در پی انتقاد رسانهها از غیبت برخی وزرا در جمع خبرنگاران، شورای اطلاعرسانی دولت وعده داد که این روند اصلاح خواهد شد. اما در شرایطی که افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری تشنه شفافیت است، پرسش اصلی این است: آیا گفتوگو با رسانهها به یک اصل پایدار در حکمرانی تبدیل میشود یا صرفاً واکنشی موقت به فشار افکار عمومی است؟
به گزارش سرمایه فردا، رسانهها در نظامهای سیاسی مدرن، نه ابزار تبلیغاتی بلکه ستون چهارم دموکراسیاند؛ نهادهایی که با پرسشگری، شفافیت و نظارت عمومی را تضمین میکنند. در ایران، با گسترش فضای مجازی و رشد بیسابقه شبکههای خبری، غیبت مسئولان در برابر خبرنگاران نهتنها خلأ اطلاعرسانی ایجاد میکند، بلکه به بیاعتمادی عمومی دامن میزند. وعده اخیر الیاس حضرتی مبنی بر حضور منظم وزرا در جمع خبرنگاران، اگر بهدرستی اجرا شود، میتواند گامی مهم در ترمیم رابطه دولت با جامعه باشد. اما این حضور باید واقعی، صادقانه و پاسخمحور باشد—نه نمایشی، گزینشی یا تبلیغاتی. در دورانی که ایران با بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و جنگ روایتها مواجه است، پاسخگویی مسئولان نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت ملی است. آزمون دولت در برابر رسانهها، آزمونی برای سنجش میزان تعهد به شفافیت، صداقت و احترام به حق دانستن مردم است.
انتقاد رسانهها از غیبت برخی اعضای هیأت دولت در جمع خبرنگاران، واکنش رئیس شورای اطلاعرسانی دولت را به دنبال داشت و الیاس حضرتی در گفتوگو با پایگاه خبری جماران ضمن تأکید بر اهمیت تعامل دولت با رسانهها، از خبرنگاران به عنوان «چشم و گوش جامعه» یاد کرد و وعده داد که این مسئله در هفتههای آینده حلوفصل شود.
او با بیان اینکه «اکثریت اعضای هیأت دولت با احترام و آغوش باز پاسخگوی سؤالات خبرنگاران هستند»، خبر داد که «در هفتههای اخیر وزیران علوم، مسکن، جهاد کشاورزی و میراث فرهنگی در جمع خبرنگاران حضور داشتهاند و به پرسشها پاسخ دادهاند.»
حضرتی افزود که «در هر نوبت حدود ۱۰ نفر از اعضای دولت در حیاط هیأت دولت حاضر میشوند و امکان گفتوگو و پرسش و پاسخ فراهم است». وی تأکید کرد که «وقتی رخدادی در حوزه مأموریت وزیران پیش میآید، طبیعتاً در جمع خبرنگاران حاضر میشوند و توضیح میدهند. یکی دو مورد محدود نیز بوده که با آنها گفتوگو کردهایم و بهزودی این مسئله هم برطرف خواهد شد.»
این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که برخی رسانهها نسبت به «پاسخگو نبودن» تعدادی از وزرا انتقاد کرده و گفته بودند که حضور گزینشی برخی اعضای کابینه در جمع خبرنگاران، باعث شکلگیری ذهنیت «فاصله دولت از افکار عمومی» میشود. وعده جدید حضرتی را میتوان تلاشی در راستای ترمیم این شکاف و بازسازی اعتماد رسانهای دانست.
رسانه؛ رکن پاسخگویی و شفافیت در حکمرانی مدرن
نقش رسانه در نظامهای سیاسی امروز، فراتر از اطلاعرسانی صرف است؛ رسانهها بهمثابه رکن چهارم دموکراسی، ضامن شفافیت و پاسخگویی در ساختار قدرت به شمار میآیند. در این چارچوب، هر مقام و مسئولی در هر سطحی از مدیریت عمومی، نه به اختیار بلکه از سر ضرورت، باید خود را موظف به پاسخگویی در برابر افکار عمومی بداند.
رسانه در ذات خود، زبان مردم و وجدان بیدار جامعه است؛ بنابراین گفتوگو با رسانهها، لطف یا امتیازی از سوی مقامات به خبرنگاران نیست، بلکه جزئی از الزامات حکمرانی در عصر مدرن است و تاکید و تصریح می شود که مسئولین «باید» به رسانه ها، فارغ از هر طیف و جناح بندی سیاسی پاسخگو باشند. همانگونه که جامعه بدون گردش آزاد اطلاعات به رکود و فساد نزدیک میشود، سیستم سیاسی نیز بدون تعامل فعال با رسانهها از سرمایه اعتماد عمومی تهی میگردد.
در بسیاری از نظامهای پیشرفته، حضور منظم مقامات در نشستهای خبری و پاسخگویی به سؤالات خبرنگاران، نه تنها عرف اداری بلکه شاخصی از سلامت و پویایی ساختار سیاسی است. در ایران نیز با توجه به گسترش فضای مجازی و رشد بیسابقه شبکههای خبری، نادیده گرفتن رسانه یا رفتار گزینشی با خبرنگاران، میتواند آسیب جدی به وجهه دولت و میزان اعتماد اجتماعی وارد کند.
از این منظر، سخنان اخیر الیاس حضرتی اگر در عمل محقق شود، میتواند گامی در جهت بازتعریف رابطه دولت با رسانهها باشد؛ رابطهای که مبتنی بر شفافیت، اعتماد متقابل و احترام به حق دانستن مردم است. هیچ مقام و مسئولی نباید خود را فراتر از پرسش رسانهها بداند، چراکه پرسشگری، نه خصومت بلکه ریشه دموکراسی است.
ضرورت پاسخگویی در دوران بحران و جنگ روایتها
ایران امروز در مرحلهای حساس از نظر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی قرار دارد. وضعیت شکننده معیشت مردم، نارضایتیهای اجتماعی، فشار تحریمها و پیچیدگیهای سیاست خارجی، همگی شرایطی را رقم زدهاند که در آن افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری تشنه شفافیت و پاسخگویی است. در چنین فضایی، پنهانکاری یا سکوت مسئولان میتواند بیش از هر چیز به بیاعتمادی عمومی دامن بزند.
از سوی دیگر، در دنیای رسانههای شبکهای، دیگر هیچ خلأ خبری خالی نمیماند؛ اگر مقامات رسمی سکوت کنند، دیگران روایت خود را ارائه میکنند. امروز ایران در متن جنگ روایتها قرار دارد؛ جنگی که در آن دهها رسانه داخلی، برونمرزی و معاند هر کدام تصویری متفاوت از واقعیت ارائه میدهند. در چنین شرایطی، اگر مقامات و نهادهای رسمی پیشگام اطلاعرسانی دقیق و شفاف نباشند، عرصه روایت و ذهنیت عمومی بهسادگی از دست میرود.
پاسخگویی، صرفاً یک رفتار سیاسی نیست، بلکه بخشی از راهبرد ملی برای حفظ سرمایه اجتماعی است. مردم، در مواجهه با بحرانها، تنها زمانی همراهی میکنند که احساس کنند در جریان تصمیمات قرار دارند و به آنان احترام گذاشته میشود.
سیاست بازی یا سیاست ورزی؟
در فضای سیاسی ایران، متأسفانه اندیشهای نادرست و ریشهدار شکل گرفته است که بر اساس آن، «فاصله گرفتن از رسانهها» و «پرهیز از پاسخگویی» بهنوعی نشانه اقتدار، تجربه یا حتی پختگی سیاسی تلقی میشود. گویی هرچه سیاستمداری کمتر در معرض پرسش رسانهها قرار گیرد و کمتر در برابر افکار عمومی پاسخ دهد، جایگاه و وزن سیاسی بیشتری دارد. این نگاه، نهتنها با اصول سیاستورزی مدرن در تضاد است، بلکه به مرور، به تضعیف شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی انجامیده است.
در واقع، باید خط تمایز جدی بین سیاستبازی و سیاستورزی ترسیم کرد. سیاستبازی یعنی پنهان شدن پشت الفاظ، شعارها و رفتارهای محافظهکارانه برای حفظ قدرت و موقعیت شخصی؛ اما سیاستورزی واقعی، مبتنی بر گفتوگو، نقدپذیری و تعامل سازنده با جامعه و رسانههاست. سیاستورز حرفهای از مواجهه با رسانهها نمیگریزد، بلکه آن را فرصتی برای سنجش درستی تصمیمات، اصلاح خطاها و بیان دیدگاههای خود در برابر مردم میداند.
در جهان امروز، رسانه نه دشمن قدرت، بلکه شریک نظارت و اصلاح آن است. سیاستمداری که از پرسش و انتقاد رسانهای میهراسد، در واقع از شفافیت گریزان است و این گریز، دیر یا زود به فرسایش مشروعیت او میانجامد. در مقابل، سیاستمداری که بهجای حصار کشیدن میان خود و رسانهها، از گفتوگو استقبال میکند، وزن واقعی خود را در میدان اندیشه و منطق نشان میدهد. بلوغ سیاسی در پنهانکاری نیست، بلکه در توان ایستادن در برابر پرسشها و پاسخدادن با صداقت و عقلانیت است؛ جایی که رسانه نه تهدید، بلکه معیار سنجش اصالت سیاستورزی میشود.
یک مرز باریک
علیرضم ضرورت پاسخگویی مقامامت به رسانه ها، باید میان «پاسخگویی واقعی» و «استفاده ابزاری از رسانهها» تمایز قائل شد. حضور مقامات در رسانهها نباید به تریبونی برای خودنمایی، تبلیغات پوپولیستی یا فخرفروشی سیاسی تبدیل شود، بلکه باید فرصتی برای گفتوگویی صادقانه با مردم و روشنسازی واقعیتها باشد. رسانهها در ذات خود، نه ابزار قدرت، بلکه آیینهای از واقعیت اجتماعیاند؛ آیینهای که اگر درست و شفاف در برابر آن ایستاد، میتواند موجب اصلاح، اعتمادسازی و ارتقای سرمایه اجتماعی شود. اما اگر از آن برای نمایش قدرت یا تطهیر ناکارآمدیها استفاده شود، نتیجهاش چیزی جز فرسایش اعتماد عمومی و تقویت شکاف مردم و حاکمیت نخواهد بود.
امروز جامعه ایران در شرایطی قرار دارد که هرگونه تلاش برای کتمان، پنهانکاری یا پاسخهای کلیشهای دیگر کارایی ندارد. همان طور که حضور عامدانه در رسانه با اهداف پوپولیستی هم از سوی افکار عمومی رد خواهد شد. مردم بیش از هر زمان دیگری به آگاهی دسترسی دارند و از مسئولان انتظار صداقت و شفافیت دارند. فاصله میان مردم و حاکمیت تنها زمانی ترمیم میشود که مقامات به جای واکنشهای مصلحتی و رسانهای یا قرائت های پوپولیستی، به گفتوگوهای صریح، مسئولانه و مبتنی بر واقعیت روی آورند. این همان نقطهای است که رسانهها میتوانند نقش خود را به عنوان یکی از ارکان دموکراسی ایفا کنند؛ نه در خدمت سیاستزدگی، بلکه در مسیر پاسخگویی و شفافسازی.
لذا تحقق وعده رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در زمینه پاسخگو کردن وزیران، آزمونی جدی برای سنجش میزان پایبندی دولت به اصل شفافیت است. افکار عمومی منتظر است ببیند آیا این بار، گفتوگو با رسانهها به رویهای پایدار و نهادینه تبدیل خواهد شد یا تنها پاسخی موقت به یک موج انتقادی است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا