کشورهای غرب آسیا و اتحادیه اروپایی درخواست کرد از ایران بخواهند آتش‌بس را بپذیرد. در هر جنگ، دولتی که در وضعیت  ضعف قرار گیرد تقاضای آتش‌بس می‌کند که همین نشان‌دهنده قدرت جمهوری اسلامی در جنگ همزمان با آمریکا، ناتو و در آخر رژیم صهیونیستی بود.

۲ـ پس از تحمیل جنگ به ایران که با گذشت تنها ۱۲ روز، با درخواست تل‌آویو برای آتش‌بس، عملا به شکست آن منجر شد، رژیم متجاوز، به سوریه و سپس قطر حمله کرد. واکنش دمشق و دوحه؟ ابومحمدجولانی رئیس داعشی دولت شورشیان تکفیری سوریه که پیش از حملات صهیونیست‌ها دست دوستی به سوی نتانیاهو دراز کرده و حتی تنها ۳ روز قبل از حملات رژیم به نیروهایش در استان سویدا، در باکو با مذاکره‌کنندگان اسرائیلی برای پیوستن به پیمان منحوس «آبراهام» گفت‌وگو کرده بود، متعجب از رفتار غیر قابل پیش‌بینی نتانیاهو، بلافاصله تسلیم شد و استان سویدا تلویحا از سوریه تجزیه شد و در اختیار دروزی‌های تحت حمایت اسرائیل قرار گرفت. و واکنش دوحه؟ یک بیانیه محکومیت، یک اطلاعیه توقف میانجی‌گری بین حماس و تل‌آویو و در نهایت سفر شتاب‌زده «محمد بن عبدالرحمن آل‌ثانی» نخست‌وزیر قطر که هم‌زمان وزیر امور خارجه این کشور هم هست به آمریکا برای اینکه ترامپ نتانیاهو را راضی کند قطر حمله‌ای محدود ـ در واقع کاملا نمادین و بی‌اثر ـ به سرزمین اشغالی داشته باشد تا به اصطلاح اعاده حیثیت کند. اما واکنش ایران چه بود؟ نه مانند سوریه به سرعت عقب نشست، نه چون قطر برای کسب اجازه از ایالات متحده به هر دری زد. ایران پس از آنکه از شوک اولیه حمله خارج شد، بلافاصله با جایگزینی «فرماندهان جدید» با «ژنرال‌های شهید»، حملات پشیمان‌کننده خود را آغاز کرد و عملا از روز پنجم نبرد بر وضعیت جنگ نیز کاملا مسلط شد و در نهایت اسرائیل را مجبور کرد تقاضای آتش‌بس کند.

در پی حمله اسرائیل به خاک قطر و شکست تل‌آویو در جنگ ۱۲ روزه با ایران، جایگاه منطقه‌ای جمهوری اسلامی به‌طور چشمگیری تقویت شد. واکنش قاطع ایران، برخلاف عقب‌نشینی سوریه و انفعال قطر، نشان داد که تهران نه‌تنها در برابر حملات نظامی ایستادگی می‌کند، بلکه با قدرت بومی و بدون وابستگی به غرب، توان بازدارندگی خود را به رخ کشیده است. این تحولات، طرح‌های تجزیه‌طلبانه مانند «خاورمیانه بزرگ» و «اسرائیل بزرگ» را با چالش جدی مواجه کرده و ایران را به محور ثبات و مقاومت در منطقه بدل ساخته است

تحریم‌های بی‌سابقه در تاریخ روابط بین‌الملل

۳ـ ایران با وجود تحریم‌های بی‌سابقه در تاریخ روابط بین‌الملل که اگر تنها یک هفته با این حجم عظیم علیه همین قطر و عربستان و امارات ثروتمند اعمال شود، قطعا نابود می‌شوند، ۴۷ سال دوام آورده. حالا از جنگی ۸ ساله که ۱۰۰۰ میلیارد دلار به ارزش پول سال ۱۳۶۷ ـ زمان پایان جنگ ـ به کشور خسارت وارد کرد و کارنابلدی و سوءمدیریت اغلب روسای دولت‌هایی که در این مدت برآمده‌اند، می‌گذریم. حال منصفانه وضعیت جمهوری اسلامی با این همه محدودیت و فشار و تحریم‌های ظالمانه را، با کشورهای غرب آسیا مقایسه کنید.

۴ـ دیپلماسی جمهوری اسلامی همواره برخورد قاطع با عوامل ایجاد بی‌ثباتی در منطقه و جلوگیری از تجزیه غرب آسیا به کشورهای پرتعداد کوچک بی‌اثر و حفظ یکپارچگی منطقه است و سیاست فوق، با آنکه ظاهرا فشار زیادی ـ به دلیل ظلم‌ناپذیری و تسلیم نشدن برابر زورگویان ـ بر کشورمان وارد کرده؛ اما همین هفته پیش با تهاجم ارتش صهیونیستی به خاک قطر درستی‌اش بر همه ساکنان منطقه مسجل شد.  این ایران بود که اجازه نداد عراق تجزیه شود و کشور کردستان تشکیل شود. نخستین دولتی که استقلال کردستان عراق را به رسمیت شناخت را به یاد آورید: اسرائیل! این ایران بود که تا زمانی که در سوریه حضور داشت، اجازه تجزیه این کشور را نداد؛ این نیروهای مسلح بودند که در جنگ ۱۲ روزه بر آمریکا، ناتو و اسرائیل غلبه کرد. این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که فتنه بی‌سابقه تاریخ با عنوان داعش را زمینگیر کرد و با اهدای خون‌های پاک مدافعان حرم، اجازه نداد به عتبات عالیات و حرم مطهر حضرت زینب و حضرت رقیه جسارت و حاکمیت ۲ کشور عراق و سوریه دچار فروپاشی شود.

 

تجزیه کشورهای منطقه در راستای منافع آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی

۵ـ تجزیه کشورهای منطقه در راستای منافع آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی بر مبنای طرح «خاور میانه بزرگ» است. حالا یک ماه است نخست‌وزیر رژیم که سرمست از ریختن خون نزدیک به ۷۰ هزار فلسطینی است، از توهم «اسرائیل بزرگ» دم می‌زند. یعنی طرح خاور میانه بزرگ که قصد داشت کشورهای منطقه را به واحدهای کوچک‌تر قابل مدیریت برای غرب تبدیل کند، کنار نهاده شده و طرح قدیمی‌تر و مهلک‌تر اسرائیل بزرگ با اشغال بخش‌های بزرگی از سرزمین‌های اسلامی و الحاق آنها به اسرائیل مدنظر رژیم است. اگر چرخ اشغال در منطقه با طرح اسرائیل بزرگ رسما به حرکت درآید، قطعا فقط یک منطقه را هدف نمی‌گیرد بلکه کل منطقه را خواهد گرفت. فرضا اگر تل‌آویو کل سوریه را اشغال کند، چشم طمع به ترکیه هم خواهد دوخت؛ همان طور که در روزهای اخیر مقامات رژیم، بارها ترکیه اردوغان را که مهم‌ترین عامل وضعیت نامناسب و مشوش امروز منطقه است ـ با اشغال سوریه توسط تکفیری‌های مورد حمایتش ـ به حمله نظامی تهدید کرده‌اند. نتانیاهو سپس سراغ سایر کشورهایی خواهد رفت که در نقشه اسرائیل بزرگ قرار دارند. داخل پرانتز اشاره کنم با تشتتی که در کشورهای اسلامی وجود دارد و زورگویی تنها ۱۰ میلیون صهیونیست به ۲ میلیارد مسلمان، چرا این کار را عملی نکند؟ برای جلوگیری از این وضعیت متاسفانه ممکن، دولت‌های منطقه و سران سازمان همکاری اسلامی که امروز برای بررسی تجاوز رژیم به دوحه، در این شهر گرد هم آمده‌اند، باید از محکومیت لفظی و بیانیه‌نویسی فراتر رفته و به درک مشترکی در مورد تهدیدات رژیم اشغالگر قدس در منطقه و همچنین منافع‌ مشترک‌شان دست یابند. اگر این درک مشترک که ایران با اقتدار خود در منطقه صحت آن را اثبات کرده حاصل شود، دیگر هیچ رژیمی جرأت حمله به کشورهای غرب آسیا را به خود نخواهد داد.

۶ـ تغییر اساسی وضعیت وخیم فعلی، جز با تفاهم و همکاری کشورهای اصیل غرب آسیا علیه موجودیت نامشروع منطقه به دست نمی‌آید. اقتدار «بومی» ایران را که در جنگ ۱۲ روزه به نمایش درآمد، با قدرت «خریداری‌شده» کشورهای حوزه خلیج فارس از ایالات متحده مقایسه کنید. آمریکا آنقدر به قطر احترام نگذاشت که با آنکه با دریافت هزاران میلیارد دلار قرار بود از امنیت آن دفاع کند، حتی به دولت دوحه اطلاع نداد اسرائیل می‌خواهد به خاک آن حمله کند و بنا به گفته نخست‌وزیر و وزیر خارجه قطر، ۱۰ دقیقه پس از حمله به آنها خبر داد! یعنی در واقع به عمد مقامات قطر را مورد تمسخر هم قرار داد.

 

جایگاه منطقه‌ای ایران

۷ـ ایران پیشاانقلاب اسلامی نیز مانند دیگر کشورهای منطقه بود. یک کشور وابسته با شاهی که دست‌نشانده انگلیس ـ شهریور ۲۰ ـ و سپس آمریکا ـ مرداد ۳۲ ـ بود. غرب برای محمدرضا حتی نخست‌وزیر تعیین می‌کرد که در خاطرات مکتوب خود درباری‌ها نیز آمده است و ادعای انقلابیون نیست. در ۲۰۰ سال اخیر نیمی از ایران کنونی با جنگ‌های مختلف، بی‌کفایتی‌ها و قراردادهای تحمیلی جدا شده است. آخرین مورد بحرین بود که اندکی پیش از انقلاب اسلامی با بی‌عرضگی محمدرضا از کشورمان جدا شد. امروز که سران غرب آسیا مشاهده می‌کنند با گذشت حدود نیم‌قرن از پیروزی انقلاب، ایران آنقدر قدرتمند است که نه گذاشت سانتی‌متری از خاک ایران از سوی رژیم بعث و حامیان آن در جنگ ۸ ساله در اشغال بماند، نه آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی توانستند در جنگی نابرابر بر آن پیروز شوند، خوب است ترس از شیاطین دنیا را کنار گذاشته و به مسیر موفق طی‌شده از سوی تهران وارد شوند.

۸ـ امرا و پادشاهان منطقه حتی اگر برای فلسطین و مردم مظلوم آن کاری نکردند، به جایگاه منطقه‌ای ایران بنگرند و تا دیر نشده، برای خود کاری کنند. آمریکا با دیدن قدرت جمهوری اسلامی، «قدرت مدیریت رفتار تهران» را نیز از دست داده. مقامات ایالات متحده پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بارها اعتراف کرده‌اند ایران قوی‌تر شده و تصور نمی‌کردیم بتواند جنگ را اینگونه به پایان ببرد. ایران که جای خود را دارد؛ آمریکایی‌ها در این مدت حتی نتوانسته‌اند جنبش حماس را مدیریت کنند؛ یک گروه چریکی ۱۰ هزار نفره که فقط مورد حمایت ایران است و تمام سران آن در این ۲ سال به شهادت رسیده‌اند هم تسلیم آمریکا نشده. رفت و آمدهای مکرر مقامات این کشور و نماینده ویژه ترامپ(استیو ویتکاف) به منطقه و نیز طرح‌های مکرر آنها برای تسلیم حماس به جایی نرسیده. در سوریه نیز وقتی خود بشار اسد از ایران نخواست وارد مقابله با فتنه تکفیری‌ها شود، ساقط شد و اگر چنین خواسته‌ای را مطرح می‌کرد، مانند دوران جنگ داخلی نجات می‌یافت و اینک نیز در راس قدرت بود. همین باید درسی برای سران متوهم مرتجع منطقه باشد: برخلاف تبلیغات دروغین آمریکا، ایران با وجود آنکه قدرت نخست منطقه است، به تمامیت ارضی کشورها و دمکراسی کاملا معتقد است و اگر از او نخواهند وارد شود، هرگز چنین کاری نمی‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید