رسم غلط تیراندازی در مراسم عروسی بار دیگر فاجعه آفرید. در شبی که قرار بود خاطره‌ای شیرین برای یک خانواده رقم بخورد، شلیک‌های بی‌محابای پدر داماد، دو کودک خردسال را به کام مرگ کشاند و جشن را به عزا بدل کرد. پرونده این جنایت خونین پس از چهار سال کش‌وقوس قضایی، همچنان در دادگاه کیفری تهران در حال رسیدگی است.

به گزارش سرمایه فردا، هر بار که خبر تیراندازی‌های مرگبار در جشن‌های عروسی منتشر می‌شود، امیدی در دل‌ها زنده می‌شود که شاید این رسم غلط برای همیشه پایان یابد. اما بار دیگر، در شهریار، این آیین نادرست قربانی گرفت و شادی یک خانواده را به سوگ بدل کرد.

ماجرا به بامداد ششم خرداد بازمی‌گردد؛ زمانی که پدر ۶۱ ساله داماد، پس از پایان مراسم، اسلحه شکاری خود را از خانه آورد تا به رسم دیرینه تیراندازی کند. او که تحت تأثیر مصرف مشروبات الکلی تعادل نداشت، در مقابل منزل عروس و داماد چندین تیر شلیک کرد. نتیجه این اقدام، اصابت گلوله به چهار نفر بود: دختر ۹ ساله‌ای که پیش از رسیدن به بیمارستان جان باخت، زن جوانی ۳۱ ساله که از ناحیه دست مجروح شد، نوزاد ۷ ماهه‌ای که از دست آسیب دید و پسر ۶ ساله‌ای که از ناحیه شکم هدف قرار گرفت و علی‌رغم تلاش پزشکان در بیمارستان بوعلی تهران جان خود را از دست داد.

کارآگاهان جنایی پس از تشکیل تیم‌های تخصصی و دریافت دستور قضایی، عامل تیراندازی را به همراه اسلحه شکاری و پوکه‌های شلیک‌شده دستگیر کردند. متهم در بازجویی‌ها اعتراف کرد که به دلیل رسم خانوادگی و برای نشان دادن شادی در شب عروسی فرزند آخرش، تصمیم به تیراندازی گرفته بود. او گفت: «چون مشروب خورده بودم، گذر زمان را حس نمی‌کردم و بی‌اختیار پنج تیر شلیک کردم که دو تیر به کودکان اصابت کرد.»

این حادثه، جشن ازدواج را به کابوسی تلخ بدل کرد. عروس و داماد در میان گریه و شیون مهمانان، شاهد بازداشت پدر داماد بودند. متهم در ادامه تحقیقات اظهار داشت: «خاطره‌انگیزترین شب زندگی فرزندم را به عزا تبدیل کردم. کاش بمیرم و به خانه برنگردم، چون نمی‌توانم پاسخگوی خانواده‌هایی باشم که فرزندانشان را برای شادی آورده بودند اما با کار من به خاک سپرده شدند.»

پرونده پس از تکمیل تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. در نخستین جلسه، پدر دختر ۹ ساله مقتول با گریه اعلام کرد که از خون فرزندش نمی‌گذرد و خواستار قصاص شد. مادر پسر ۶ ساله نیز که خود از ناحیه پا آسیب دیده بود، تقاضای قصاص برای فرزندش و دریافت دیه برای خود را مطرح کرد.

متهم در دفاعیات خود گفت: «ما اهل لرستان هستیم و رسم قدیمی تیراندازی در عروسی را اجرا کردم. قبول دارم که مشروب خورده بودم و قصد آسیب زدن نداشتم.» قضات در پایان جلسه، او را به دلیل قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه و سه سال زندان محکوم کردند.

با اعتراض اولیای دم، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و حکم شکسته شد. در رسیدگی مجدد در شعبه دهم دادگاه کیفری، متهم بار دیگر همان دفاعیات را تکرار کرد و این بار به پرداخت دیه و چهار سال حبس محکوم شد. رأی صادره به تأیید دیوان عالی کشور رسید.

با این حال، خانواده مقتولان با توجه به اینکه دیه زن مسلمان نصف مرد است، از دادگاه درخواست کردند که باقی دیه دخترشان از صندوق بیت‌المال پرداخت شود. این تقاضا اکنون در دادگاه مورد بررسی قرار دارد و رأی نهایی در آینده صادر خواهد شد.

این پرونده بار دیگر نشان داد که رسم خطرناک تیراندازی در مراسم عروسی، نه‌تنها شادی را به عزا بدل می‌کند، بلکه سال‌ها خانواده‌ها را درگیر دادگاه و داغی جبران‌ناپذیر می‌سازد.