در شهری که قانون مصرف الکل را ممنوع کرده، دسترسی به آن بهطرزی عجیبی آسانتر از خرید یک داروی نسخهای یا حتی سفارش یک غذای ساده شده است؛ تناقضی که نهتنها بازار سیاه پررونق ساخته، بلکه ذهنیت خطر را هم تغییر داده است. هر بطری، به ظاهر یک «جام» برای خوشی، اما در واقع تلهای است که میتواند در کمتر از یک شب، زندگی یک خانواده را به سوگ بدل کند.
به گزارش سرمایه فردا، تهران امروز، شهری است که در آن مرز میان «ممنوعیت» و «دسترسپذیری» به شکلی عجیب فرو ریخته است. در حالی که قانون مصرف الکل را بهطور مطلق ممنوع کرده، واقعیت اجتماعی چیز دیگری میگوید: دسترسی به مشروبات، برای بسیاری از شهروندان، آسانتر از خرید یک داروی نسخهای یا حتی سفارش یک غذای آماده است. این تناقض، نهتنها بازار سیاه پررونقی ساخته، بلکه ذهنیت خطر را نیز تغییر داده است؛ وقتی کالایی ممنوعه چنین راحت به دست میآید، بسیاری آن را بیخطرتر از واقعیت تصور میکنند. نتیجه، فاجعهای است که هر هفته در اورژانسها و صفحات حوادث تکرار میشود؛ مرگهای خاموشی که ریشه در ترکیب پیچیدهای از فشارهای اجتماعی، خلأهای قانونی و سودجویی شبکههای زیرزمینی دارند. این گزارش، روایتی است از شهری که در آن «جام» دیگر نشانه شادی نیست، بلکه نشانهای از بحران اجتماعی و بهداشتی است که هر روز گستردهتر میشود.
خیابانهای شهر، روایتهایی را در سینه دارند که گاه از جنس رسمیات نیست. روایت مردمی که در پیچ و خم زندگی مدرن، گرههای کور را با جامی الکلی میگشایند، غافل از اینکه این جام، میتواند حاصل تقطیر سمّی صنعتی در زیرزمینی تاریک، یا بازی خطرناک با الکل طبی باشد که مسیرش از درمانگاه به کام مرگ و غسالخانه منحرف شده است.
وزارت بهداشت ایران، اخیراً برای چندمین بار، هشداری جدی و نگرانکننده درباره «مصرف نجومی الکل» در کشور منتشر کرده است. اما این بار، ابعاد بحران پیچیدهتر است. این هشدار، تنها به مصرف اشاره ندارد، بلکه به شبکهای چندلایه از تولید و توزیع میپردازد که به شکل قاچاق از حریم دیپلماتیک سفارتخانهها آغاز میشود، در آشپزخانههای خانگی تولید مشروبات دستی جریان مییابد، از داروخانهها سرقت میشود و یا با الکل صنعتی کشنده قاطی میگردد.
و اما در پایتخت، فاصله تا تهیه نخستین جام، گاهی به کمتر از یک ربع ساعت میرسد. اما این جام، میتواند از جنس مرگ باشد؛ مرگی که از سفارتخانههای مجلل تا کارگاههای مخفی خانگی و از قفسههای داروخانهها تا بشکههای کارخانههای صنعتی سرچشمه میگیرد. اینجا، هشدارهای مسئولان در گلو خفه میشود و اخبار تلخ مرگ دسته جمعی جوانان و همسایهها، چندان کارگر نمیافتد. این گزارش، تلاشی است برای واکاوی این شبکه و روایت تلخ جامی که این بار، نه از میخانه، که از لابهلای شکافهای جامعه به دست تشنگان میرسد. جامعهای است که مصرف الکل در آن ممنوع، اما دسترسی به آن، برای بسیاری، آسانتر از خرید پیتزا و یا یک داروی نسخهای شده است!
میدان نزدیک؛ فاصله ۱۵ دقیقهای با فاجعه
گزارشهای میدانی خبرنگار هفت صبح از پایتخت حکایت از آن دارد که تهیه مشروبات الکلی در برخی مناطق تهران، برای مشتریان آشنا، به کاری به سرعت و سهولت «سفارش یک پیتزا» بدل شده است. یک تماس تلفنی یا مراجعه به نقطهای مشخص؛ و در کمتر از ۱۵ دقیقه، کالایی که خرید و فروش آن در انظار عمومی ممنوع است، به دست مشتری میرسد. بدون تردید این در دسترس بودن سریع، خود یکی از عوامل اصلی تشدید مصرف است. وقتی مانع فیزیکی و زمانی بزرگی برای تهیه یک ماده ممنوعه وجود نداشته باشد، وسوسه مصرف، قدرتمندتر میشود.
علی، جوان ۲۸ ساله میگوید:«متأسفانه مشروب خیلی راحتتر از چیزی که فکر میکنید گیر میآید. فروشندهها_ساقیها_ آدمهای عادیای هستند که اول بین دوستان و آشنایان خودشون معرفی میشوند. انگار دارید از سوپرمارکت محل خرید میکنید. فقط کافی است بدانید چطوری و از کی بپرسید.»
بر این اساس حامد موسوی فرد، جامعه شناس در گفت و گو با هفت صبح میگوید:«دسترسی آسان، «هزینه عمل» را در ذهن فرد به شدت کاهش میدهد. یعنی وقتی شما برای خرید یک ماده ممنوعه مجبور نیستید برنامهریزی پیچیدهای انجام دهید یا مسافت طولانی و پرریسکی را طی کنید، ذهن، خطرات آن را خیلی کم برآورد میکند، این پدیده، «عادیسازی کاذب» ایجاد میکند. فرد فکر میکند چیزی که به این راحتی به دست میآید، نمیتواند تا این حد خطرناک باشد. درواقع این یک خطای محاسباتی مرگبار است.»
درصدبالایی ازمشروبات الکلی بازار سیاه؛ تقلبی و سمی
صفحات حوادث روزنامهها و خبرگزاریها، مملو از اخبار تلخ و تکراری است؛ مثلا فوت ۵ نفر در شرق تهران بر اثر مصرف مشروبات الکلی تقلبی، جان باختن ۳ جوان در اصفهان پس از نوشیدن الکل متانولی. اما به واقع این تیترها، تنها خبر نیستند؛ هر کدام داستان یک زندگی بر باد رفته، یک خانواده داغدار و جامعهای هستند که اعضای خود را به دلیل مصرف محصولاتی از که از بیراهه و از دست سودجویان به دستشان می رسد.
مسئولان وزارت بهداشت به طور مکرر هشدار دادهاند که بخش عمدهای از مشروبات الکلی عرضه شده در بازار سیاه، «تقلبی» و حاوی «الکل متیلیک» یا متانول هستند. متانول، سمی کشنده است که حتی مصرف مقادیر کم آن میتواند منجر به کوری، کما و مرگ شود. این وزارتخانه تأکید کرده که به دلیل غیرقانونی بودن چرخه تولید و توزیع، هیچ نظارتی بر کیفیت، بهداشت و میزان الکل این محصولات وجود ندارد و مصرفکننده، ناخواسته خود را در معرض مرگی آنی قرار میدهد.
امیرعلی، ۴۵ ساله، پرستار یکی از بیمارستانهای جنوب تهران در گفت و گویی محرمانه به هفت صبح میگوید:«به جزبرخی ایام سال مثل محرم و صفر، هفتهای نیست که موارد زیاده روی در مصرف مشروب و یا مسمومیت با الکل تقلبی را در بخش اورژانس نبینیم. بعضیها را میتوانیم نجات دهیم، بعضیها را نه. تلختر اینجاست که بسیاری از این بیماران، جوانان بیاطلاعی هستند که فکرش را هم نمیکنند که یک شب خوشگذرانی چنین عواقبی ر ا برایشان به همراه داشته باشد.غافل از اینکه در این بازار سیاه و بیضابطه، چه بلایی سرشان میآید.»
کانالهای مرگ؛ از سفارتخانه تا کارگاههای زیرزمینی
متاسفانه گاهی از پشت دیوارهای بلند سفارتخانهها، که مصرف الکل برای اتباع خارجی مجاز است، دریچهای به بازار سیاه گشوده شده است. بر اساس اظهارات منابع مختلف و شواهد میدانی، یکی از کانالهای ورود مشروبات الکلی به چرخه مصرف عمومی، سوءاستفاده از مصونیت دیپلماتیک سفارتخانههاست. این مراکز که حق واردات مشروبات برای مصرف شخصی کارکنان خود را دارند، گاهی بهصورت غیرقانونی و عمدتاً توسط پرسنل داخلی یا شبکههای مرتبط، به منبعی برای تأمین بخشی از بازار سیاه تبدیل میشوند. این مشروبات که معمولاً از برندهای معتبر خارجی هستند، به دلیل کیفیت نسبتاً بالاتر و اصل بودن آنها، به قیمتهای گزافی در بازار سیاه به فروش میرسند. این پدیده، یک پارادوکس عجیب را ایجاد کرده است؛ حریمی که قرار باشد در انحصار نمایندگی یک کشور خارجی باشد، به طور غیرمستقیم به توزیع مادهای ممنوعه در جامعه میزبان کمک میکند!.
آبگوشت خانگی، درد بیدرمان نیست!
وقتی بطریهای مشروبات الکلی قاچاق کمیاب یا گران شوند، برخی سماورها و تنگهای شیشهای خانگی به کارخانههای کوچک تولید الکل تبدیل میشوند؛ تهدیدی به نام «مشروب خانگی». در کنار الکلهای صنعتی و قلابی، یک منبع خطرناک دیگر، تولید همین «مشروبات خانگی» است. در این روش، افراد با استفاده از دستورالعملهای پیدا شده در فضای مجازی و مواد اولیهای مانند میوهها (به ویژه انگور)، نان، شکر و مخمر، اقدام به تخمیر و تقطیر الکل در خانه میکنند. به ظاهر، این روش «طبیعیتر» و «ایمنتر» به نظر میرسد، اما این یک باور کاملاً غلط است. کنترل درجه خلوص الکل، جداسازی مواد سمی جانبی مانند متانول (که در همان فرآیند تخمیر طبیعی نیز تولید میشود) و رعایت اصول بهداشتی در این شرایط غیرممکن است. نتیجه، تولید سمّی است که مصرفکننده، غافل از غلظت و ترکیبات کشنده آن، میل میکند.
شربت مرگ از داروخانههای سیاه بیرون میآید
همان مادهای که قرار بود زخمها را ضدعفونی کند، حالا با دستکاری، به زهری برای مصرف داخلی تبدیل شده است. یکی از هولناکترین روشهای تهیه مشروب، استفاده از «الکل سفید طبی» (اتانول ۹۶٪) است. این الکل که با افزودن مواد دناتورهکننده (مثل متانول یا مواد بدطعم) برای غیرقابل شرب شدن تولید میشود، در بیمارستانها و مراکز درمانی برای ضدعفونی استفاده میشود. متاسفانه شبکههای توزیع قاچاق، با سوءاستفاده از خلأهای نظارتی، این الکل را از مسیرهای خود منحرف کرده و با استفاده از روشهای شیمیایی ابتدایی (مانند تقطیر مجدد) سعی در حذف مواد دناتورهکننده میکنند. این فرآیند به هیچ وجه کامل نیست و محصول نهایی، اغلب آمیختهای کشنده از اتانول و مقادیر خطرناکی از متانول و سایر سموم است. مصرف چنین ترکیبی، یک خودکشی تدریجی اما قطعی است.
الکل صنعتی؛ هولناکترین انتخاب
ناآگاهی و بیپولی، برخی را به سمت سمی میکشاند که هر جرعهاش، قدمی است به سوی کما یا مرگ.
هشدار مسئولان وزارت بهداشت عمدتاً معطوف به همین منبع است؛ «الکل صنعتی» یا متانول. این ماده که به عنوان حلال و ضد یخ در صنعت استفاده میشود، سمی مهلک است و به هیچ وجه قابل مصرف خوراکی نیست. با این حال، به دلیل قیمت بسیار ارزان و دسترسی آسانتر، توسط سودجویان یا حتی مصرفکنندگان ناآگاه، با رقیق کردن و اضافه کردن اسانس و رنگ، به عنوان مشروب الکلی به فروش میرسد. تشخیص ظاهری این محصولات تقلبی از مشروبات واقعی تقریباً غیرممکن است. نوشیدن حتی ۳۰ میلیلیتر از الکل صنعتی میتواند باعث نابودی عصب بینایی و کوری دائم، و مقادیر بیشتر آن ظرف چند ساعت منجر به مرگ شود. اینجا دیگر بحث تقلب نیست؛ بحث سمفونی مرگ است.
ریشههای تناقض؛ چرا با وجود خطر، مصرف میشود؟
پرسش اصلی اینجاست: با وجود این همه هشدار و مشاهده عواقب مرگبار، چرا مصرف الکل در ایران روندی صعودی و «نجومی» دارد؟ کارشناسان، عوامل متعددی را برمیشمرند از جمله مشکلات معیشتی، بیکاری، فشار روانی ناشی از گرانیها و ناامیدی نسبت به آینده، بسیاری را به سمت مواد مخدر و الکل به عنوان مسکنهای کاذب سوق میدهد.
دوم کمبود فضاهای سالم تفریحی؛ به ویژه برای نسل جوان، فقدان محیطهای امن و قانونی برای سپری کردن اوقات فراغت و تخلیه انرژی، میتواند به گرایش به سمت رفتارهای پرخطر بینجامد. سوم، شکاف بین واقعیت اجتماعی و قوانین رسمی؛ وقتی قوانین، یک رفتار را به طور مطلق ممنوع میکنند اما در عمل، آن رفتار در لایههای زیرین جامعه وجود دارد و دسترسی به آن ممکن است، نوعی «دوگانگی ارزشی» ایجاد میشود. این امر میتواند حس کنجکاوی و میل به تجربه کردن را در نسل جوان تقویت کند.
چهارم، تبلیغات غیرمستقیم و دسترسی به اطلاعات؛ نمایش و دیدن سبک زندگی غربی در فیلمها، سریالهای خانگی ایرانی و شبکههای اجتماعی، بدون ارائه آموزشهای لازم درباره خطرات واقعی الکل (به ویژه انواع تقلبی)، میتواند مصرف آن را نوعی «مدرنیته» و «کلاس اجتماعی» در ذهن برخی القا کند.
پیشگیری، تنها راه علاج این ناهنجاری
وضعیت کنونی مصرف الکل در ایران، دیگر یک بحران ساده بهداشتی نیست؛ یک «فاجعه چندوجهی» است که ریشه در تناقضهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. همانطور که این گزارش نشان داد، تهدید تنها به مشروبات قلابی محدود نمیشود، بلکه دامنه آن از تولیدات خانگی غیربهداشتی تا سوءاستفاده از الکل طبی و سم مهلک متانول گسترده است. این پراکندگی منابع خطر، مبارزه با آن را به مراتب دشوارتر میکند. هیچ راه حل ساده و واحدی برای این بحران پیچیده وجود ندارد. رویکرد صرفاً قهری و سلبی، با ایجاد بازار سیاه پررونق، زمینه را برای سودجویی و تولید انواع خطرناکتر الکل فراهم کرده است.
کارشناسان معتقدند رویکرد صرفاً سلبی و قهری در برخورد با این پدیده، پاسخگو نیست و باید به سمت یک استراتژی جامع «کاهش آسیب» و «آموزش» حرکت کرد. افزایش آگاهیهای واقعی، به جای تکیه بر رویکردهای هیجانی و تهدیدآمیز، باید با زبان علمی، روشن و مستقیم، به ویژه برای نوجوانان و جوانان، درباره خطرات دقیق و فوری مصرف مشروبات به ویژه الکلهای تقلبی آموزش داد. از سوی دیگر باید مراکز مشاوره و درمان اعتیاد الکل درجامعه را تقویت کرد. در دسترس بودن و کمهزینه بودن خدمات مشاوره برای مقابله با استرس و افسردگی، و نیز گسترش مراکز ترک اعتیاد معتبر میتواند به حل ریشههای مشکل بپردازد.
ایجاد شفافیت و فضایی برای گفتوگوی بیپرده و علمی درباره این معضل در رسانههای ملی، بدون نگاه سیاهنمایانه یا سفیدنمایانه، کاملا بی طرف، میتواند به عادیزدایی از آن کمک کند. و در آخر مبارزه مؤثر و بیامان با باندهای سازمانیافته تولید مشروبات و توزیع الکلهای تقلبی، به عنوان مجرمانی که عمداً جان مردم را به خطر میاندازند، باید در اولویت کار نیروی انتظامی قرار گیرد.
جامعه، به ویژه نسل جوان، نیازمند دریافت اطلاعات علمی، شفاف درباره عواقب مصرف الکل—به ویژه انواع تقلبی، صنعتی و خانگی—است. پرهیز از تهدید و ارائه واقعیتهای پزشکی و آمار مرگ و میر میتواند مؤثرتر از شعارهای کلی باشد.
البته در این مسیر نباید از برخورد قاطع با شبکههای بزرگ قاچاق، نظارت شدید بر توزیع الکل طبی در مراکز درمانی، و رصد کانالهای نشت از سفارتخانهها بود. همچنین باید در کنار همه اقدامات پیشگیرانه، به فکر کاهش تلفات بود. گسترش مراکز تشخیص و درمان سریع مسمومیت با متانول، و اطلاعرسانی درباره علائم اولیه مسمومیت میتواند جان بسیاری را نجات دهد.
فراموش نکنیم؛ این بحران، یک آزمون بزرگ برای «خرد جمعی» است. ادامه وضعیت موجود به معنای نادیده گرفتن واقعیتهای میدانی و تحمیل هزینههای بیشتر جانی و اجتماعی است. انتخاب بین ادامه این روند مرگبار یا ایستادن برای نجات زندگیها.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا