ثریا اسفندیاری، همسر دوم محمدرضا پهلوی، در خاطراتش پرده از چهره زنانه و پرتنش دربار پهلوی برداشت؛ جایی که دسیسه، رقابت و بیاعتمادی، زندگی او را از ملکه ایران به بازیگر تنها در اروپا بدل کرد. روایت او از کودتای ۲۸ مرداد، جدایی تلخ، و مرگ در غربت، تصویری متفاوت از دربار سلطنتی ارائه میدهد.
به گزارش سرمایه فردا، در تاریخ معاصر ایران، نام ثریا اسفندیاری نه فقط بهعنوان همسر دوم محمدرضا پهلوی، بلکه بهعنوان زنی که در دل دربار سلطنتی با توطئهها، فشارها و ناکامیها روبهرو شد، ثبت شده است. خاطرات او در کتاب «کاخ تنهایی» تصویری بیپرده از فضای زنانه و رقابتآلود دربار پهلوی ارائه میدهد؛ فضایی که در آن اشرف پهلوی، تاجالملوک و دیگر زنان درباری، با دسیسهچینی و سخنچینی، مسیر زندگی ثریا را به سمت جدایی و تبعید سوق دادند.
از آشنایی با شاه تا ازدواج و ورود به کاخ، از تلاشهای نافرجام برای درمان نازایی تا جدایی رسمی در سال ۱۳۳۶، زندگی ثریا مجموعهای از فراز و نشیبهایی بود که در نهایت او را به پاریس کشاند؛ جایی که سالها بعد، در تنهایی و سکوت، چشم از جهان فروبست. این گزارش، نگاهی دارد به زندگی ثریا اسفندیاری، زنی که ملکه شد اما هرگز دربار را خانه خود ندانست.
برگی از تاریخ امروزمان متعلق است به ثریا اسفندیاری همسر دوم محمدرضا پهلوی که مصائب و زندگی پرفراز و نشیبش در میان پهلویها دستمایه نوشتن خاطرات او در کتاب «کاخ تنهایی» شد و حقایق زیادی از ماهیت درباری پهلوی را افشا کرد؛ سری خاطرات همسر شاه مخلوع را اینجا بارها نوشتهام؛ جایی که ثریا از نحوه آشنایی با محمدرضا توسط عمهاش فروغ ظفر و شمس خواهر شاه و بعد از روزهای سخت بیماری قبل از ازدواج با محمدرضا و ورود به دربار شوم پهلویها میگوید و از دسیسهچینیهای تاجالملوک مادر محمدرضا و اشرف علیه خود مینویسد و آن دربار «خالهزنکی شاه» به قول خودش و به روزهای سخت کودتای ۲۸ مرداد و فرار همراه با محمدرضا به ویلای کلاردشت و آن ماجرای پرواز با هواپیمای «پیچ کرافت» به عراق و از آنجا به ایتالیا.
ثریا همچنین به روزهای بعد از طلاق و روی آوردن به بازیگری مینویسد.
ثریا اسفندیاری بختیاری، دومین همسر محمدرضا پهلوی، اول تیر ۱۳۱۱ در بیمارستان میسیونرهای انگلیسی در اصفهان متولد شد. پدرش خلیل فرزند اسفندیار سردار اسعد بختیاری و مادرش زنی آلمانی به نام اوا کارل بود. ثریا در خاطرات خود نوشته بود بزرگترین آرزویش پیش از اینکه ملکه ایران شود، هنرپیشگی سینما بوده و پیش از اینکه برای اولین دیدار با شاه به کاخ سلطنتی برود، با پدرش شرط کرده بود که اگر شاه او را نپسندید یا او از شاه خوشش نیامد، او را به هالیوود بفرستد. نشان دادن عکسهای ثریا توسط عمهاش فروغ ظفر به شمس پهلوی سرنوشت ثریا را دگرگون کرد. ثریا به تهران دعوت شد و در ۲۳ بهمن ۱۳۲۹ به عقد محمدرضا پهلوی درآمد و ملکه ایران شد.
در سال ۱۳۳۳علیرضا برادر تنی محمدرضا براثر یک سانحه هوایی مشکوک کشته شد. با مرگ او و تحریکات تاجالملوک و دسیسهچینیهای اشرف، مسئله ولایتعهدی جدی شد، چراکه ثریا تا آن زمان نتوانسته بود فرزندی به دنیا آورد. از آن پس درمان ثریا توسط پزشکان متخصص خارجی آغاز و در سفرهای متعدد به اروپا و آمریکا پیگیری شد اما ثمری نبخشید. ثریا درباره فضای دربار مینویسد: «برخلاف دوران سلطنت رضاشاه که زنان نقشی در دربار نداشتند؛ دربار پسرش یک دربار زنانه بود. درست است که زنها رسما نقشی بهعهده نداشتند؛ ولی در عمل با هزاران حیله و دسیسه به مقاصد خود جامهعمل میپوشاندند و من ناچار بودم در میان این کانون دسیسه و توطئه که ملکه مادر در راس آن قرار داشت؛ خود را از بلایا مصون نگاه دارم. البته این توهم نباید ایجاد شود که زنان درباری واقعا چیزی از عالم سیاست میدانستند. نه، سطح معلومات و اطلاعات آنها بسیار محدود بود و تنها چیزی که در آن مهارت داشتند توطئه و سخنچینی بود. ملکه مادر هر روز عدهای از زنها را به دور خود جمع میکرد و ساعتها با آنها با صرف چای و غیبت از این و آن میپرداخت و شاید من که هیچ وقت در این مجالس حاضر نمیشدم، یکی از موضوعات صحبت آنها بودم.»
القصه… بعد از ناکامی ثریا در درمان، چندی بعد شاه گرفتن زن دیگری را تنها جهت بچهدار شدن مطرح کرد، ولی ثریا تصمیم خود را درخصوص جدایی اعلام کرد. ثریا در بهمن ۱۳۳۶ به سوئیس رفت و در ۲۳ اسفند همان سال خبر طلاق آن دو منتشر شد. گفته میشد محمدرضا پهلوی ارثیهای ۴۰ میلیون دلاری به اضافه ماهانه ۳۰۰ هزار فرانک برای ثریا باقی گذاشت. هرچند دلیل این طلاق نازایی ثریا و نگرانی رجال حکومتی از آینده سلطنت اعلام شد اما برخی شایعات از نارضایتی نزدیکان شاه از جمله اشرف پهلوی از ازدواج او با ثریا و نقش پررنگ آنان در وقوع این ماجرا حکایت داشت. بااین حال اشرف پهلوی با تمام خباثتهایش با رد این شایعات بارها در مصاحبههای گوناگون اعلام کرد که «باتوجه به عشق شاه به ثریا، اگر او میتوانست فرزندی به دنیا بیاورد، جدایی این دو غیرممکن بود.»
ثریا سرانجام سوم آبان۱۳۸۰ در ۶۹سالگی در آپارتمان خود در پاریس بر اثر سکته مغزی جان سپرد و در گورستان مونیخ در مقبره خانوادگی خاندان اسفندیاری به خاک سپرده شد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا