سوءتفاهم مرگبار

سوءتفاهم مرگبار

درگیری ساده میان دو جوان در شهرری، به جنایتی هولناک ختم شد؛ نزاعی که ریشه در کل‌کل‌های بی‌پایه داشت، اما در نهایت جان دختر بی‌گناهی را گرفت و پرونده‌ای جنایی را به جریان انداخت.

به گزارش سرمایه فردا، ۱۰ تیرماه ۱۴۰۲ صدای فریاد و درگیری از یک مغازه صوتی و تصویری در شهرری، اهالی محل را به سمت آن کشاند. جمعیت مقابل مغازه لحظه‌به‌لحظه بیشتر شد و در میان هیاهو، دختری جوان به نام نازنین در میان چند پسر جوان دیده شد که با جیغ و ترس میان نزاع گرفتار شده بود. در همان لحظه ضربه‌ای کاری از سوی یکی از مهاجمان با چاقو به سینه او نشست و خون صحنه را فرا گرفت. مهاجمان بلافاصله گریختند و مردم با اورژانس تماس گرفتند. نازنین و صاحب مغازه، شروین، که هر دو زخمی شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند. تلاش پزشکان برای نجات جان نازنین بی‌نتیجه ماند و او بر اثر شدت جراحت جان باخت، در حالی که شروین نیز یکی از انگشتانش را از دست داد.

با اعلام مرگ نازنین، پرونده وارد مرحله جنایی شد. بررسی‌ها نشان داد که شروین مدتی با جوانی به نام ایمان اختلاف و کل‌کل داشت. ایمان برای انتقام، دوستش نوید را اجیر کرده بود تا شروین را زخمی کند. اما در جریان درگیری، نازنین که برای کمک به شروین جلو آمده بود، هدف ضربه مرگبار قرار گرفت. شروین در تحقیقات اولیه گفت: «مدتی بود با نازنین رابطه داشتم و روز حادثه او همراه دوستش به مغازه آمده بود. ناگهان چند نفر از دوستان ایمان سر رسیدند. یکی از آنها با چاقو حمله کرد. دوست نازنین فرار کرد اما او ماند تا کمک کند. در همان لحظه ضربه‌ای به سینه‌اش وارد شد و خون همه جا را گرفت.» شروین مهاجم را نوید معرفی کرد.

نوید پس از دستگیری به جنایت اعتراف کرد. او گفت: «ایمان از من خواست برای انتقام به مغازه شروین بروم. قبلاً شروین به ایمان ضربه زده بود و دستش از کار افتاده بود. روز حادثه مست بودم، با موتور به مغازه رفتیم. چند ضربه به شروین زدم و نمی‌دانم چطور ضربه‌ای هم به دختر خورد.» شروین در برابر این ادعا توضیح داد که ایمان به دلیل سوءظن نسبت به رابطه نازنین و شروین، دست به این اقدام زده و در نهایت یک دختر بی‌گناه قربانی شد.

پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی، پدر و مادر نازنین خواستار قصاص قاتل شدند. نوید در دفاعیات خود گفت: «قصد قتل نداشتم. ایمان می‌گفت دختر مورد علاقه‌اش به او خیانت کرده و با شروین رابطه دارد. برای آرام کردن رفیقم وارد مغازه شدم. درگیری بالا گرفت و ناخواسته ضربه‌ای به نازنین خورد.» قضات پس از شنیدن دفاعیات، نوید را به قصاص محکوم کردند. حکم در دیوان عالی کشور تأیید شد و به مرحله اجرا رسید.

اما درست در آستانه اجرای حکم، نوید درخواست اعاده دادرسی داد. پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری رفت و این بار در شعبه دهم مطرح شد. نوید دوباره ادعا کرد که قصد قتل نازنین را نداشته و ضربه چاقو ناخواسته به او اصابت کرده است. قضات برای بررسی این ادعا وارد شور شدند تا درباره سرنوشت نهایی متهم تصمیم‌گیری کنند.

این پرونده نشان می‌دهد چگونه یک کل‌کل بی‌پایه میان دو جوان، به زنجیره‌ای از سوءتفاهم‌ها و خشونت منجر شد و در نهایت جان دختری بی‌گناه را گرفت؛ روایتی تلخ از نزاعی خیابانی که به خون کشیده شد.

دیدگاهتان را بنویسید