قتل در اتاقک متروکه

قتل در اتاقک متروکه

پرونده قتل وحید، مرد جوانی که جسدش در اتاقک نگهبانی متروکه یکی از بوستان‌های پاکدشت پیدا شد، پس از تحقیقات گسترده پلیسی و اعترافات اولیه دو متهم، با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری رسید؛ جایی که سهراب و عاطفه، دوست صمیمی و همسر مقتول، در برابر قضات به دفاع از خود پرداختند.

به گزارش سرمایه فردا، اوایل سال گذشته، کشف جسد مردی جوان به نام وحید در اتاقک نگهبانی متروکه یکی از بوستان‌های پاکدشت، رسیدگی به پرونده‌ای جنایی را در دستور کار پلیس قرار داد. رهگذران پارک وقتی وارد اتاقک شدند، با پیکر خون‌آلود او مواجه شدند و بلافاصله موضوع را به مأموران گزارش کردند. تیم جنایی به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی و کارشناسان تشخیص هویت در محل حاضر شدند و مشاهده کردند که وحید با ضربات متعدد چاقو و جراحات شدید بر سر به قتل رسیده است. جسد به کنار دیواره اتاقک کشانده شده بود تا از دید رهگذران دور بماند و راز جنایت دیرتر فاش شود. مدارک همراه مقتول هویت او را آشکار کرد و جسد با دستور بازپرس برای بررسی‌های دقیق به پزشکی قانونی منتقل شد.

تحقیقات اولیه نشان داد که ظهر روز قتل، وحید مهمان خانه یکی از دوستانش به نام سهراب بوده است؛ مردی که یک نیسان آبی داشت. یکی از شاهدان نیز به مأموران گفته بود که همان روز خودروی نیسان آبی به شکلی مشکوک در پارک توقف کرده و راننده آن بی‌هدف پرسه می‌زد. بررسی پرینت تماس‌ها نشان داد سهراب از مدتی قبل با عاطفه، همسر وحید، ارتباط عاطفی داشته است. دستور نقطه‌زنی تلفن همراه هر دو صادر شد و مشخص شد که درست در ساعات وقوع جنایت، موبایل آنها در همان پارک آنتن‌دهی داشته است.

فرزندان نوجوان مقتول نیز در تحقیقات گفتند که مدتی است از ارتباط پنهانی مادرشان با سهراب باخبر بوده‌اند و این رابطه باعث رنج آنها شده بود، اما از ترس فروپاشی خانواده، موضوع را به پدرشان نگفته بودند. تصاویر موجود در گوشی سهراب نیز مهر تأییدی بر این ارتباط بود. با این شواهد، عاطفه و سهراب بازداشت شدند و در بازجویی‌های اولیه به قتل وحید اعتراف کردند.

سهراب در اعترافات ابتدایی گفت: «من و وحید سال‌ها دوست صمیمی بودیم و همین رفت‌وآمدها باعث شد با خانواده او نیز ارتباط داشته باشم. وحید و همسرش مثل من اعتیاد داشتند و بارها دور هم مواد مصرف می‌کردیم. در این رفت‌وآمدها رابطه من و عاطفه شکل گرفت. او از رفتارهای وحید گلایه داشت و می‌گفت زندگی‌اش تباه شده است. روزی به من گفت اگر بخواهیم با هم ازدواج کنیم باید وحید را از سر راه برداریم.» او درباره روز حادثه توضیح داد: «آن روز وحید و عاطفه به خانه من آمدند. بعد طبق نقشه، عاطفه او را به پارک کشاند. وقتی وحید وارد اتاقک شد، عاطفه با آجر ضربه‌ای به سرش زد و من با چاقو به او حمله کردم. سپس جسد را کنار دیوار کشاندیم تا رهگذران متوجه نشوند.»

عاطفه نیز در بازجویی‌ها گفت: «وحید مرا گرفتار مواد کرده بود و زندگی‌ام را نابود کرده بود. به سهراب گفتم باید او را از سر راه برداریم. روز حادثه به بهانه خرید مواد، وحید را به پارک کشاندم و نقشه قتل را عملی کردیم.»

با اعتراف صریح متهمان و وجود ادله محکم، کیفرخواست صادر شد و سهراب با اتهام مباشرت در قتل عمد و عاطفه با اتهام معاونت در قتل عمد در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.

در جلسه دادگاه، فرزندان وحید و مادرش به‌عنوان اولیای دم خواستار قصاص شدند. سهراب در دفاعیات خود اعترافات قبلی را انکار کرد و گفت: «من تحت فشار اعتراف کردم. روز حادثه وحید و عاطفه مهمان خانه من بودند. بعد از ناهار از خانه خارج شدم و دیگر خبر ندارم چه شد. وحید دوست صمیمی من بود و انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم.» عاطفه نیز گفت: «من معاونت در قتل را قبول ندارم. تحت فشار مجبور به اعتراف شدم. آن روز فقط برای خرید مواد به پارک رفتم و نمی‌دانم چه کسی وحید را کشت.»

قاضی با اشاره به آنتن‌دهی موبایل عاطفه در محل جنایت پرسید توضیح او چیست. عاطفه پاسخ داد: «سهراب مرا به پارک رساند تا مواد تهیه کنم. چند دقیقه در پارک بودیم و بعد رفتیم. نمی‌دانم چه شد که وحید همان‌جا کشته شد.»

پس از شنیدن دفاعیات، قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند و پرونده وارد مرحله حساس قضایی شد.

دیدگاهتان را بنویسید