بازارهای مالی ایران زیر سایه سنگین تنشهای سیاسی و سیگنالهای منفی از نیویورک، با نوسانات شدید و جابهجایی نقدینگی مواجه شدند. در حالی که طلا، سکه و ارز رکوردهای جدیدی ثبت کردند، بازارهای مولد مانند بورس و مسکن همچنان در رکود و بیاعتمادی به سر میبرند. تحلیلها نشان میدهد که مسیر سرمایهگذاری در نیمه مهر، بیش از هر زمان دیگری به تحولات سیاسی و امنیتی وابسته شده است.
مهرماه با سیگنالهای منفی از نیویورک ادامه دارد سیگنالهایی که نهتنها امید به توافق را کاهش دادند، بلکه بازارهای مالی را به سمت رفتارهای هیجانی سوق دادند. در این میان، بازارهای سفتهبازانه مانند طلا، سکه و ارز بیشترین رشد را تجربه کردند، در حالی که بورس و مسکن بار دیگر از جریان نقدینگی جا ماندند.
قیمت دلار با جهشی ۸ هزار تومانی، به محدودههای جدیدی وارد شد و حباب مثبت آن به مرز ۲۰ درصد رسید. تحلیلگران هشدار میدهند که در صورت تثبیت قیمت بالای ۱۱۰ هزار تومان، کنترل بازار ارز برای سیاستگذار دشوارتر خواهد شد. در مقابل، اگر خبر مثبتی در حوزه تنشها منتشر شود، امکان اصلاح قیمت و بازگشت به زیر سطح روانی وجود دارد.
در بازار طلا، انس جهانی پس از کاهش نرخ بهره در آمریکا، به کانال ۳۸۵۰ دلاری وارد شد و تارگتهای ۴۰۰۰ و حتی ۴۲۰۰ دلار برای آن فعال شدهاند. در بازار داخلی نیز طلای ۱۸ عیار با عبور از مقاومت ۱۰ میلیون تومانی، به محدوده ۱۱ میلیون و سپس ۱۱.۵ میلیون تومان رسید. سکه امامی نیز با عبور از سقف تاریخی ۱۰۲ میلیون تومان، تا ۱۱۲ میلیون رشد کرد. الگوهای نموداری نشان میدهند که این روند صعودی، فعلاً ادامهدار خواهد بود.
بازار سهام اما در نقطهای متضاد ایستاده است. با وجود خروج بیش از دو همت پول حقیقی، برخی نشانهها از بهبود نسبی معاملات دیده میشود. شاخصسازها زودتر به بازار برگشتهاند و حجم معاملات در حال افزایش است. با این حال، سخنرانیهای اخیر رهبران سیاسی و عدم اشاره به اروپا در مواضع رسمی، نشان میدهد که چشمانداز مذاکرات همچنان مبهم است و بازار سهام در انتظار یک محرک قوی برای بازگشت به مسیر صعودی باقی مانده است.
بازار مسکن نیز در وضعیت کما به سر میبرد. رکود معاملاتی عمیق، نبود امنیت سرمایهگذاری، و بلاتکلیفی سیاسی، این بازار را از چرخه نوسان خارج کرده است. در حالی که بازارهای موازی با کوچکترین تکانهها واکنش نشان میدهند، مسکن نیازمند ثبات بلندمدت و اعتمادسازی است عواملی که فعلاً در چشمانداز اقتصادی کشور دیده نمیشوند.
در مجموع، مهرماه با طلا آغاز شد، اما مسیر سرمایهگذاری همچنان پرابهام است. بازارها در تلاقی سیاست، هیجان و بیاعتمادی قرار دارند و تنها یک گشایش سیاسی میتواند آرامش را به آنها بازگرداند. تا آن زمان، سرمایهگذاران باید با تحلیل چندلایه، مدیریت ریسک و پرهیز از رفتارهای هیجانی، از داراییهای خود محافظت کنند.
در ادامه، باید به رفتار سرمایهگذاران، کیفیت نقدینگی و پیامدهای روانی این تحولات پرداخت جایی که تصمیمگیری دیگر صرفاً اقتصادی نیست، بلکه به درک ریسک، اعتماد عمومی و ظرفیت تحمل نوسان گره خورده است.
بازارهای سفتهبازانه، اگرچه در ظاهر بازدهی بالایی را ثبت کردهاند، اما این رشدها بیش از آنکه حاصل تحلیل بنیادی باشند، محصول ترس و فرار سرمایه از آینده نامعلوماند. طلا، سکه و ارز در چنین شرایطی به پناهگاههای روانی تبدیل میشوند؛ جایی که سرمایهگذار نه بهدنبال سود، بلکه بهدنبال حفظ ارزش دارایی است. این رفتار، اگرچه قابل درک است، اما در بلندمدت میتواند به تضعیف بازارهای مولد و کاهش سرمایهگذاری در بخشهای تولیدی منجر شود.
در مقابل، بازار سهام و مسکن، که نیازمند افق بلندمدت و اعتماد ساختاریاند، در وضعیت تعلیق باقی ماندهاند. خروج پول حقیقی از بورس، رکود معاملاتی در مسکن، و بلاتکلیفی در سیاستگذاری، نشان میدهد که سرمایهگذاران نهتنها از ریسکهای سیاسی، بلکه از نبود چشمانداز اقتصادی رنج میبرند. این وضعیت، اگر ادامه یابد، میتواند به فرسایش سرمایه اجتماعی و تضعیف انگیزههای مشارکت اقتصادی منجر شود.
در چنین فضایی، نقش سیاستگذار بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. بازگرداندن آرامش به بازارها، نیازمند اقداماتی فراتر از کنترل قیمتهاست—نیازمند بازسازی اعتماد، شفافسازی مسیر مذاکرات، و ارائه نقشه راه اقتصادی برای نیمه دوم سال. بدون این عناصر، بازارها همچنان در مدار هیجان باقی خواهند ماند و سرمایهگذاران، بهجای مشارکت، به تماشاگران محتاط تبدیل میشوند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا