به گزارش سرمایه فردا، سیروس همتی از آن دسته بازیگرانی است که مسیر هنریاش را نه با شهرت لحظهای، بلکه با تجربههای متنوع و انتخابهای آگاهانه ساخته است. او در گفتوگویی تازه، از «دشتستان» بهعنوان بخشی از پازل کارنامهاش یاد میکند؛ نقشی که شاید در ظاهر ساده باشد اما برای او عمق معنایی دارد. همتی در این روایت، تنها به یک سریال نمیپردازد؛ بلکه از کمدی بهعنوان ابزاری اجتماعی، از رشد سالنهای خصوصی بهعنوان فرصتی برای آزادی بیان، از ورود بلاگرها به صحنه بهعنوان واقعیتی بازارمحور، و از فضای مجازی بهعنوان جهان واقعی انسانها سخن میگوید. این نگاه چندوجهی نشان میدهد که او هنر را نه صرفاً یک حرفه، بلکه راهی برای درک جامعه و بازتاب د
با آغاز پخش «دشتستان» از شبکه یک و ترکیب ژانری آن، سیروس همتی یکی از نامهایی است که توجه مخاطب را به خود جلب میکند؛ بازیگری که سالهاست میان تئاتر و تصویر در رفتوآمد است و هر بار نقش تازهای را برای تجربه انتخاب میکند.
او در این گفتوگو، صریح و بیپیرایه درباره انتخابش برای این مجموعه، برداشتش از ژانر کمدی اجتماعی، وضعیت تولیدات پلتفرمها، ماجرای سالنهای خصوصی تئاتر، ورود بلاگرها به صحنه، فضای مجازی و حتی سرنوشت احتمالی شخصیتش در فصل دوم سخن میگوید.
نقطه شروع؛ ورود به جهان دشتستان
از همتی درباره اینکه چرا پیشنهاد «دشتستان» را پذیرفت، میپرسیم. پاسخ او مستقیم و بدون مقدمه است؛ روایتی که نشان میدهد سادهترین نقشها هم برایش گرههای احساسی و معنایی دارند:
«وقتی متن را خواندم، حس کردم با شخصیت سیروس مشمول ارتباط برقرار میکنم. موقعیتی پیش رویش قرار گرفته که در یک ساختمان نیمهکاره دو کارگر گم شدهاند. این محوطه، محدوده انتظامی اوست و مسئول است که سرنخ پیدا کند و بفهمد این دو نفر کجا رفتهاند. داستان ظاهری ساده دارد، اما بار احساسی و تعلیق درونی نقش برای من جذاب بود. از آن دست کاراکترهایی که شاید روی کاغذ کوچک جلوه کند، ولی عمقش هنگام بازیکردن خودش را نشان میدهد.»
او درباره لحن روایی سریال هم میگوید: «دشتستان میان کمدی و درام تعادل برقرار میکند. حس میکنم امیر بشیری دنبال ساخت جهانی بود که با تلفیق ژانرها واقعیت زندگی دانشجویی، روابط خانوادگی، تفاوتهای نسلی و روحیه جوانها را هم در خودش داشته باشد.»
نقش سیروس مشمول؛ قرار بود ادامه داشته باشد
همتی موضوع مهمی را درباره نقش خود در «دشتستان» بیان میکند: «برنامهریزی بر این بود که شخصیت سیروس مشمول در ادامه سریال هم حضور داشته باشد؛ با سنوسالی بیشتر و درگیر پروندهای تازه. ساختار داستانی به گونهای بود که این شخصیت جای خالی فصل دوم را پر کند. اما بهخاطر برخی دغدغههای مالی و شرایطی که پیش آمد، حضورم در بخشهای بعدی امکانپذیر نشد.»
او جملهای میگوید که هم تلخ است و هم واقعی: «در هنر همیشه فکر میکنیم میکاریم، برداشت میکنیم؛ در حالی که دیدهام هرچه کاشتهایم، برداشت دلخواه بهدست نیامده. مسیر همیشه آنطور که تصور میکنیم پیش نمیرود.»
کمدی؛ سرپناهی برای بیان اجتماعی
از همتی درباره این نگاه پرسیده میشود: آیا امروز برای طرح یک مضمون اجتماعی، پوشش طنز انتخاب مؤثرتری است؟
او مکثی میکند و با لحنی جدی پاسخ میدهد:«در بسیاری از کشورها، کمدی کارکردی فراتر از خنده دارد. بستری برای بیان دغدغههاست. مخاطب با خنده، مقاومتش کمتر میشود و پیچیدگی موضوع را راحتتر میپذیرد. این اتفاق ویژه یک جغرافیا نیست. در بسیاری از جوامع، کمدی ابزار بیان مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی گزارههای مذهبی است. این قالب ظرفیت دارد حقیقتی تلخ را با کمترین اصطکاک منتقل کند.»
او اضافه میکند:«گاهی ساختارهای رسمی یا فضای محافظهکارانه، گفتوگو را سخت میکند. طنز راهی برای عبور از این دیوارهاست. نه برای فرار از واقعیت، برای نزدیکشدن به آن.»
شبکه نمایش خانگی؛ شتاب تولید، نتیجه دوگانه
موضوع بعدی بحث، چشمانداز سریالسازی در پلتفرمهاست. سال پرکاری است و همتی در پاسخ، تجربه تماشاگری خودش را مثال میزند:«چند سریال در یکی دو سال اخیر مرا نگه داشتند؛ از پای تلویزیون بلند نمیشدم، منتظر قسمت بعد میماندم، حتی در جمع خانوادگی درباره ادامه داستان حرف میزدیم. مثل از یادرفته، یاغی، پوست شیر و کموبیش وحشی. همین اتفاق درباره تاسیان هم افتاد. این مسئله نشان میدهد بخش قابل توجهی از تولیدات نمایش خانگی توانستهاند استاندارد بالاتری ارائه دهند.»
با این حال او نیمه دیگر ماجرا را هم ترسیم میکند:«وقتی تعداد پلتفرمها زیاد میشود، شتاب تولید بالا میرود. این شتاب همیشه کیفیت نمیآورد. فشار بازار، برخی پروژهها را از ریتم منطقی دور میکند و کارهایی دیده میشود که انرژی لازم را ندارند. مجموعههایی تولید میشود که انگار به انتهای مسیر رسیدهاند اما به فعالیت ادامه میدهند. حجم تولید افزایش پیدا کرده، بخشی از آن ارزشمند است و بخشی فرسوده.»
او در جمعبندی میگوید:«بهطور کلی پلتفرمها فضای بیشتری برای خلاقیت ایجاد کردهاند. نگاه حرفهایتر شده، امکانات بیشتر شده، اما همیشه همه آثار نقطه قوت مشترک ندارند.»
رشد سالنهای خصوصی؛ فرصت یا تهدید؟
سؤال بعدی درباره افزایش سالنهای خصوصی تئاتر است؛ موضوعی که دو گروه مخالف و موافق دارد. همتی با لحنی صریح و تجربهشده صحبت میکند: «من به سالنهای خصوصی دید مثبت دارم. سالها پیش اگر درخواست اجرا در سالن دولتی میدادم، شاید سه سال بعد نوبتم میرسید. این برای بازیگری که باید در جریان باشد، قابل تحمل نیست. گروهها هزینه میکردند، وقت میگذاشتند، اما امکان اجرا به تأخیر میافتاد.»
او درباره جنبه محتوایی ماجرا توضیح میدهد:«بسیاری از موضوعاتی که امروز در سالنهای خصوصی اجرا میشود، در سالنهای دولتی امکان اجرا نداشت. مقررات اداری، محدودیت موضوعی و چارچوبهای اخلاقی بخش دولتی، مانع برخی روایتها میشد. سالن خصوصی فضای آزادتر ایجاد کرده و به گروهها اجازه داده حرف امروز را بیان کنند».
همتی البته یادآور میشود که آزادی عمل بیشتر لزوماً به معنای کیفیت تضمینشده نیست، اما فضای رقابتی و سرعت تصمیمگیری، به رشد اجراها کمک کرده است.
ورود بلاگرها به صحنه؛ موافقت مشروط
یکی از بحثهای جنجالی امروز تئاتر، حضور بلاگرها روی صحنه است. او بدون تعارف نظرش را میگوید: «من با ورود بلاگرها مخالفت ندارم. اینکه بگوییم چرا فلانی آمده تئاتر، نگاه غلطی است. سینماگران سالها به تئاتر آمدهاند. موسیقیدانها به بازیگری تجربه کردهاند. هیچ دلیلی ندارد جلوی ورود یک چهره شناختهشده گرفته شود.»
اما او یک شرط مهم برای این حضور قائل است: «تماشاگر تشخیص میدهد. اگر بلاگری روی صحنه توانایی داشته باشد، موفق میشود و ادامه میدهد. اگر نداشته باشد، خودش متوجه میشود که باید مسیر دیگری انتخاب کند. بسیاری از بلاگرها برای تبلیغ، گیشه و جذب مخاطب انتخاب میشوند. این بخشی از واقعیت بازار است. اما در نهایت کیفیت است که موقعیت فرد را تثبیت میکند.»
برای تأکیدش یک مثال شخصی هم میزند: «الان یک ماه و نیم است با نیما شمس جلسات متعدد داریم برای تولید یک قطعه موسیقی. دائم میپرسیم آیا از پس این کار برمیآییم یا نه. این تردید مفید است. اگر بلاگرها هم با چنین وسواسی وارد شوند، میتوانند از پس نقش برآیند.»
فضای مجازی؛ جایی که چهرهها خودِ واقعیاند
از او درباره حضور بازیگران در فضای مجازی میپرسم. خیلیها معتقدند این فضا پیامدهای مثبت و منفی همزمان دارد. همتی بیواسطهترین تعریف ممکن را ارائه میدهد: «فضای مجازی برای من یک جهان واقعی است. بسیاری از آدمها را از روی کامنتها و نوشتههایشان میشناسم. ذهنیت، نگرانیها، نوع نگاهشان به جامعه، حسشان به وطن یا مسائل روز را میشود از همین نشانهها فهمید. احساس میکنم آنجا آدمها خودشان هستند؛ بدون نقاب. در زندگی روزمره نقشهای مختلف داریم، اما در صفحه شخصی، آدم بدون محافظ ظاهر میشود.»
او درباره نقش اجتماعی سلبریتیها در این فضا میگوید: «وقتی چهرهها همسو با مطالبات مردم میشوند، انرژی مثبتی در جامعه میچرخد. همراهی با موضوعات مردمی حس همدلی ایجاد میکند. هر وقت خلاف جریان مردم حرکت شود، واکنش تند و گستردهای شکل میگیرد. مردم همیشه حسگر اصلی هستند.»
سیروس همتی؛ میان تئاتر، تصویر و دغدغههای امروز
جمعبندی حرفهای همتی ما را به تصویری روشنتر از او میرساند: بازیگری که جهان هنر را با واقعبینی همراه کرده؛ در عین حال امید دارد و خستگیناپذیر جلو میرود.
او از سنگینی بازار تولید تا کیفیت سریالها، از آزادی عمل سالنهای خصوصی تا حضور بلاگرها، از کارکرد اجتماعی کمدی تا اهمیت فضای مجازی، تمام دغدغههای زیستی یک هنرمند در روزگار ما را با صدای بلند بیان میکند.
«دشتستان» برای او فقط یک نقش نبوده؛ تکهای از پازل تجربههایی است که سالها در کارنامهاش ساخته است. دغدغه، صراحت، واقعگرایی و میل به آموختن، عناصر اصلی گفتوگوی اوست؛ همان عناصری که حضورش در هنر امروز را قابل تأمل کرده است.
سفرهای اخیر عراقچی به عمان، لاهه و پاریس، در شرایطی انجام میشود که وزارت خارجه…
جهان امروز دیگر با نسخههای قدیمی جهانیشدن قابل توضیح نیست؛ اقتصاد جهانی درگیر نیروهای متضاد،…
طرح اصلاح «قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی» که بهتازگی کلیات آن در مجلس تصویب شده،…
احمدرضا شهرکن، جوانی ۲۲ ساله از روستاهای اطراف تهران، با جسارت و پشتکار توانست از…
تصویب معافیت مالیاتی اوره و خروج آن از فهرست مواد خام و نیمهخام، یکی از…
هادی مرزبان، کارگردان و بازیگر برجسته تئاتر و تلویزیون ایران، صبح دوم آذرماه در ۸۱…