در اهواز، نفسکشیدن برای هزاران کودک به چالشی روزانه بدل شده است. آلودگی هوا نهتنها مدارس را تعطیل کرده و بیمارستانها را پر، بلکه خانهها را نیز از امنیت تهی کرده است. در شهری که صنایع آلاینده بیپاسخ ماندهاند و مسئولان در سکوت، کودکان با ریههایی خسته و نیمکتهایی خالی، بهای توسعه بیضابطه را میپردازند.
به گزارش سرمایه فردا، هزاران کودک اهوازی، در روزهایی که هوا مسموم است، بیمارستان ها، مطب دکترها و سایر مراکز درمانی را پر می کنند و نیمکت های مدارس را خالی می گذارند، طوری که تخت های درمانی هم برای جا دادن دانش آموزان و خردسالان کم می آید،
لازم نیست که فقط بخواهیم به آمار ها و گزارش ها استناد کنیم. کافی است تا اهواری باشی و با پوست و گوشت خودت لمس کرده باشی که در بیشتر روزها ، نفسکشیدن در این شهر کاری بس دشوار است. و در این میان کودکان، مهمترین و پرتعدادترین گروهی هستند که بهای سنگین این آلودگی هوا را میپردازند.
این روزها بسیاری از مادران اهوازی نگران از تنگی نفس یا عود کردن بیماری آلرژی و یا سایر بیماری هایی هستند که ریه را درگیر می کند.
آمارها نیز از واقعیتی بهمراتب تلخ خبر میدهند. بنا بر گزارش دانشگاه علوم پزشکی اهواز، در یک سال گذشته بیش از ۱۰۰ هزار کودک زیر ۱۴ سال بهدلیل مشکلات قلبی و تنفسی ناشی از هوای آلوده به مراکز درمانی مراجعه کردهاند اعدادی که نشان می دهد سلامت نسل آیندهی اهواز در معرض خطری جدی است. گزارش های تکان دهنده ای که ناشی از آن است که نه تنها صنایع بزرگ آلاینده هوا در اهواز سلامت مردم را با تولید سود تاخت زده و نهادهای مربوطه مهر سکوت بر لب زده اند، که دستگاه های نظارتی نیز چندان رغبتی به پیگیری نقشی که این صنایع و سایر عوامل در بروز آلودگی هوای اهواز دارد، ندارند.
بحران تخت و نفس
در بیمارستان ابوذر اهواز، بخش اطفال تقریباً همیشه مملو از کودکان بیماراست. کودکانی که به گفته پزشکان بخش اعظمی از آنها را بیماران تنفسی تشکیل می دهند و حالا وضعیت به گونه ای شده که دیگر فضا و تخت های این بخش و البته نیروی انسانی لازم کادر درمانی جوابگوی آنها نیست.این موضوع وقتی قابل تامل تر می شود که بدانیم به گفتهی میثم معزی، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز، تنها ۲۰ تخت فعال در بخش مراقبتهای ویژه اطفال (PICU) در کل شهر وجود دارد؛ در حالی که مراجعات تنفسی سال ۱۴۰۳ به بیش از ۲۵۱ هزار نفر رسیده و ۷۰ درصد آنها کودکان زیر ۱۴ سال بودهاند.
امسال هم وضعیت بهتر از گذشته نیست. به گفته معزی در ششماهه نخست امسال نیز ۶۰ هزار مورد جدید با علائم قلبی ـ تنفسی ناشی از آلودگی ثبت شده و در ۱۸ ماه گذشته، میزان این مراجعات ۶۶ درصد افزایش یافته است.
این آمارها، نشانه های روشن بحرانی است که هر سال تکرار میشود؛ بحرانی که با هر موج غبار، بیمارستانها را با بحران روبرو کرده و به چالش می کشد.
چهرهی انسانی بحران
در میان آمارها، صداهایی وجود دارد که کمتر شنیده میشوند. صدای مادرانی که هر بار صدای خسخس سینهی فرزندشان را میشنوند، دلشان فرو میریزد. مهسا یکی از همین مادران ساکن منطقهی کمپلوی شمالی است که دخترش با همزمان با آلوده شدن هوا، حالش بد می شود. وی در گفت و گو با «هفت صبح» میگوید: «دخترم یازده ساله است هر بار آلودگی تنفسی پیش می آید دو طرف بینی و دو گوش اش کاملا مسدود می شوند و آب ریزش شدید چشم و بینی می گیرد شنوایی اش را تقریبا از دست می دهد و سرفه های خشک و شدید می کند این علائم بیشتر شب ها برایش پیش می آید طوری که دیگر نمی تواند بخوابد و اصلا نمی تواند دراز بکشد چون راه تنفسش بسته می شود، برای همین باید به من تکیه دهد و بنشیند». آه بلندی می کشد و می گوید:« اصلا وقتی بیرون می رود حتما باید ماسک بزند. حتی در خانه هم به خاطر بیماری فرزندم پرده ها را کاملا کشیده ام. از وقتی دخترم به دنیا آمده تاکنون دو بار تحت عمل جراحی لوزه قرار گرفته و یک بار هم بستری شده است.»
در میان کودکان اهوازی، آسم و آلرژی به پدیدهای عادی تبدیل شده است؛ همانطور که تعطیلی مدارس در روزهای غبارآلود به بخشی از تقویم آموزشی استان بدل شده. کودکان در خانه میمانند، اما خانهها هم دیگر پناهگاه امنی نیستند وقتی ذرات معلق تا عمق ریهها نفوذ میکنند.
منصوره یکی دیگر از مادرانی است که دختر ۹ ساله اش، به خاطر حساسیت به آلودگی هوا تقریبا نیمی از روزهای سال را به مدرسه نمی رود و مجبور است در خانه بماند یا پیش پزشک برود. وی در مورد مشکل فرزندش به «هفت صبح» می گوید: تا حالا دخترم را پیش چند پزشک متخصص برده ام اما همه می گویند کاری از دست ما برنمی آید. باید ببریدش یک جای خوش آب و هوا. آخر من چطور همه زندگی ام را ول کنم و بروم یک جای خوش آب و هوا؟ با کدام پول، شغل من و همسرم چه می شود؟»
آمارهایی که هشدار میدهند
به گفتهی کارشناسان شاخص کیفیت هوا در اهواز در بسیاری از روزهای سال از حد مجاز عبور میکند. ذرات ریزتر از ۲.۵ میکرون، خطرناکترین نوع آلایندهاند که بهراحتی وارد جریان خون میشوند و به سیستم تنفسی و قلبی آسیب میزنند. فرآیندی که بزرگسالان را پشت سر گذاشته و حالا به کودکان رسیده است، آنهم به گونه ای که پزشکان وضعیت موجود برای کودکان را بحرانی می دانند.
اما منشاء این آلودگی ها از کجاست؟ بر اساس گزارش های رسمی سازمان حفاظت محیط زیست خوزستان، آلودگی در اهواز ترکیبی است از گردوغبار طبیعی، صنایع نفت و گاز و سوخت خودروها. اما سهم صنایع در مرکز شهر از همه بیشتر است.
همچنین بررسی دادههای رسمی نیز حکایت از آن دارد که، میانگین مراجعات تنفسی ناشی از آلودگی هوا در استان خوزستان هر سال ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش دارد.
مدارسی با نیمکت های خالی
اما روی دیگر این سکه، عقب ماندن دانش آموزان از کلاس ها و فرآیند یادگیری است. در اهواز نیز در هفتههایی که شاخص آلودگی جوی از ۲۰۰ عبور میکند، مدارس شهر تعطیل میشوند. گرچه تعطیلی فقط یک راهکار موقت است.
فردوس حلفی معلم پایه اول دبستانی در منطقهی کیانآباد، در این مورد به «هفت صبح» میگوید: «هر سال چند دانش آموز دارم که طی هفته مجبور می شوند چندین بار غیبت کنند، چون در مدرسه نمی توانند راحت نفس بکشند سر کلاس هم همیشه ماسک زده اند و مدام از اسپری تنفسی استفاده می کنند اما باز هم همه اش در حال سرفه کردن هستند و صورتشان رنگ پریده و زرد می شود، والدینشان از من می خواهند با آنها همکاری کنم چون فرزندشان تعداد غیبت هایش زیاد می شود و ممکن است از درس عقب بیفتد. در روزهای ناسالم هم به من تاکید می شود اجازه ندهم دانش آموز به حیاط برود.»
بدین ترتیب، کودکانی که باید در کلاسهای رنگی و شاد درس بخوانند، روزهای زیادی را پشت پنجرههای بسته و در هوای سنگین میگذرانند. پژوهشهای بهداشتی نشان میدهد قرارگیری مداوم در معرض آلودگی هوا میتواند عملکرد شناختی و رشد مغزی کودکان را کاهش دهد — واقعیتی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اما شاید عمق مساله و بحرانی که سلامت کودکان و اطفال را تهدید می کند را بتوان از زبان یک کارشناس شنید. سما سلطانی، یکی از کارشناسان نام آشنای حوزه بهداشت در اهوازاست که در گفتوگو با«هفت صبح» که هم تایید و هم تأکید میکند که در سال های اخیر، تعداد خانوادههایی که نوزاد مبتلا به بیماریهای تنفسی دارند، روند افزایشی به خود گرفته است.
او میگوید: «بسیاری از خانوادههایی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند، در ابتدا فرزندانی کاملاً سالم داشتهاند، اما پس از چند ماه زندگی در شرایط هوای آلوده، کودکانشان دچار مشکلات تنفسی شده و حتی کارشان به بستری در بیمارستان کشیده است. به گفته ی والدین، در موارد متعددی پزشکان به آنها توصیه کردهاند برای حفظ سلامت فرزندشان از اهواز مهاجرت کنند. خودم شخصاً خانوادههایی را میشناسم که بهدلیل بیماری فرزند یا حساسیتهای ریوی زنان باردار، مجبور شده اند به شهر دیگری بروند. واقعا وضعیت سلامت کودکان به مرز هشدار رسیده است!».
به گفته وی، از سوی دیگر، کمبود نیرو و امکانات در بخش اطفال بیمارستانها باعث شده حتی درمان هم به چالشی بزرگ تبدیل شود. در حالی که حجم مراجعات چندبرابر شده، ظرفیت بستری تقریباً ثابت مانده است.
در برابر این آمارها و روایتها، پرسش اصلی هنوز بیپاسخ مانده: چه کسی مسئول نفسهای تنگ کودکان اهوازی است؟
یک کارشناس محیط زیست که نمی خواهد نامی از وی برده شود معتقد است که پاسخ این سوال در درست اجرا نشدن قوانین است. وی در گفت و گو با «هفت صبح» می گوید: واقعیت این است که طرحهای کنترل آلودگی، یکی پس از دیگری بر روی کاغذ ماندهاند. وعدهی نصب فیلتر بر صنایع بزرگ، احیای تالابها و مهار کانونهای گردوغبار، سالهاست تکرار میشود اما اثر آن در زندگی مردم دیده نمیشود. در حقیقت به نظر می رسد آلودگی امروز هوای اهواز که حالا دامن کودکانمان را گرفته، پدیده ای دست ساخته تصمیمات و اقدامات مدیریتی است که اگر به درستی انجام شود می توان به بهبود هوا در سالهای آینده امیدوار بود.
در جریان تهیه این گزارش، خبرنگار هفت صبح، چندینبار تلاش کرد با معاون انسانی ادارهکل محیطزیست خوزستان گفتوگو کند، اما پاسخی دریافت نکرد.
هوای اهواز، تنها آلوده به غبار نیست؛ آلوده به فراموشی است.سالهاست نفس کودکان در دود و خاک میگیرد، اما صدای آنها در هیاهوی وعدهها گم میشود. افزایش آمار بستری ها همزمان با افزایش شاخص آلودگی هوا، معادله واضح و روشنی است که میتواند با سیاستی درست، با مدیریتی قاطع، و با مسئولیتی واقعی تغییر کند.
تا آن زمان، هر طلوع صبح غبارآلود اهواز، یادآور این حقیقت تلخ است که در این شهر، هر نفس میتواند آخرین فرصت نفسکشیدن سالم برای یک کودک باشد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا