حکم علیرضا بیرانوند بالاخره صادر شد و سنگربان تیم ملی و باشگاه تراکتور، بابت فسخ غیرقانونی با باشگاه سابقش(پرسپولیس) به پرداخت ۲۷ میلیون تومان و ۴ ماه محرومیت از بازیهای داخلی محکوم شد.
بیرانوند که با مشاوره و امیدهای واهی وکیلش و مدیران باشگاه تبریزی، خود را پیروز این پرونده تصور می کرد، پس از صدور رای به شدت از مدیران تراکتور به خاطر توصیهشان بدو در باب معذرتخواهی و دلجویی از باشگاه پرسپولیس دلخور شده و گفته میشود به همین سبب خواهان جدایی از تیم تبریزی و پیوستن به جمع آبیپوشان پایتخت است.
علیرضا بیرانوند قبل از پیوستن به پرسپولیس از تمایل قلبیاش برای آبیپوش شدن خبر داده و درصدد چنین انتقالی نیز بود، ولی وجود سیدمهدی رحمتی به عنوان مرد شماره یک دروازه استقلال و حضور شبانه حسین هدایتی در اردوی تیم ملی برای سرخپوش شدن او، وحید امیری و سیدجلال حسینی برای رفتن به تیم رقیب، کافی بود. او که ۲ فصل قبل نیز با به راه انداختن یک نمایش هدفمند، قراردادش را با پرسپولیس فسخ کرد و قصد پیوستن به اردوگاه رقیب را داشت، سرانجام با نیل به مقصودش در جمع قرمزپوشان باقی ماند. اینک نیز بابت دلخوری از مسوولان تراکتور و شاید باز هم در بازیای هدفمند، سودای پیوستن به تیمی که قلبا دوستش دارد را علنی کرده است. گفته میشود او حتی از مدیران استقلال خواسته رضایتنامهاش را از تراکتوریها اخذ کنند ولی استقلالیها به بیرو گفتهاند خودش باید در این مورد اقدام کند.
آیا این بار بیرانوند واقعا خیال آبیپوش شدن دارد یا باز درصدد تحقق خواستهای است؟ احتمال اینکه وی این بار قصد جدیتری برای حضور در استقلال داشته باشد بسیار محتمل است ولی این هم در راستای نیل به هدفش و بیشتر از باب انتقامگیری است! موضوعی که شاید به افزایش انگیزه وی نیز منجر شود، اما دمدمیمزاج بودن او نیز مسالهای است که میتواند وقت و نیروی مدیریت استقلال را مانند ۲ سال پیش هدر دهد..
مدیران باشگاه استقلال که قبل از عقد قرارداد با جایگزینی بهتر، سنگربان خود(سیدحسین حسینی) را عامدانه از دست دادند و همچنان در پی استخدام دروازهبانی خوب و ترجیحا خارجی هستند، بدشان نمیآید سنگربان شماره یک تیم ملی را در جمع خویش ببینند؛ موضوعی که تحققش با توجه به قرارداد بیرانوند با تراکتور و دستور زنوزی برای ممانعت از خروج بازیکنان اصلی با مشکلاتی همراه است. این بار اما این دروازهبان، با صداقت و عزمی جزم قصد آبیپوش شدن را دارد یا خیر، مرور زمان نشان خواهد داد.
به فرض اینکه عزم بیرانوند برای پیوستن به استقلال جدی باشد، ولی او ۴ ماه محرومیت از حضور در میادین را در پیش دارد. با توجه به خلا فعلی استقلالیها درون دروازه که هنوز تکلیف آن بطور جدی مشخص نشده است و مبلغ سنگینی که حتما بیرو به رغم ۴ ماه دوری اجباری برای عقد قرارداد خواستار میشود، چنین انتقالی صرفه فنی و مالی دارد؟ چرخشهای تصمیمگیری او به لحاظ شخصیت و رفتارش هم که در نوع خود، مسالهساز می تواند باشد! آیا مدیران استقلال چنین هزینههایی را نیز لحاظ میکنند یا ابعاد مختلف این انتقال به ویژه از منظر تبلیغاتی و ترمیم وجهه خود را اولویت قرار میدهند؟
سوای این بحث، باید به این موضوع نیز گریزی زد که مسؤولان استقلال بر پایه کدام استدلال فنی یا جانبی قوی، قید حسینی را که با وجود ضعفهایش، در فصل ناموفق استقلال یکی از بهترینهای این باشگاه بود را زدند تا کماکان در آخرین روزهای نقل و انتقالات به دنبال جانشین شایستهای برای او باشند؟ آیا او از جمیع جهات از امثال فرعباسی سرتر نبود؟ وانگهی! کدام عقل سلیمی در سال منتهی به جام جهانی، قید بازیکن ملیپوش خود را میزند در حالیکه وی امکان بالقوه حضور ثابت در چارچوب دروازه تیم ملی با توجه به اتفاقاتی که میتواند بر عملکرد بیرانوند تاثیر منفی بگذارد را نیز دارد و اینگونه باشگاه خود را از مواهب مادی و معنوی آن محروم میسازد؟
به هر روی قضیه استخدام بیرانوند با توجه به افت فنی و روحی وی و نوع رفتارها و تصمیماتش، نیازمند درنگ بیشتری است، مگر اینکه تغییرات بایستهای را در این ۲ مقوله مهم از طرف این دروازهبان شاهد باشیم؛ صداقت رفتاری در تصمیمش به اضافه غلبه کفه فنیاش بر مسائل حاشیهای که گریبانگیر خود وی و باشگاه در طول فصل میشود.
در روزهایی که بازار سرمایه با افتی فراگیر و کاهش قیمت در اغلب نمادها مواجه…
در سرزمینی که خانهها موقتاند و تحریریهها ناپایدار، آرزو شهبازی از تکهتکه شدن هویت حرفهایاش…
در حالی که زمینخواری یکی از بحرانهای مزمن کشور است و بارها مورد تأکید رهبر…
طبق آخرین طرح تفصیلی تهران، جمعیت این کلانشهر باید حدود ۸.۹ میلیون نفر باشد، اما…
آدام گرنت، نویسنده و روانشناس برجسته، با طراحی هرم سبکهای تفکر، تصویری روشن از سطوح…
نشریه اکونومیست، بهعنوان بخشی از کمپین فشار حداکثری امریکا علیه تهران، لزوم جلوگیری از صادرات…