به گزارش سرمایه فردا، شنبه، ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ (۲۶ مهرماه ۱۴۰۴) می توانست نقطهای نمادین در تقویم دیپلماسی بینالمللی باشد؛ روزی که طبق مفاد برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، میبایست پایان رسمی دهسالگی این توافق و ضامن اجرایی آن رقم بخورد. با این حال و به قول معروف نشد آنچه که می بایست می شد. در گذر این ده سال، آن چیزی که از برجامِ سال ۲۰۱۵ باقی مانده، به تعبیر بسیاری از کارشناسان، فقط و فقط لاشهای بیجان از یک توافق تاریخی بود. نقطه عطف فروپاشی برجام، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ بود؛ زمانی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا، بهصورت یکجانبه از توافق خارج شد. پس از آن نیز اروپا، علیرغم وعدههای مکرر برای حفظ و احیای برجام، نتوانست به تعهدات خود عمل کند و در نتیجه، این توافق به تدریج به اتاق عمل رفت.
بیانیه وزارت خارجه ایران و نامه رسمی عباس عراقچی به سازمان ملل، بر پایان قطعی قطعنامه ۲۲۳۱ تأکید دارند. اما در سوی دیگر، صفحه رسمی سازمان ملل و اقدامات تروئیکای اروپایی، از بازگشت تحریمها سخن میگویند. این تقابل، نه صرفاً اختلافی حقوقی، بلکه نشانهای از تضعیف نهادهای بینالمللی در برابر اراده سیاسی قدرتهای غربی است. تحلیلگران هشدار میدهند که اگر این روند ادامه یابد، حقوق بینالملل به ابزاری فرعی در بازی قدرت بدل خواهد شد—و برجام، نخستین قربانی این تحریف خواهد بود.
ایران در واکنش، طی پنج گام کاهش تعهدات برجامی، کوشید توازن ازدسترفته را بازگرداند، اما مجموعهای از تحولات سیاسی و امنیتی، از جمله فشارهای اقتصادی، تحریمهای مضاعف و کارشکنیهای غرب، عملاً برجام را به وضعیت «مرگ مغزی» کشاند. در نهایت، اقدام اخیر تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) در اعلام بازگشت قطعنامههای ششگانه تحریمی علیه ایران، مهر پایانی بر حیات رسمی این توافق بود و در ۲۸ سپتامبر (ششم مهرماه امسال)، به تعبیر ناظران، «مرگ قطعی برجام» رقم خورد.
اکنون، در حالی که تهران با ارسال نامههایی از سوی وزارت خارجه و نیز شخص عباس عراقچی به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، بر پایان قطعنامه ۲۲۳۱ تأکید دارد، دو روایت کاملاً متفاوت از «پایان برجام» در برابر یکدیگر قرار گرفتهاند. در سوی دیگر، صفحه رسمی اینترنتی سازمان ملل همچنان مدعی فعالشدن مجدد قطعنامههاست و به نظر میرسد ادعای ایران، هرچند از منظر حقوقی مستدل جلوه کند، در عمل با پذیرش و اصلاح از سوی نهادهای بینالمللی روبهرو نخواهد شد.
برجام که در سال ۲۰۱۵ با امید به حل یکی از پیچیدهترین بحرانهای بینالمللی شکل گرفت، حالا در پایان دهسالگیاش، با اعلام رسمی ایران و واکنشهای متضاد غرب، به نقطهای از انحلال حقوقی و سیاسی رسیده است
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با انتشار بیانیهای به مناسبت پایان دوره دهساله قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل (۲۶ مهر ۱۴۰۴ / ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵) اعلام کرد که تمامی مفاد و محدودیتهای این قطعنامه از جمله سازوکارهای نظارتی و تحریمی خاتمه یافته و موضوع هستهای ایران باید از دستور کار شورای امنیت خارج شود. در بیانیه تأکید شده است که برنامه هستهای ایران ماهیتی کاملاً صلحآمیز دارد و هیچ گزارشی از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی مبنی بر انحراف آن منتشر نشده است.
وزارت خارجه اقدام سه کشور اروپایی عضو برجام (انگلیس، فرانسه و آلمان) در تلاش برای بازگرداندن قطعنامههای لغوشده را غیرقانونی، بیاثر و برخلاف رویههای حقوقی دانست و از دبیرکل سازمان ملل خواست فوراً اطلاعات نادرست منتشرشده در وبسایت این سازمان را اصلاح کند. همچنین تشکیل مجدد سازوکارهای تحریمی از جمله کمیته تحریم و گروه کارشناسان را غیرقانونی خواند. ایران ضمن محکومکردن حملات نظامی آمریکا و رژیم اسرائیل علیه تاسیسات هستهای خود، از مواضع چین، روسیه، الجزایر، پاکستان و دیگر کشورهایی که با سوءاستفاده سه کشور اروپایی از سازوکار حلاختلاف برجام مخالفت کردند، قدردانی کرد. در پایان، ایران بر تعهد خود به دیپلماسی و حقوق مشروع در بهرهمندی از انرژی هستهای صلحآمیز تأکید نمود.
همزمان عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران هم در نامهای رسمی به دبیرکل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت اعلام کرد که قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت طبق مفاد خود در ۱۸ اکتبر ۲۰۲۵ بهطور قطعی خاتمه یافته و از آن تاریخ فاقد هرگونه اثر حقوقی است. وی تأکید کرد هرگونه ادعای «احیا» یا «اعاده» قطعنامههای تحریمی پیشین، یا تلاش برای فعالسازی نهادهای فرعی همچون «کمیته تحریم» و «هیئت کارشناسان»، فاقد مبنای حقوقی و از اساس باطل است.
عراقچی تصریح کرد هیچ دولت عضو، دبیرخانه یا مقام رسمی سازمان ملل بدون تصمیم صریح شورای امنیت نمیتواند اقدام قانونی در این زمینه انجام دهد. او با اشاره به خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ و قصور سه کشور اروپایی در اجرای تعهدات خود، تأکید کرد که ایران با حسن نیت و پایبندی کامل به تعهدات برجامی خود عمل کرده، اما طرفهای غربی با تحریمهای غیرقانونی و اقدامات سیاسی مانع اجرای کامل توافق شدند. وی افزود سازوکار موسوم به «اسنپبک» که اروپا در سال ۲۰۲۵ کوشید آن را فعال کند، فاقد وجاهت حقوقی است و از سوی اعضای شورای امنیت، از جمله چین و روسیه، رد شده است. عراقچی در پایان خواستار ثبت این نامه بهعنوان سند رسمی شورای امنیت و مجمع عمومی شد.
در حالیکه ایران پایان قطعنامه ۲۲۳۱ را بر اساس مفاد برجام اعلام کرده، اروپا و آمریکا با نادیدهگرفتن رویههای حقوقی، در تلاش برای بازگرداندن تحریمها هستند. آیا حقوق بینالملل هنوز وزنی دارد؟
پیرو آنچه گفته شد و برای تحلیل دقیق تر وضعیت کنونی برجام و مناقشات پیرامون قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، چه از منظر حقوقی و چه از منظر دیپلماتیک، عبدالرضا فرجیراد طی گپ و گفتش با «هفت صبح» و در تحلیل خود بر این باور است که «اکنون دو روایت متضاد از سرنوشت برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ در برابر یکدیگر صفآرایی کردهاند؛ روایتی حقوقی از جانب تهران که بر پایان قطعی این قطعنامه در ۲۶ مهرماه ۱۴۰۴ تأکید دارد، و روایتی سیاسی از جانب غرب که با استناد به صفحه رسمی سازمان ملل، از بازگشت تحریمها سخن میگوید.»
به گفته این تحلیلگر حوزه برجامی، «اروپاییها در ماههای اخیر اقدامی «غیرقانونی و فاقد مبنای حقوقی» انجام دادهاند؛ چراکه پیش از مراجعه به شورای امنیت، موظف بودند اختلافات را در چارچوب کمیسیون حل اختلاف برجام و سپس هیات وزیران بررسی کنند، اما از این مسیر عدول کردند». این مدرس دانشگاه در قرائت تاریخی خود هم تصریح می کند که «همین کشورها، یعنی تروئیکای اروپایی، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، در عمل به تعهدات خود کوتاهی کرده و هیچیک از وعدههای اقتصادی خود را محقق نساختند». لذا از نگاه او، «اروپا نهتنها در حفظ برجام ناکام ماند، بلکه با پیروی از سیاستهای واشنگتن، راه بازگشت تحریمها را هموار کرد.»
استاد ژئوپلیتیک در تحلیل ابعاد سیاسی این رویداد تأکید میکند که «اکنون شورای امنیت در وضعیت پیچیدهای قرار گرفته است. از یکسو، آمریکا و اروپا در پی اعمال مجدد تحریمها هستند و از سوی دیگر، چین و روسیه با اتکا به روند غیرقانونی طی شده توسط تروئیکا در برابر آن ایستادهاند». با چنین برداشتی، فرجی راد به «هفت صبح» میگوید که «مانند گذشته دست آمریکا برای اعمال تحریم های شورای امنیت علیه ایران باز نیست. هرچند سازمان ملل ناگزیر است بر اساس تصمیمات شورای امنیت عمل کند، اما مخالفت دو عضو دائم، یعنی چین و روسیه، میتواند مانع از اجرایی شدن کامل این تحریمها شود.»
به تعبیر او، «همین مقاومت میتواند موجب “لوث شدن” تحریمها گردد و ایران، در تعامل با شرکای شرقی خود، راههایی برای تداوم مبادلات اقتصادی پیدا کند؛ مبادلاتی که دیگر بر پایه دلار نیست و از مسیرهایی جایگزین انجام میشود.» مفسر ارشد سیاست خارجی، بر این باور است که «چین در این مرحله نقش تعیینکنندهای دارد». چرا که به گفته او، «اقدام اخیر کشتیهای ایرانی در فعال کردن علائم دریایی خود پس از پایان رسمی محدودیتها، نشانهای از هماهنگی پکن با تهران است». فرجی راد باور دارد که «چینیها اگر به تجارت با ایران ادامه دهند، میتوانند نقش کلیدی در بیاثر کردن تحریمهای جدید ایفا کنند. هرچند مبادلات ما با روسیه هنوز محدود است، اما چین بهتنهایی قادر است بخشی از فشارها را خنثی کند.»
کارشناس حوزه برجام در ادامه، به ریشهیابی دهساله فروپاشی توافق هستهای میپردازد و با نگاهی آسیبشناسانه یادآور میشود: «هیچکس پیشبینی نمیکرد دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶ به قدرت برسد و توافقی را که ثمره سالها مذاکره بود، در هم بشکند. خروج او در اردیبهشت ۱۳۹۷ و ناتوانی اروپا در مقابله با آن، عملاً برجام را به کما برد.» او با اشاره به شکست سازوکار مالی اینستکس و انفعال شرکتهای اروپایی، تأکید میکند که «وابستگی شدید اقتصادی و امنیتی اروپا به آمریکا، سبب شد تا اروپا نهتنها نتواند توافق را حفظ کند، بلکه با پیروی از تحریمهای واشنگتن، خود نیز در نقض تعهدات شریک شود.» فرجیراد میافزاید که «ایران نیز در واکنش، ناگزیر به اجرای پنج گام کاهش تعهدات شد؛ گامهایی که بهتدریج سطح غنیسازی را تا ۶۰ درصد رساند و در نهایت، برجام را در وضعیت مرگ مغزی قرار داد». با این حال، او تصریح میکند که «بخش مهمی از این سرنوشت، نتیجه مجموعهای از عوامل بینالمللی و تحولات ژئوپلیتیکی بوده است که از کنترل ایران خارج بود.»
در تحلیل کلانتر، این استاد ژئوپلیتیک یادآور میشود که «جهان امروز دیگر جهان سال ۲۰۱۵ نیست.» او توضیح میدهد که «آن زمان فضای همکاری در قالب ۵+۱ وجود داشت، اما اکنون با وقوع جنگ اوکراین و شکاف عمیق میان شرق و غرب، معادلات قدرت بهکلی تغییر کرده است. چین و روسیه در یک جبهه قرار دارند و در سوی دیگر، آمریکا و اروپا صف کشیدهاند. در این میان، کشورهایی که میان این دو بلوک قرار گرفتهاند، نقش ناظر را بازی میکنند و بسته به کفه قدرت، موضع خود را تنظیم خواهند کرد.» به گفته فرجی راد، «هر دو جبهه تلاش دارند کشورهای بیطرف یا مستقل را بهسوی خود جذب کنند، و این رقابت ژئوپلیتیکی، فضای دیپلماسی جهانی را به شدت متأثر کرده است.»
تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل در بخش دیگری از گفتوگوی خدو و در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان آیندهای برای احیای برجام متصور بود، خاطر نشان می کند که «با وجود فضای تیره کنونی، پنجره دیپلماسی هنوز بهطور کامل بسته نشده است». او یادآور می شود که «گاه تغییرات در صحنه بینالمللی میتواند فرصتهایی تازه ایجاد کند». به گفته فرجی راد، «در حال حاضر برخی تحرکات از سوی آمریکا دیده میشود و حتی دونالد ترامپ در اظهارات اخیر خود از تمایل برای گفتوگو با ایران سخن گفته است». البته این مدرس دانشگاه تاکید می کند که «این تحرکات لزوماً به معنای احیای توافق نیست، اما میتواند نشانهای از کاهش تنش و آغاز گفتوگوهای جدید باشد.»
او با اشاره به ارتباطات پنهان و آشکار برخی چهرههای سیاسی غربی با روسیه و نقش احتمالی میانجیگری آنها، معتقد است که «اگر مسیر صلح در جنگ اوکراین هموار شود، ممکن است شرایط برای مذاکرات ایران و آمریکا نیز تغییر کند.» با این حال، تحلیلگر حوزه بین الملل متذکر می شود که «هنوز نمیتوان از قطعیت سخن گفت؛ من نمیگویم حتماً توافقی در راه است، اما احتمال وقوع جنگ هم کاهش یافته است. فضا، فضایی میان بیم و امید است.»
در پایان، کارشناس حوزه برجامی، تأکید میکند که «آینده پرونده هستهای ایران بیش از آنکه در حقوق بینالملل رقم بخورد، در موازنه قدرت شکل خواهد گرفت.» او در تشریح نکته خود اذعان دارد که، «در نهایت، روایت قدرت است که تعیین میکند کدام دیدگاه غالب شود؛ نه صرفاً روایت حقوقی. آنچه امروز در شورای امنیت جریان دارد، ادامه همان نبرد دیپلماتیک است که از دل شکاف بزرگ میان شرق و غرب زاده شده است. برجام، اگرچه از نظر حقوقی خاتمه یافته، اما از منظر ژئوپلیتیکی هنوز بخشی از بازی بزرگ قدرت است.»
هوش مصنوعی آمده، اما نه برای دفن خلاقیت انسانی. آمده تا ما را به یاد…
در جنوب کرمان، جایی که هر قطره آب حکم حیات دارد، مجوزی برای بهرهبرداری از…
در دهه ۶۰، فوکهای خزری در اسکلههای شمالی ایران آفتابی میشدند. امروز، تنها نشانهای که…
با گذشت کمتر از یک سال از فاجعه مرگبار طبس، بار دیگر حادثهای مشابه در…
سه روایت، سه مرگ، یک پرسش بیپاسخ: چرا خشونت در سایه بیتوجهی نهادینه میشود؟
پرنس اندرو، دومین پسر ملکه الیزابت، پس از سالها انکار و رسوایی، سرانجام از عنوان…