به گزارش سرمایه فردا، در کشور دچار دومینوی استهلاک و عقب ماندگی شده ایم و توقف این موضوع مستلزم سرمایه گذاری جدید و رفع تحریم ها بویژه سرمایه گذاری خارجی برای ورود تکنولوژی هستیم.
رضا روحی: روند کاهشی تولید گاز به گفته رئیس انجمن مهندسی گاز از پارس جنوبی که ۷۰ درصد گاز کشور را تامین میکند از سال ۱۴۰۴ استارت خواهد خورد کاهش تولید گاز منجر به عدم سرمایه گذاری جدید در حوزه تولید برق خواهد شد و همچنین تجربه این چند سال نشان می دهد که اولین خسارت ناترازی گازی کشور به بخش تولید با اعمال قطعی های زمان بندی در بخش صنعت وارد می شود.
از طرفی نفس برق به گاز وصل است و روند کاهشی تولید گاز به تولید برق نیز آسیب می زند و بخش بزرگ تولید برق کشور محتاج گاز است و متاسفانه تولید برق از محل تجدید پذیر بویژه خورشیدی نیز در وضعیت مطلوبی برای جبران ناترازی برقی کشور قرار ندارد.
به همین علت در تابستان ها با افزایش مصرف برق خاموشی های گسترده در صنعت و کشاورزی اعمال می شود و در زمستان ها با افزایش مصرف گاز قطعی گاز صنایع اعمال می شود و تمامی این موارد منجر به کاهش تولید و در ادامه کاهش صادرات و سپس ناترازی ارزی و در نهایت تشدید بحران ارزی می شود.
وقتی برق و گاز کافی در دسترس نباشد بارگذاری صنایع جدید امکان پذیر نبوده یا به کندی صورت می گیرد و همین عامل باعث کاهش و کندی رشد اقتصادی می شود. در نهایت رشد نقدینگی که متناسب با رشد اقتصادی نبوده منجر به تشدید تورم می شود.
مجدد کسری بودجه دولت را در پی خواهد داشت و سیاست گذار نیز برای کنترل تورم دست به اعمال سیاست پولی افزایش نرخ بهره و سیاست مالی افزایش نرخ مالیات می زند که هر دو بر ضد تولید و انگیزه تولید است و این چرخه به صورت خطرناکی تکرار و تکرار می شود.
برای کاهش آلودگی هوا که نفس کلان شهر را بریده است نیازمند خودروهای برقی و هیبریدی بویژه برای حمل و نقل عمومی هستیم که وزارت صمت می گوید وارد می کنیم از آن طرف بانک مرکزی می گوید ارز کافی نداریم و از طرف دیگر وزارت نیرو می گوید برق کافی برای شارژ آنها نداریم.
شهرداری تهران و کلانشهرها برای نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی نیازمند خودروهای جدید و بروز هستند دست به دامان خودروسازان داخلی می شوند اما تیراژ تولید آنها جوابگو نیست و همچنین تکنولوژی تولید خودروی بروز را هم بدلیل تحریم ها ندارند پس آلودگی هوا و ترافیک تشدید می شود و از همه مهم تر دولت برای جبران کسری بودجه تبصره ۱۴ یا همان هدفمندی یارانه ها می خواهد بنزین و سایر حامل های انرژی را گران کند اما زیرساخت های حمل و نقل عمومی از اتوبوس و قطار و هواپیما نه ظرفیت لازم و نه کیفیت مناسب را برای سوق دادن مردم به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را ندارند و بحران های اجتماعی حاصل از افزایش نرخ حامل ها مانند سال ۹۸ هم باعث می شود دولت تا جایی که امکان دارد این موضوع را به تاخیر بیندازد.
دلایل دومینوی استهلاک و عقب ماندگی این است که در زمستان چون گاز کافی نداریم گاز صنایع را قطع می کنیم و مازوت سوزی را رواج می دهیم. مازوت سوزی هم می شود آلودگی هوا و آلودگی هوا نیز هزاران بیمار سرطانی و تنفسی و تحمیل هزینه های درمان به بیمه های در آستانه ورشکستگی می شود و مجدد کمک دولت دارای کسری بودجه به این صندوق ها و بیمه ها جهت تاخیر در ورشکستگی به وجود میآید.
برای ناترازی تولید مسکن نیازمند ایجاد شهرها و شهرکهای جدید هستیم که این موضوع به تسهیلات بانکها گره خورده است که در شرایط سیاست انقباضی اعمالی تامین این چنین تسهیلاتی امکان پذیر نیست و از طرفی ایجاد چنین شهرها یا شهرکهایی به برق و گاز نیاز دارد که مجدد به پله اول میرسیم یعنی عدم تولید متناسب در این دو حوزه و از طرف دیگر تامین آب نیز در شرایطی که با ورشکستگی آبی مواجه ایم خود بزرگترین مشکل است و مجدد همان بحران بخش مسکن و افزوده شدن به جمعیت مستاجران در کشور و در ادامه گرانی های رهن و اجاره در سراسر کشور.
رونق در بخش مسکن یعنی فعال شدن ۲۸۵ شغل مختلف پس وقتی این بخش دچار مشکل می شود عملا رونق کسب و کار کشور هم دچار مشکل می شود و عدم رونق یعنی کاهش درآمدهای مالیاتی دولت در بخش مشاغل و مجدد تکرار چرخه معیوب..
برای رونق بخش گردشگری داخلی از تامین بنزین نوروزی عاجز مانده ایم به دلیل همان ناترازی هاست.
اما چرا ناترازی؟! چون متناسب با ظرفیت های نفت و گاز اقدام به احداث پالایشگاههای جدید و بروزرسانی پالایشگاه های فعلی نکرده ایم.
چرا نکرده ایم؟! چون پول کافی نداشته ایم. چون تحریم بودیم،چون تکنولوژی نداشته ایم و به جز معدودی از پالایشگاه هایمان بقیه براساس تکنولوژی ۵۰ سال پیش تولید می کنند.
چرا ناترازی؟چون میزان مصرف بنزین و سایر فرآورده هایمان متناسب با میزان خودروهایمان بیشتر است.چرا بیشتر است چون خودرویی تولید میکنیم که پر مصرف است.چرا پرمصرف است چون تحریم هستیم،چون مافیای خودرو باید با جان و مال مردم بازی کند.
چون زیرساخت های حمل و نقل کشور معیوب است و نتوانستیم با جایگزینی این بخش بجای وسیله شخصی مصرف بنزین را کاهش دهیم.
مردم را با وسیله شخصی ناایمن به جاده های ناایمن میفرستیم که ۶۰۰ نفر انسان در سفرهای نوروزی کشته شوند که هزینه هر فوتی برای کشور حداقل ۵ میلیارد تومان است یعنی ۳۰۰۰ میلیارد تومان هزینه برای کشور و بیمه و هزاران آسیب اجتماعی ناشی از این نوع مرگ و میر به خانواده های ایرانی وارد شده است.
برای رونق بخش گردشگری خارجی که بزرگترین پتانسیل پولسازی این کشور بعد از نفت و گاز است نیازمند زیر ساخت های لازم هستیم اما ناتوانیم.آن هم در شرایطی که برای توریستها ارزان ترین کشور جهانیم.چرا؟!چون هواپیما نداریم. فرودگاه با استاندارد جهانی نداریم. اماکن اقامتی مناسب نداریم و در ساخت سرویس بهداشتی بین راهی عاجز مانده ایم.
چون تحریم هستیم چون پول لازم نداریم. بهترین موقعیت جهانی برای تبدیل شدن به هاب بین المللی حمل و نقل در دنیا را داشته ایم اما تمامی این فرصت ها را به امارات و ترکیه و … واگذار کرده ایم.
نه تنها از ظرفیت های صادراتی بالفعل استفاده نکردیم و صادرات نفت و گاز و پسته و زعفران و فرش را به بقیه واگذار کرده ایم؛ظرفیت های بالقوه هم سوزاندیم.
صادرات داریم اما صادرات نخبه و پزشک و پرستار و انواع مواد خام معدنی و فراری دادن سرمایه برای ساخت کشور های امارات و ترکیه و عمان است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا