در فضای «نااطمینانی رادیکال»، تشکیل پورتفوی متنوع شامل داراییهای دلاری، طلا و سهام بنیادی توصیه میشود. تحلیل دقیق کرک اسپردها، رصد سیاستهای ارزی و پرهیز از تعصب در تصمیمگیری میتواند به کاهش ریسک و حفظ سرمایه کمک کند. صنایع کوچک با تقسیم سود بالا و ارزشگذاری پایین، گزینههایی جذاب برای دورههای بازگشت بازار هستند.
به گزارش سرمایه فردا،در گفتوگویی با محمد بروجردی، مدیر سرمایهگذاری صندوق هموزن، و سیاوش وفا، کارشناس صنعت پالایش، وضعیت فعلی بازار در پرتو تحولات ژئوپلیتیکی و اقتصادی بررسی شد. بروجردی با اشاره به افت شاخصهای بنیادی مانند P/E و P/S به کفهای تاریخی، تأکید کرد که تحلیل بنیادی همچنان چراغ راه سرمایهگذاری هوشمند است، اما ریسکهای سیاسی و احتمال بازگشت تحریمها در قالب مکانیزم اسنپک، فضای تصمیمگیری را دشوار کردهاند.
وی سه عامل کلیدی در ارزشگذاری بازار را برشمرد:
دادههای تورمی مردادماه نشان میدهد تورم نقطهبهنقطه به بیش از ۴۲ درصد رسیده و بخش خدمات بیشترین رشد را داشته است. بروجردی با اشاره به اینکه سود شرکتها در پنج ماه نخست سال مالی ۱۴۰۴ تا حد زیادی در قیمتها منعکس شده، معتقد است تحلیلگران از آبانماه به بعد تمرکز خود را بر سودآوری سال ۱۴۰۵ خواهند گذاشت.
در این میان، افت تولید در شرکتهای کوچک بین ۵ تا ۱۰ درصد گزارش شده و برخی صنایع بزرگ نیز با کاهش قیمتهای جهانی مواجهاند. در صنعت فولاد، قیمتها به سطحی رسیدهاند که تولیدکنندگان بینالمللی در آستانه توقف تولید قرار دارند، که میتواند به افزایش قیمتها در آینده منجر شود. در پتروشیمی نیز افت اسپردها مشاهده شده، اما انتظار میرود این افت در سال آینده تکرار نشود.
در بررسی صنایع برتر، بروجردی به عملکرد ضعیف سیمان، پالایش و کاشی اشاره کرد و آنها را دارای رفتار فصلی و سیکلی دانست. صنعت پالایش با وجود عملکرد خوب در بهار و تابستان، ممکن است در ادامه سال با افت سودآوری مواجه شود. صنعت اوره نیز با نوساناتی همراه بوده، اما در ترکیب داراییهای صندوق هموزن، دارو و سیمان همچنان سهم قابلتوجهی دارند.
نکته کلیدی در ارزیابی آینده بازار، وضعیت نرخ دلار است. فاصله میان دلار نیما و آزاد به سطحی رسیده که سیاستگذار ناگزیر از تعدیل آن خواهد بود. بروجردی معتقد است که افزایش نرخ دلار رسمی میتواند محرک اصلی بازار باشد و تلنگری که بازار برای بازگشت به مسیر صعودی نیاز دارد، احتمالاً از همین ناحیه خواهد آمد.
در ادامه بررسی عوامل اثرگذار بر افت ارزش بازار، محمد بروجردی به عامل سوم یعنی کاهش رشد تولید اشاره کرد. بر اساس گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس، از اواخر زمستان ۱۴۰۳ روند رکودی در تولید شرکتهای بورسی آغاز شده و جنگ ۱۲ روزه خردادماه این رکود را تشدید کرده است. این کاهش تولید نهتنها در شرکتهای بورسی، بلکه در شرکتهای خدماتی و غیربورسی نیز مشهود بوده و به تعدیل نیروی انسانی در بسیاری از واحدها منجر شده است. چشمانداز بهبود نیز در کوتاهمدت وجود ندارد، و این موضوع باعث شده سودآوری سال ۱۴۰۴ کمتر از پیشبینیها باشد.
حتی شرکتهای بزرگ مانند فولاد مبارکه نیز با کاهش سودآوری مواجهاند و انتظار میرود در سال مالی ۱۴۰۵ نیز روند نزولی ادامه یابد. بنابراین افت ارزشگذاری سهام نهتنها غیرمنتظره نیست، بلکه حاصل ترکیب سه عامل کلیدی است: افزایش ریسک سیاسی، رشد نرخ بهره بانکی، و رکود تولید.
پس از پایان جنگ، بازار شاهد خروج بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی بود، اما در هفتههای اخیر فروشنده جدی در بازار دیده نمیشود. با این حال، مشکل اصلی نبود خریدار است. حتی سهامی که در شرایط بنیادی مطلوبی قرار دارند، مانند برخی شرکتهای سیمانی با سال مالی منتهی به شهریور، با صف فروش مواجهاند. این در حالی است که سودآوری آنها قابل تخمین بوده و نرخهای فروششان وابستگی چندانی به نوسانات دلار ندارد.
بروجردی معتقد است با یک تلنگر مثبت—مانند خبر خوب در حوزه سیاستگذاری یا نرخ ارز—بازار میتواند رشد مقطعی را تجربه کند. اما سرمایهگذاران باید با احتیاط عمل کنند، بهویژه کسانی که اخیراً وارد بازار شدهاند یا در دوره افت اخیر سهام خود را حفظ کردهاند.
در بررسی صنایع، صنعت سیمان با وجود افت عمومی بازار، همچنان ظرفیتهایی دارد. این صنعت بر اساس عرضه و تقاضا شکل میگیرد و کمتر تحت تأثیر قیمتگذاری دستوری قرار گرفته است. شرکتهایی در شرق کشور، بهویژه در مناطق مرزی با افغانستان، به دلیل افزایش صادرات و ساخت دیوار مرزی، با رشد تقاضا و نرخهای فروش بالاتر از تهران مواجهاند. در شمال کشور نیز نرخها طی دو سال اخیر مطلوب بوده و شرکتهای سیمانی این منطقه لیدر صنعت محسوب میشوند.
در جنوب و جنوبغرب، با وجود افت ساختوساز در فصل گرم، نرخهای فروش همچنان مناسباند. شرکتهایی مانند سیمان خوزستان با صادرات فعال و بهرهمندی از بخشنامههای جدید ارزی، از مزایای فروش با نرخ بالاتر از دلار رسمی برخوردارند.
صنعت دارو نیز پس از چند سال انتظار، اکنون گزینههای جذابی را پیشروی سرمایهگذاران قرار داده است. شرکتهایی مانند تیپیکو با سودآوری مشخص و تقسیم سود نقدی بالا، در محدوده ارزشگذاری مناسب معامله میشوند. برخی شرکتهای دارویی با قیمتهای زیر ۴ واحد P/E معامله میشوند و داراییهایی مانند زمین یا املاک را به فروش رساندهاند که بر سود عملیاتی آنها اثرگذار بوده است.
در صنعت کاشی، با وجود رکود کلی، شرکتهایی مانند پارس با گزارشهای مالی مثبت و تقسیم سود بالا، توجه بازار را جلب کردهاند. در حملونقل دریایی نیز با افت نرخهای جهانی، برخی شرکتها به محدودههای جذاب ارزشگذاری رسیدهاند. بروجردی تأکید میکند که در هر صنعت، گزینههایی با ارزشگذاری مناسب وجود دارد که میتوانند در صورت بهبود شرایط بازار، بازدهی مطلوبی ارائه دهند.
در شرایطی که بازار سرمایه با افت شاخصها، کاهش نقدشوندگی و خروج سرمایه مواجه است، سه عامل کلیدی—افزایش ریسکهای سیاسی، رکود تولید و تثبیت نرخ دلار توافقی—ارزشگذاری شرکتها را تحت فشار قرار دادهاند. با این حال، برخی صنایع مانند سیمان، دارو و اورهسازها با نسبتهای جذاب و سودآوری پایدار، فرصتهایی برای سرمایهگذاران بلندمدت فراهم کردهاند.
در پایان، بروجردی به نحوه مدیریت صندوق هموزن در شرایط فعلی اشاره کرد. اولویت اصلی صندوق، حفظ بازدهی معادل شاخص هموزن است. در دوره ریزش بازار، نقد کردن ۲۰ درصد از داراییها برای حفظ تعادل ضروری بود. دومین اولویت، حفظ نقدشوندگی است؛ بهطوریکه حتی در روزهای سخت پس از جنگ، خروج سرمایهگذاران بدون اختلال انجام شد.
با این حال، فروش برخی سهمها در شرایط منفی بازار با چالشهایی همراه بوده است. در روزهایی که ۱۵۰ تا ۲۰۰ نماد عملاً غیرقابل فروشاند، مدیریت نقدشوندگی نیازمند تصمیمگیریهای دقیق و فشرده است. این موضوع گاه بر بازدهی صندوق نیز اثر میگذارد، اما تعهد به نقدشوندگی و پاسخگویی به سرمایهگذاران اولویت اصلی باقی مانده است.
در ادامه گفتوگو، محمد بروجردی به چالشهای مدیریت صندوق هموزن در شرایط بحرانی پس از جنگ اشاره کرد. او تأکید کرد که برخلاف برخی نهادهای مالی که در روزهای پرتنش بازار از فروش داراییها خودداری کردند و حباب منفی را به سرمایهگذاران تحمیل کردند، صندوق هموزن تلاش کرده با حفظ سه اصل کلیدی—بازدهی معادل شاخص، نقدشوندگی بالا و کنترل حباب—عملکردی قابلقبول ارائه دهد.
با وجود فشار فروش شدید در هفتههای ابتدایی پس از جنگ، از مردادماه به بعد سطح حباب صندوق به محدوده معقولی رسید و در اکثر روزها امکان ابطال واحدها برای سرمایهگذاران فراهم بود. با کاهش ارزش کل صندوق از ۲۶۰۰ میلیارد تومان در اردیبهشت به زیر هزار میلیارد تومان، بخشی از افت ناشی از کاهش ارزش بازار و بخشی دیگر حاصل خروج سرمایهگذاران بود. با این حال، صندوق توانسته تعهدات خود را در قبال نقدشوندگی و حفظ کیفیت عملیاتی رعایت کند.
در پاسخ به پرسشی درباره راهکارهای مقابله با فضای غیرقابل پیشبینی بازار، بروجردی به مفهوم «نااطمینانی رادیکال» اشاره کرد—وضعیتی که در آن تغییرات سیاسی، اقتصادی و رفتاری بهگونهای رخ میدهند که پیشبینی دقیق مسیر آینده دشوار است. او توصیه کرد که سرمایهگذاران بهجای تعصب بر یک کلاس دارایی، پورتفویی متنوع تشکیل دهند.
وی با اشاره به تجربه شخصی خود، ترکیب داراییهایش را شامل ۸۰ درصد دارایی دلاری (شامل طلا و ارز) و ۲۰ درصد نقد برای خرید سهام عنوان کرد. با افزایش قیمت دلار و رشد طلا در هفتههای اخیر، وزن طلا در پرتفوی او افزایش یافته است. با این حال، تأکید کرد که سهامداران فعلی بهتر است در موقعیت فعلی سهام خود را حفظ کنند و در صورت نیاز به بازنگری، با دقت و در زمان مناسب اقدام کنند.
در بخش پایانی برنامه، سیاوش وفا به بررسی آخرین وضعیت صنعت پالایش پرداخت. او با اشاره به سودآوری مناسب شرکتهای پالایشی نسبت به سال گذشته، تأکید کرد که دستورالعملهای قیمتی داخلی همچنان نقش مهمی در حفظ سودآوری این صنعت دارند. در فصل تابستان، با بهبود نسبی قیمتهای جهانی بهویژه در حوزه گازوئیل و بازگشت نفت کوره به میانگینهای بلندمدت، کرک اسپردها در وضعیت مطلوبی قرار گرفتند.
با وجود این، وفا هشدار داد که اثر فرمولهای قیمتی داخلی همچنان پابرجاست و نمیتوان انتظار داشت که سودآوری شرکتهای پالایشی صرفاً تابع بازار جهانی باشد. تنشهای ژئوپلیتیکی، بهویژه در روسیه، و احتمال تشدید تحریمها نیز از جمله عواملی هستند که میتوانند بر قیمتهای جهانی و در نتیجه بر عملکرد شرکتهای ایرانی اثرگذار باشند.
پس از جنگ خردادماه، بازار سرمایه ایران با افت شدید شاخصها و کاهش اعتماد سرمایهگذاران روبهرو شد. در حالی که صندوقهای سرمایهگذاری تلاش کردهاند نقدشوندگی و کیفیت عملکرد خود را حفظ کنند، صنایع پالایشی و پتروشیمی با وجود سودآوری بالا، به دلیل ریسکهای ارزی و دخالتهای دولتی با افت قیمت سهام مواجهاند
با وجود کرک اسپردهای مطلوب و جریان نقدی مناسب در شرکتهای پالایشی، قیمت سهام این شرکتها در هفتههای اخیر با افتی شدیدتر از شاخص کل مواجه شدهاند. این کاهش عمدتاً ناشی از افزایش ریسکهای سیستماتیک و نگرانی سرمایهگذاران نسبت به تأثیرات جنگ و نوسانات ارزی است. در حالی که نسبت P/E شرکتهای پالایشی به محدوده ۲.۵ تا ۳ واحد رسیده—سطحی که در دو سال گذشته بیسابقه بوده—بازار همچنان با احتیاط به این گروه نگاه میکند.
در صنعت پتروشیمی نیز وضعیت مشابهی دیده میشود. شرکتهای اورهساز با قیمتهای جهانی بالای ۴۰۰ دلار در موقعیت سودآوری مناسبی قرار دارند، اما شرکتهای متانولی با کاهش اسپرد و احتمال زیاندهی در برخی فصول مواجهاند. پتروپالایشگاهها نیز به دلیل وابستگی به محصولات پتروشیمی، رشد محدودی را تجربه کردهاند.
سیاوش وفا، کارشناس صنعت پالایش، دو ریسک اصلی را برای این صنایع برشمرد:
تحلیل شرکتهای پالایشی به دلیل حاشیه سود پایین و حساسیت بالا به قیمت خوراک و فرآوردهها، پیچیده است. وفا توصیه میکند سرمایهگذاران برای ارزیابی سودآوری این شرکتها، کرک اسپرد فرآوردههای کلیدی مانند بنزین، نفت کوره و وکیوم باتوم را بهصورت مستمر رصد کنند. اگرچه دسترسی به دادههای دقیق دشوار است، نشریات بینالمللی و گزارشهای تخصصی میتوانند ابزار مناسبی برای تحلیل باشند.
در پایان این گفتوگوی تحلیلی، محمد بلوچی و سیاوش وفا با نگاهی دقیق به وضعیت جاری بازار سرمایه، عملکرد صندوق هموزن، و چشمانداز صنعت پالایش و پتروشیمی، تصویری واقعگرایانه از فرصتها و تهدیدهای پیشروی سرمایهگذاران ارائه دادند. در شرایطی که نااطمینانی رادیکال بر فضای اقتصادی سایه افکنده، تنوع در پورتفو، رصد دقیق متغیرهای کلیدی و پرهیز از تصمیمگیریهای شتابزده میتواند راهی برای عبور از این دوران پرنوسان باشد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا