تجاوز در قرار مجازی

پرونده شکایت دو خواهر نوجوان از پنج پسر جوان، که ابتدا با ادعای ربایش و تجاوز آغاز شد، با بازبینی دوربین‌ها و اعترافات تازه وارد مرحله‌ای پیچیده‌تر شد؛ جایی که یک آشنایی کوتاه در فضای مجازی، به فاجعه‌ای هولناک و پرونده‌ای سنگین در دادگاه کیفری تهران انجامید.

به گزارش سرمایه فردا، اواخر سال گذشته، دو خواهر نوجوان با مراجعه به پلیس از پنج پسر جوان به اتهام ربایش، آزار و تجاوز شکایت کردند. خواهر بزرگ‌تر در شرح ماجرا گفت که روز حادثه حال مادرشان بد شده بود و آن‌ها برای تهیه دارو از خانه خارج شدند. محیا، خواهر کوچک‌تر، اصرار داشت همراه او بیاید تا تنها نباشد. پس از خروج از داروخانه، در حالی که عجله داشتند دارو را به مادرشان برسانند، سوار یک خودروی پژو شدند؛ خودرویی که راننده و سرنشین کناری‌اش به‌ظاهر قصد کمک داشتند.

اما به گفته شاکیان، خودرو ناگهان تغییر مسیر داد و دو مرد جوان با تهدید از آن‌ها خواستند سکوت کنند. کمی بعد، خواهر بزرگ‌تر متوجه شد خودروی دیگری با سه سرنشین در تعقیب آن‌هاست. در نقطه‌ای خلوت، هر پنج نفر به آن‌ها تعرض کردند.

با طرح شکایت، دو خواهر به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی معرفی شدند و معاینات انجام‌شده وقوع آزار را تأیید کرد. آثار به‌جا مانده بر بدن آن‌ها نیز ارتباط فیزیکی با دو نفر از متهمان را نشان می‌داد.

شناسایی و بازداشت متهمان

با اطلاعاتی که دو خواهر ارائه دادند، پلیس ردیابی متهمان را آغاز کرد. هم‌زمان، دوربین‌های مداربسته مسیر داروخانه و محل ادعایی ربایش بررسی شد. تصاویر به‌دست‌آمده نکته مهمی را آشکار کرد: دو خواهر با پای خود سوار همان خودروی پژو شده بودند و هیچ نشانه‌ای از اجبار در تصاویر دیده نمی‌شد.

این تناقض باعث شد بازپرس پرونده بار دیگر از دو خواهر تحقیق کند. این بار محیا، خواهر کوچک‌تر، حقیقت دیگری را بیان کرد. او گفت چند روزی بود با پسری به نام «سامیار» در فضای مجازی صحبت می‌کرد و به او علاقه‌مند شده بود. روز حادثه، محیا خواهرش را راضی کرده بود که سامیار و دوستش آن‌ها را به داروخانه برسانند. او اعتراف کرد که شناختی از سامیار نداشته و حتی نمی‌دانسته نام واقعی او چیست.

محیا ادامه داد که پس از بازگشت از داروخانه، سامیار و دوستش به بهانه «یک دور دیگر زدن» مسیر را تغییر دادند. وقتی خواهر بزرگ‌تر اعتراض کرد، سامیار با فریاد او را تهدید کرد و سپس با تلفن دوستانش را خبر کرد. کمی بعد، خودروی دوم نیز به آن‌ها پیوست. محیا گفت: «خواهرم از شدت عصبانیت به من بد و بیراه می‌گفت و من گریه می‌کردم. فکر نمی‌کردم چنین بلایی سرمان بیاید. بعد از آن فقط التماس می‌کردم به کسی نگوید با آن پسر قرار داشتم.»

با اطلاعات جدید، پلیس هر پنج پسر جوان را بازداشت کرد و پرونده برای رسیدگی به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.

در دادگاه

در مرحله نخست تحقیقات، متهمان اتهام خود را انکار کردند. یکی از متهمان که در خودروی دوم حضور داشت، گفت: «برادرم ماشین مرا برداشته بود. من و دوستانم فقط برای اینکه ببینیم کجا می‌رود دنبالش رفتیم. هیچ ارتباطی با این دو دختر نداشتیم و از ماجرا بی‌خبریم. نظریه پزشکی قانونی را هم قبول ندارم.»

دیگر متهمان نیز ادعا کردند که دو خواهر را نمی‌شناسند و هرگونه ارتباط را رد کردند. با وجود این انکارها، گزارش پزشکی قانونی و اظهارات متناقض متهمان باعث شد تحقیقات ادامه یابد.

پرونده اکنون در مرحله تکمیل تحقیقات قرار دارد و تصمیم نهایی دادگاه پس از بررسی کامل شواهد و اظهارات طرفین صادر خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید