درگیری خونین در باغ

درگیری خونین در باغ

پرونده قتل شاهین در ملارد، از یک نزاع خانوادگی بر سر معامله ملکی آغاز شد و با فرار متهم به ترکیه، بازگرداندن او به ایران، اعترافات متناقض و جدال حقوقی بر سر رضایت و قصاص، به یکی از پیچیده‌ترین پرونده‌های جنایی سال ۱۴۰۲ تبدیل شد.

به گزارش سرمایه فردا، اواسط سال ۱۴۰۲ خبر یک درگیری مسلحانه در باغ ویلایی واقع در ملارد به پلیس و دستگاه قضایی رسید. مأموران بلافاصله در محل حاضر شدند و چند نفر از شرکت‌کنندگان در نزاع را بازداشت کردند. در میان این درگیری، جوانی به نام شاهین هدف گلوله قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد. تلاش پزشکان برای نجات او بی‌نتیجه ماند و شدت جراحت، جانش را گرفت. از همان لحظه، پرونده وارد مرحله‌ای جنایی شد.

فرار متهم به ترکیه

تحقیقات اولیه نشان داد عامل تیراندازی، امید ـ پسردایی شاهین ـ بوده است. بازداشت‌شدگان نیز او را به‌عنوان ضارب معرفی کردند. اختلاف میان امید و شاهین به یک معامله ملکی بازمی‌گشت؛ معامله‌ای که شاهین قصد انجامش را داشت اما امید توانسته بود ملک را بخرد و همین موضوع به کینه‌ای قدیمی میان آن‌ها دامن زد. یکی از نزدیکان شاهین روایت کرد: «شاهین می‌گفت اگر آن ملک را بخرد سود زیادی می‌برد، اما امید معامله را از چنگش درآورد و خودش صاحب ملک شد. از آن زمان اختلاف بالا گرفت تا شب حادثه در ویلای امید به درگیری کشیده شد.»

پس از تیراندازی، امید از صحنه گریخت و بررسی‌های پلیسی نشان داد که او به ترکیه فرار کرده است. مادر شاهین که عمه امید نیز بود، در دادسرا خواستار بازگرداندن متهم شد. او برای تسهیل استرداد، رضایت‌نامه‌ای تنظیم کرد تا پلیس ترکیه مطمئن شود متهم در ایران قصاص نخواهد شد. در نهایت امید به ایران بازگردانده شد و تحت بازجویی قرار گرفت.

اعترافات متهم

امید در بازجویی گفت: «من قصد کشتن پسرعمه‌ام را نداشتم، حادثه ناخواسته بود.» او توضیح داد: «مدتی قبل ملکی خریدم و از همان زمان شاهین دشمنی با من پیدا کرد. او معتقد بود من با حیله ملک را از چنگش درآورده‌ام، اما من فقط شرایط بهتری پیشنهاد دادم. شب حادثه در باغ ویلای خودم بودم که سر و صدایی شنیدم. تصور کردم سارقی وارد شده، اسلحه شکاری را برداشتم و به محوطه رفتم. ناگهان شاهین و دوستانش را دیدم که برای تسویه حساب آمده بودند. درگیری پیش آمد و ناخواسته گلوله‌ای شلیک شد و به شاهین خورد.»

محاکمه و جدال بر سر رضایت

با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. در جلسه دادگاه، ولی‌دم یعنی مادر شاهین اعلام کرد رضایت‌نامه قبلی صرفاً برای بازگرداندن متهم به ایران بوده و حقیقی نبوده است؛ بنابراین تقاضای قصاص کرد. دادگاه ابتدا حکم قصاص صادر کرد، اما دیوان عالی کشور این رأی را نقض کرد و رضایت را قطعی دانست، چرا که شواهدی مبنی بر صوری بودن آن وجود نداشت.

جلسه دیگری برگزار شد و مادر مقتول بار دیگر تأکید کرد: «برادرزاده‌ام شاهین با شلیک گلوله کشته شد و من رضایت صوری داده بودم. حالا تقاضای قصاص دارم.» امید نیز در دفاع گفت: «اتهام قتل عمد را قبول ندارم. آن شب اسلحه دست من بود، اما یکی از دوستان شاهین با قمه ضربه‌ای به گردنم زد و من به جلو هل داده شدم. دستم بی‌اختیار روی ماشه رفت و گلوله شلیک شد.»

قضات پس از شنیدن اظهارات طرفین وارد شور شدند تا رأی نهایی را صادر کنند؛ رأیی که سرنوشت امید و پایان این پرونده پرحاشیه را رقم خواهد زد.

دیدگاهتان را بنویسید