هرکس می تواند یک سرمایه گذار سرمایه دار  باشد؟
هرکس می تواند یک سرمایه گذار سرمایه دار  باشد؟

نظام سرمایه داری و به تبع آن گسترش آزادی خواهی های فردگرایانه در جهان این توهم را بوجود آورده که هرکس می تواند یک سرمایه گذار سرمایه دار  باشد

به گزارش سرمایه فردا، علی فتحی در یادداشتی اعلام کرد که ستقرار  نظام سرمایه داری و به تبع آن گسترش آزادی خواهی های فردگرایانه در جهان این توهم را بوجود آورده که هرکس می تواند یک سرمایه گذار سرمایه دار  باشد و همچون هر سرمایه دار کسب سود کند .
اما واقعیت این است که سرمایه داری شرایطی را فراهم کرده که هرکسی جای خودش بنشیند و از موهومات کیمیاگرانه فاصله بگیرد زیرا تا پیش از ظهور سرمایه داری برای کسب ثروت راههای محدودی وجود داشت ولی  هرکس می توانست گنجی را در خرابه ای پیدا کند و یا کسی می توانست مس را با جادوی کیمیاگرانه به طلا تبدیل نماید در زمره ثروتمندان قرار می گرفت به عبارت دیگر در هر دو مورد تصادف و احتمال وجود داشت و هرکس با هر موقعیتی حتی یک چوپان و یک رهگذر در یک مخروبه می توانست با یافتن یک گنج ثروتمند شود اما سرمایه داری بساط اینگونه توهمات  پولدار شدن را برچید و راهی برای کسب ثروت گشود که دقیقا وابستگی فراوانی به لیاقت و توانایی های فردی داشت و در نتیجه توهم ثروتمند شدن را از مغز بسیاری از افراد بیرون ریخت  ولی در عوض  نظام مزد را برپا نمود تا هرکس که قادر نیست به روش سرمایه دارانه کسب ثروت کند حداقل از تامین نیاز های حیاتی خود عاجز نماند
بنابراین اقلیتی  کم تعداد قادرند به روش سرمایه داری کسب ثروت کنند و بخش اصلی جوامع باید با استخدام در بنگاه های تجاری و تولیدی و خدماتی و علمی با کسب درآمد روزگار سپری نمایند
به این سبب سرمایه داری با توهم زدایی از ثروت های شانسی و قمارگونه  راهی نو برای کسب درآمد اکثریت مردم فراهم نمود تا در توهم ثروت اقداماتی انجام ندهند که بعوض ثروت با فقر و نکبت زندگی کنند
از این رو اولین اصل اقتصاد سرمایه داری این است که تعداد معدودی لیاقت تاسیس بنگاه اقتصادی دارند و خیل عظیم مردم باید به  ریسک تاسیس بنگاه  نزدیک نشوند چون خسران خواهند دید و شکست خواهند خورد
در حقیقت شکست و ورشکستگی بیخ گوش کسانی است که از توانایی و لیاقت  و موقعیت لازم برخوردار نیستند اما خود را گرفتار تاسیس بنگاه اقتصادی می کنند اینگونه افراد اولا منابع مالی را تلف می کنند ثانیا زندگی خود را تباه می نمایند و ثالثا خانواده خود را دچار یاس و سرخوردگی می کنند و در مجموع شکست خوردگان متوهم بخش عظیمی از جامعه می شوند که یا به فساد روی می برند یا با حسادت و تنگ نظری ثروت دیگران را خوار می شمارند و چه بسا خود ندانسته سوسیالیست می شوند و علیه مالکیت خصوصی و بنگاه های موفق پرخاشگری می نمایند و جامعه را به سمت تخریب و از همپاشی نظم سرمایه دارانه و سلب بهره از مواهب تمدن سرمایه داری رهنمون می شوند
در نهایت سرمایه داری با کشف همراه است و با شانس بی ارتباط است آیا همه قادرند کاشف باشند ؟