صف متهمان دلار در تهران

صف متهمان دلار در تهران

صبحی سرد در محوطه پلیس آگاهی تهران، بار دیگر صفی از متهمان جرایم سنگین و خشن شکل گرفت؛ مردانی که از گوشی‌قاپی و سرقت منزل تا باندهای مسلحانه و کلاهبرداری‌های میلیاردی را در کارنامه دارند. بسیاری از آنان بارها زندان رفته‌اند اما بازدارندگی مجازات‌ها برایشان بی‌اثر بوده است. این گزارش روایتی است از چند پرونده جنجالی که پلیس آگاهی تهران در ماه‌های اخیر به سرانجام رسانده است.

به گزارش سرمایه فردا، محوطه پلیس آگاهی تهران صبح یک روز سرد پاییزی،بار دیگر شاهد صفی طولانی از متهمان بود؛ مردانی با پرونده‌های سنگین و جرایمی خشن که از سرقت‌های خرد خیابانی تا باندهای سازمان‌یافته سرقت مسلحانه را در کارنامه دارند. بسیاری از این افراد پیش‌تر بارها دستگیر شده‌اند، زندان رفته‌اند و حبس کشیده‌اند، اما بازگشت دوباره آنان به چرخه جرم نشان می‌دهد که مجازات‌ها برایشان بازدارنده نبوده و درس عبرتی در پی نداشته است.

ماموران پلیس برای دستگیری چنین متهمانی جان خود را کف دست می‌گیرند. در بسیاری از عملیات‌ها با مقاومت و حمله مستقیم مجرمان مواجه می‌شوند و ناچارند با استفاده از قانون به‌کارگیری سلاح، تیراندازی کنند تا متهمان را زمین‌گیر سازند. در ادامه، روایت چند پرونده جنجالی از زبان متهمان و پلیس آگاهی تهران را مرور می‌کنیم.

طلا بده، دلار تقلبی ببر

اواسط مهرماه امسال، گزارشی از سرقت مسلحانه چهار و نیم کیلوگرم طلا در یکی از مناطق غربی تهران به اداره یکم پلیس آگاهی رسید. مالباختگان گفته بودند قصد داشتند مقدار قابل توجهی از طلای خود را با دلار معاوضه کنند و در فضای مجازی با افرادی که خود را خریدار معرفی کرده بودند قرار گذاشتند.

این افراد در ظاهر خریدار بودند، اما در واقع نقشه سرقت داشتند. ابتدا دلارهای تقلبی را به جای پول واقعی تحویل می‌دادند و اگر صاحب مال متوجه موضوع می‌شد، با اسلحه او را تهدید کرده و طلاها را می‌ربودند.

سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، در توضیح این پرونده گفت: «باند هشت نفره‌ای که با استفاده از سلاح گرم و دلار تقلبی اقدام به سرقت می‌کردند، با رصد اطلاعاتی ماموران پلیس به دام افتادند. این افراد ۴۷ بسته دلار تقلبی را از یکی از استان‌های شرق کشور به تهران آورده بودند و در تهران، کرج و قزوین دست به اعمال مجرمانه زدند.»

یکی از متهمان این پرونده نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ما اعتراف کرد: «دلارهایی که به مشتریان می‌دادیم تقلبی بود و روی آنها نوشته مبارک باد چاپ شده بود. برای فریب، چند اسکناس واقعی روی بسته‌ها می‌گذاشتیم تا در نگاه اول کسی شک نکند. اگر کسی مقاومت می‌کرد با تهدید اسلحه طلاها را می‌گرفتیم. از کل این سرقت‌ها تنها پنج سکه طلا نصیب من شد. قبلاً در کار املاک بودم اما به خاطر وسوسه دوستانم وارد این کار شدم.»

کلاهبرداری با وعده خودرو

یکی دیگر از پرونده‌های جنجالی مربوط به کلاهبرداری گسترده‌ای بود که با وعده تحویل خودرو بدون قرعه‌کشی انجام شد. متهم اصلی با همدستی همسرش و استفاده از کارت‌های بانکی او، در سایت دیوار کارگزاران خودرو را شناسایی کرده و خود را نماینده ایران‌خودرو معرفی می‌کرد. با مدارک جعلی اعتماد طعمه‌ها را جلب می‌کرد و پس از دریافت اولین وجه نقد، ناپدید می‌شد.

این باند تا زمان دستگیری توانست ۷۵ نفر را فریب دهد و مبالغ میلیاردی به جیب بزند. یکی از مالباختگان، خانم جوانی که در جست‌وجوی کار بود، روایت خود را چنین بیان کرد: «با یک آگهی کارگزاری خودرو مواجه شدم و تماس گرفتم. متهم وعده داد علاوه بر کاریابی، می‌تواند یک خودروی دیگنیتی خارج از نوبت به من بدهد. خودش را نماینده ایران‌خودرو معرفی کرد و مقابل ساختمان ایران‌خودرو با من قرار گذاشت. لپ‌تاپش را باز کرد و مدارک جعلی نشان داد. من ۱۵۰ میلیون تومان به او پرداخت کردم و حتی او را به ناهار دعوت کردم. اما در مرحله دوم که دوباره پول خواست، شک کردم. چند روز بعد غیبش زد و فهمیدم چه کلاهی سرم رفته است.»

شلیک به سارق پرشیا

پرونده دیگر مربوط به سرقت‌های سریالی خودروهای پژو پرشیا در غرب تهران بود. شکایت‌های متعدد شهروندان نشان می‌داد که یک باند سازمان‌یافته پشت این سرقت‌هاست.

ماموران اداره دوم پلیس آگاهی پس از رصد اطلاعاتی، اعضای باند را شناسایی کردند. اما هنگام دستگیری، سارقان با قمه به ماموران حمله کردند و پلیس ناچار شد تیراندازی کند. یکی از سارقان پس از اصابت پنج گلوله زمین‌گیر شد و به دام افتاد.

این متهم در گفت‌وگو با خبرنگار ما گفت: «خودروهای ایرانی به‌ویژه پرشیا را می‌ربودیم چون در باز کردن قفل آنها مهارت داشتیم. مالخر مشخصی داشتیم که هر خودرو را با هفت درصد کمتر از قیمت واقعی از ما می‌خرید.»

صف متهمان در محوطه پلیس آگاهی تهران، تصویری روشن از چرخه تکرارشونده جرم و ناکارآمدی بازدارندگی مجازات‌هاست. از دلارهای تقلبی و سرقت‌های مسلحانه تا کلاهبرداری‌های میلیاردی و سرقت خودرو، همه نشان می‌دهد که پلیس هر روز با جانفشانی در برابر باندهای حرفه‌ای ایستاده است. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا مجازات‌های موجود توان بازدارندگی کافی دارند یا باید برای شکستن این چرخه، راهکارهای تازه‌ای اندیشیده شود؟

دیدگاهتان را بنویسید