در حالی که مصوبههای متناقض درباره کنکور و شرط معدل، سالهاست فضای آموزشی کشور را درگیر کردهاند، آنچه بیش از همه آسیب دیده، نه فقط کیفیت آموزش، بلکه اعتماد نسل نوجوان به نظام تصمیمگیری است. وعده حذف کنکور، بارها مطرح شده و بارها عقبنشینی کرده؛ نتیجه آن، سردرگمی خانوادهها، افت یادگیری، و تبدیل آموزش به دستگاه تولید استرس بوده است.
به گزارش سرمایه فردا، کنکور دیگر فقط یک آزمون نیست؛ به نماد بیثباتی در سیاستگذاری آموزشی تبدیل شده است. در چهار سال گذشته، تصمیمات شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نحوه سنجش و پذیرش دانشجو، بارها تغییر کرده و هر بار با وعدهای تازه، مسیر جدیدی را ترسیم کردهاند—از حذف دروس عمومی و تأثیر قطعی معدل گرفته تا بازگشت به آزمون تکمرحلهای. اما آنچه در این میان ثابت مانده، بلاتکلیفی دانشآموزان و خانوادههایی است که نمیدانند باید برای کنکور آماده شوند یا معدل را جدی بگیرند. این سردرگمی، نهتنها فشار روانی را افزایش داده، بلکه کیفیت آموزش را نیز بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، نظام آموزشی نیازمند ثبات، شفافیت و بازسازی اعتماد است—اعتمادی که در سایه آزمونهای بیپایان و تصمیمات متناقض، به حاشیه رفته است.
طی سه – چهار سال گذشته، مصوبه کنکوری شورای عالی انقلاب فرهنگی که گفته میشد با هدف کاهش استرس و تقویت نقش سوابق تحصیلی تصویب شده است، بارها دستخوش تغییرشده است؛ از حذف پایه دهم و دروس عمومی گرفته تا بازگشت به برگزاری تکنوبتی. در عین حال یک روز عضو شورای عالی فرهنگی صحبت قطعی بودن اعمال شرط معدل در کنکور میکند و روزی دیگر معاون وزیر علوم میگوید که به هر حال باید براساس قانون کنکور حذف شود.اصلاحات پیدرپیای که بیش از اینکه بتواند گره کور چند ده ساله کنکور را باز کند، داوطلبان را در بلاتکلیفی و سرگردانی نگاه داشته است.
سیاستهای جدید سنجش و پذیرش دانشجو توسط شورای انقلاب فرهنگی در تیرماه ۱۴۰۱ سال رسماً ابلاغ شد. بر اساس این مصوبه قرار بود دروس عمومی از آزمون سراسری حذف شود و سؤالات آزمون فقط به دروس تخصصی هر رشته محدود شود. همچنین سهم سوابق تحصیلی در نمره کل داوطلبان به صورت تدریجی افزایش یابد تا به سقف ۶۰ درصد برسد.
از دیگر محورهای مطرح شده در این مصوبه میتوان به دو نوبته شدن برگزاری کنکور برای کاهش اضطراب داوطلبان و ایجاد فرصت مجدد و همچنین تأکید بر قطعی بودن تأثیر معدل، بهویژه در پایههای پایانی دبیرستان اشاره کرد.
با این حال این مصوبه منتقدانی داشت که به شدت آن را مخرب میدانستند و خواستار لغو یا به تعویق افتادن آن بودند گرچه درست در زمانی که فعالان آموزشی و خانوادهها برای اصلاح این مصوبه یا به تعویق انداختن آن و یا حذف کنکورتلاش میکردند، عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی هشتم خردادماه سال گذشته تأکید کرد که مصوبه کنکور قطعی است و در سالهای بعد هم اجرا میشود: «ما آمادگی تکمیل مصوبه را داریم، اما اینکه دخالت معدل نمرات لغو شود؛ این حتماً اتفاق نمیافتد و اصل مصوبه تغییر پیدا نخواهد کرد. »
از سویی همین چند روز قبل ابوالفضل واحدی معاون آموزشی وزارت علوم نیز اعلام کرد که؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، حذف کامل کنکور مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است!
وی البته اشارهای به آسیبهای کنونی برگزاری کنکور و دلایلی که باعث شده تا هنوز این آزمون حف نشود داشته و گفته است: «به هر حال برگزاری آزمون در یک زمان کوتاه ممکن است نتواند به شکل کامل و جامع ملاک خوبی برای ارزشیابی باشد؛ ضمن اینکه شرایط نامناسبی نظیر استرس و اضطراب را برای داوطلبان ایجاد میکند که داوطلب نمیتواند به خوبی عملکرد علمی خود را نشان دهد. »
استدلال واحدی برای اصرار به برگزاری کنکورو حذف نشدن آن هم در نوع خود جالب است. وی در این خصوص گفته است؛ «باید این واقعیت را بپذیریم که ما یک سری صندلی و رشتههایی در دانشگاهها داریم که متقاضی برای ورود به آنها زیاد است. ما برای اینکه این صندلیها را با رعایت عدالت توزیع کنیم، ناچاریم ابزاری را برای سنجش داشته باشیم و در حال حاضر این ابزار همان برگزاری کنکوراست! تا زمانی که نتوانیم صندلیهای پرتقاضا را عادلانه تقسیم کنیم، حذف کنکور فقط یک شعار باقی میماند. باید الزام ارائه سوابق تحصیلی پایه یازدهم برای پشتکنکوریها لغو شود، فشار بیش از حد شده است. »
وقتی کسی از درون سیستم میگوید فشار زیاد شده، یعنی بحران از مرز هشدار هم عبور کرده و این بار نه فقط کنکور، بلکه معدل هم تبدیل به یک چرخدنده دیگر در دستگاه فرسایشی استرس شده است.
در عین حال، در چهارسال گذشته، شورای عالی انقلاب فرهنگی چنان با ساختار کنکور بازی کرده که انگار بزرگترین آزمون کشور، آزمایشگاهی برای آزمون و خطاست. نتیجه تمام این دستکاریهای پیاپی یک چیز بوده: آشفتگی و سردرگمی مزمن در برنامهریزی تحصیلی نسل نوجوان.
اظهارات متناقض در مورد حذف کنکور یا اعمال تأثیر معدل اعضای شورای انقلاب فرهنگی نیز طی این مدت بیشتر به شعله ابهامات آن دامنزده است. حدود یک ماه قبل، ابراهیم سوزنچی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در توئیتی که شهربور ماه زد آب پاکی را روی دست طرفداران حذف تأثیر معدل از کنکور ریخت. وی در این توئیت نوشت: تأثیر قطعی معدل از کنکور حذف نخواهد شد. جملهای که نشان میداد قرار نیست کنکور«حذف » شود.
اما جالب اینجاست که چند روز بعد دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با لحنی محتاط و البته سرشار از ابهام رسما اعلام کرد: مصوبه حذف کنکور سر جایش است، اما شرایط فعلی اجازه اجرای آن را نمیدهد. بدین ترتیب به گفته وی بالاخره عمر «کنکور» به این دنیا نخواهد بود و چه بسا همین سال بعد، با یک مصوبه دیگر، کاملاً «حذف» شود!
معنای این اظهار نظرها برای دانشآموزان ولی کاملاً مشخص است. اینکه خودتان را آماده کنید، نه کنکور میرود و حذف میشود، نه معدل دست از سرتان برمیدارد. اظهاراتی که بیشتر شبیه وعدهای بیتاریخ است. حذف میکنیم اما نه امروز. شاید فردا. شاید هم هیچوقت!
این حجم از بلاتکلیفی نهتنها استرس را کاهش نداده، بلکه کیفیت واقعی آموزش را هم پایین آورده است. طبق گزارش رسمی مرکز سنجش وزارت آموزشوپرورش، میانگین نمرات امتحانات نهایی دانشآموزان در سه سال اخیر روندی نزولی داشته است. بهطوریکه در برخی دروس نظیر ریاضی و فیزیک، میانگین کشوری به زیر نمره ۱۰ رسیده است. یعنی نیمی از دانشآموزان حتی نمره قبولی نگرفتهاند. این آمار نشان میدهد فشار مضاعف کنکور و معدل، نه به تلاش بیشتر، بلکه به افت یادگیری منجر شده است. نسلی که بیشتر میخواند، بیشتر آزمون میدهد، بیشتر هم استرس دارد اما کمتر یاد میگیرد.
محمد ابراهیمیان کارشناس آموزشی در گفتوگو با خبرنگار روزنامه هفت صبح با بررسی وضعیت نظام آموزشی و بخصوص کنکور در ایران میگوید: بزرگترین بحران امروز ما نه کمبود منابع است، نه حتی کنکور. بلکه بیثباتی در تصمیمگیری و بیاعتمادی دانشآموزان به سیستمی است که بارها قوانین این بزرگرترین آزمون کشور که سرنوشت آنها را رقم میزند را تغییر دادهاند.
جمیع این موارد باعث میشود تا به گفته وی در این شرایط، دانشآموزان ندانند که بالاخره باید برای کنکور تلاش کنند یا معدل را جدی بگیرند؟ ضمن آنکه الدین نیز سردرگماند که شهریه کلاس تستزنی را جور کنند؛ یا پول معلم خصوصی برای بالا رفتن معدل بچههایشان را؟ . به گفته ابراهیمیان، این سردرگمی تنها فشار روانی ایجاد نکرده، بلکه انگیزه و تمرکز نسل نوجوان را تحلیل برده است.
این کارشناس آموزشی در بخش دیگری از سخنان خود به رویه کنونی برگزاری کنکور یعنی شیوه تأثیر شرط معدل در این آزمون اشاره کرده و میگوید: آخرین تغییرات این مصوبه مانند آن است که بگوییم ما کنکور سرنوشت ساز ۴ ساعته را ۲ ساله کردهایم. یعنی اگر قبلاً فشار برای قبولی در کنکور فقط در سال چهارم دبیرستان بود و داوطلب باید نتیجه تلاشهای آمادهسازی کنکورش را در ۴ ساعت آزمون به نمایش میگذاشت، الان این فشار روحی و فیزیکی به ۲ سال افزایش پیدا کرده است. به زبان ساده در این شیو ما خانوادهها را در دو – سه سال آخر تحصیل، تحت شکنجههای روحی و روانی بالایی قرار میدهیم تا فرزندشان معدل بالایی بیاورد، که تبعات آن واقعاً جبران ناپذیر است. همین مسأله باعث شده تا بسیاری از دانشآموزان ما، از همان سال اول دوران متوسطه رسما اعلام کنند که نمیخواهند در کنکور شرکت کنند یا اینکه تصمیم دارند تا در رشتههای بدون کنکور یا رشتههای علمی – کاربردی ادامه تحصیل دهند!
به گفته متولیان برگزاری کنکور، فلسفه تصویب این مصوبه، برقراری «عدالت آموزشی»، بوده و هست. با این حال ابراهیمیان این فلسفه را نیز شکست خورده میداند و میگوید: کسانیکه مصوبات جدید را تصویب کردهاند مدعیاند که در روش قدیمی، هر دانشآموزی که پول بیشتری داشت، میتواتست با استفاده از شرکت در کلاسهای کنکور و کتابهای تست زنی، خودش را برای این رقابت آماده کند، این در حالی است که بسیاری از دانشآموزانی که در خانوادههای کم برخوردار و یا در نقاط محروم و روستاها زندگی میکردند، نمیتوانستند از این امکانات استفاده کنند و در رقابت با سایرین عقب میمانند. اما حالا نیز همین تبعیض به نوع دیگری وجود دارد. یعنی دانشآموزانی که در مدارس غیردولتی و خصوصی درس میخوانند و یا معلم خصوصی میگیرند و معدل بالاتری دارند، میتوانند در رشتههای بهتری قبول شوند. یعنی عملاً این فلسفه شکست خورده است!
البته ابراهیمیان براین باور است که حذف کنکور نیز در شرایط کنونی راهکار مناسبی نیست چرا که جایگزین دیگری برای آن وجود ندارد!
اما همانطور که گفته شد، تغییرات متعدد قوانین کنکور، تبعات زیادی را برای دانشآموزانی که از کنکور برای خود غولی ساختهاند به همراه دارد. وی درباره رویه متناقض شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور میگوید: در چهار – پنج سال گذشته هر سال نسخه جدیدی برای سنجش و پذیرش دانشجو معرفی شده، از دو مرحلهای کردن آزمون گرفته تا حذف و بازگشت دروس عمومی، از اعمال تأثیر قطعی معدل تا بازگشت دوباره به مدل نسبی. هیچکدام فرصت اجرا و ارزیابی پیدا نکردهاند، اما هر کدام به نوعی، هزینههای روانی و آموزشی خود را گذاشتهاند. در حقیقت نظام سنجش ما تبدیل به آزمایشگاه شده و نسل نوجوان، موش آزمایش آن است.
حالا اما در چنین شرایط آشفته بازاری برای ورود دانشآموزان به دانشگاهها چه باید کرد؟ کنکور را کاملاً حذف کرد یا به همین شیوه کنونی و تأثیر معدل بر آن؛ ادامه داد؟ ابراهیمیان در این زمینه معتقد است: حالاوقت آن است که به جای تغییر فرمولها، ثبات تصمیمگیری و شفافیت در اولویت قرار گیرد. دانشآموز باید بداند اگر امروز برای هدفی تلاش میکند، فردا با یک مصوبه ناگهانی همه چیز عوض نخواهد شد. تصمیمات شورای عالی انقلاب فرهنگی باید حداقل چند سال بدون تغییر اجرا شود تا دانشآموز و خانواده بتوانند برنامهریزی کنند.
این کارشناس آموزشی البته به شخصه معتقد است که مصوبه تأثیر معدل بر کنکور میتواند مفید باشد ولی به شرطهها و شروطهها. وی در این زمینه میگوید: به نظرم این مصوبه زمانی میتواند مفید باشد که نظام نمرهدهی باید یکسان شود تا تأثیر معدل عادلانه باشد. در عین حال اطلاعرسانی شفاف و به موقع درباره منابع و تغییرات قانونی لازم است. همچنین بهتر است فشار مضاعف بین کنکور و معدل کاهش یابد و فرصت یادگیری واقعی و مهارتآموزی فراهم شود. در عین حال شاید مناسبترین گزینه در شرایط کنونی این باشد که روی مدارس دولتی سرمایهگذاری کنیم. باید معلمان آموزش کافی ببینند تا سرکلاسها به بهترین نحو ممکن دروس را به دانشآموزان خود یاد بدهند.
ابراهیمیان میگوید: حذف کنکور یا تأثیر معدل، هر دو قابل بحثاند اما غیرقابل قبول است که نظام آموزشی به دستگاه تولید استرس تبدیل شود. آینده یک نسل با آزمون ساخته نمیشود، بلکه با اعتماد ساخته میشود و ما در حال از دست دادن همین سرمایه نامرئی
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا