فوتبال ایران درست در میانه تبوتاب نقلوانتقالات تابستانی، با قانونی تازه روبهرو شده که میتواند همه چیز را به هم بریزد؛ قانونی که مستقیماً با تیم ملی امید گره خورده و معادلات باشگاههای لیگ برتری را از نو مینویسد. سالهاست داستان صعود تیم ملی فوتبال امید ایران به المپیک، به یک قصه تکراری و ناکام بدل شده؛ نیم قرن است نام ایران در فهرست تیمهای حاضر در این رویداد جهانی دیده نشده. در کنار دلایل فنی و مدیریتی، یکی از مهمترین موانع، عدم همکاری بسیاری از باشگاهها برای در اختیار گذاشتن بازیکنان جوانشان بوده است؛ بهویژه وقتی اردوهای آمادهسازی امیدها خارج از روزهای فیفادی برگزار میشود و باشگاهها ترجیح میدهند نیروهایشان را در کوران تمرینات و مسابقات داخلی حفظ کنند. اما اینبار فدراسیون فوتبال تصمیم گرفته معادله را عوض کند. «سیدامیرمهدی علوی» سخنگوی فدراسیون، از طرحی پرده برداشته که ترکیبی از تشویق و تنبیه است؛ یک بازی ۲ سر برد یا باخت برای باشگاهها. طبق این طرح، هر تیم لیگ برتری مجاز است ۶ بازیکن سهمیه لیگ برتر در یک فصل به خدمت بگیرد. اگر باشگاهی بازیکنی را برای حضور در تیم امید آزاد کند و او به جمع ۲۳ نفر نهایی برسد، یک سهمیه اضافه نصیب آن باشگاه خواهد شد. اما روی دیگر سکه این است که اگر بازیکنی دعوت شود و باشگاه مانع رفتنش گردد، یک سهمیه از همان ۶ سهمیه کم میشود؛ کم شدنی که میتواند حتی مانع ثبت قرارداد خریدهای تازه شود. تأثیر این قانون بر نقلوانتقالات، چیزی شبیه زمینلرزه است. در استقلال، حضور ۲ چهرهی کلیدی تیم امید یعنی «سعید سحرخیزان» و «امیرمحمد رزاقینیا» میتواند آبیها را صاحب سهمیه اضافه کند؛ مزیتی که در بازار شلوغ تابستانی، حکم طلا را دارد. پرسپولیس نیز ۴ بازیکن در لیست روانخواه دارد: «محمدحسین صادقی»، «مجتبی فخریان»، «یعقوب براجعه» و «سهیل صحرایی». اگر این ۴ نفر تا پایان راه در جمع امیدها بمانند، سرخها دستکم یک جای خالی بیشتر برای خرید خواهند داشت و این در رقابت سنگین لیگ بیستوپنجم، برگ برندهای جدی محسوب میشود. سپاهان که پیشتر از حضور «محمد عسکری» در اردوی امید خارج از فیفادی دل خوشی نداشت، حالا احتمالاً با رویی گشاده او را به روانخواه تحویل خواهد داد! چنین تغییر رفتاری دقیقاً همان چیزی است که فدراسیون میخواست؛ یعنی واداشتن باشگاهها به همسویی با برنامههای تیم ملی امید. از این پس، نگاه همه مدیران و مربیان به یک فهرست دوخته خواهد شد: لیست نهایی ۲۳ نفره امید روانخواه. هر نامی که در این لیست باشد، نهفقط یک امید برای المپیک که یک کارت طلایی برای خرید در بازار است. باشگاهها در این جنگ پنهان، به اندازه موفقیت تیم ملی امید در زمین، به نتیجه فهرستنویسی روانخواه هم چشم دوختهاند. با این تصمیم، روند تعامل میان باشگاهها و تیم امید دیگر داوطلبانه و از سر لطف نخواهد بود، بلکه یک الزام عملی و اقتصادی خواهد شد. حتی اضافه شدن تنها یک سهمیه، در بازاری که رقابت بر سر هر مهره ارزشمند به جنگ تمامعیار تبدیل شده، میتواند سرنوشت یک فصل را تغییر دهد. علوی در تشریح جزئیات این سیاست گفت: «در حال حاضر هر تیم میتواند ۶ بازیکن سهمیه لیگ برتر جذب کند. به ازای هر بازیکنی که در اختیار تیم المپیک قرار دهد، یک سهمیه اضافه میشود. اما اگر بازیکنی دعوت شد و باشگاه مانع حضورش شد، به همان نسبت از سهمیه کم میکنیم.» این مقررات، زمان اجرای خاص خود را هم دارد. تیم ملی امید ایران شهریورماه امسال باید در مرحله مقدماتی المپیک به میدان برود؛ رقابتی که ۱۲ تا ۱۸ شهریور به میزبانی ابوظبی برگزار خواهد شد. ایران در گروهی قرار دارد که میزبان(امارات)، هنگکنگ و گوام هم حضور دارند؛ گروهی که روی کاغذ آسان به نظر میرسد، اما برای شکستن طلسم نیمقرنی، نیاز به تمام توان فنی و روانی تیم خواهد بود. با در نظر گرفتن فشار سنگین لیگ و فشردگی تقویم، باشگاهها حالا ناچارند بین منافع کوتاهمدت خود و امتیاز ویژه بازار نقلوانتقالات انتخاب کنند. همکاری کامل با تیم امید، نهتنها به سود آینده فوتبال ملی است، بلکه بلافاصله در دفتر نقلوانتقالات باشگاه هم به شکل سهمیه اضافه و خریدهای تازه نمود پیدا خواهد کرد. از سوی دیگر، مخالفت با اعزام بازیکنان، ممکن است مثل یک ترمز ناگهانی، تمام برنامههای نقلوانتقالاتی را متوقف کند. به این ترتیب، قانون تازه فدراسیون فوتبال، فراتر از یک بخشنامه ساده است؛ یک ابزار فشار هوشمندانه که میتواند رفتار باشگاهها را تغییر داده و حتی روند لیگ را تحت تأثیر قرار دهد. اینکه باشگاهها این بازی را چطور پیش خواهند برد، به همان اندازه مهم است که عملکرد امیدها در زمین چمن. در نهایت، بازار نقلوانتقالات امسال نه فقط با پول و مذاکره که با دعوتنامههای تیم ملی امید هم داغ خواهد شد. هر تماس روانخواه با یک بازیکن، میتواند معنایش یک گام به جلو یا یک گام به عقب برای یک باشگاه باشد. فصل آینده لیگ برتر ایران، با این قانون تازه، شاید همانقدر که در مستطیل سبز دیدنی است، در اتاقهای مذاکره و جلسات پشت پرده هم پرهیجان دنبال شود.
محمد رشوند: در سالهای گذشته، پرسپولیس هر بار سراغ مهاجمان خارجی رفت، نتیجهای جز ناامیدی و پشیمانی نصیبش نشد. لیستی طولانی از نامهایی که آمدند، وعده دادند، بازی کردند و بدون به جا گذاشتن اثر جدی، بار سفر بستند. حالا اما نشانههایی از تفاوت دیده میشود؛ مهاجمی که نه تنها در تمرینات، بلکه در همان بازی دوستانه اول، چشمها را خیره کرد؛ تیوی بیفوما.
باشگاه پرسپولیس بعد از پایان فصل گذشته که پر از ناکامی بود، تصمیم گرفت تابستان امسال تغییرات اساسی ایجاد کند. جذب چند بازیکن مطرح، بخشی از این پروژه بازسازی بود. در میان همه این نامها، یکی بیشتر از بقیه کنجکاویبرانگیز بود: تیوی بیفوما. مهاجمی که فصل پیش در استقلال خوزستان خوش درخشید و با یک گل تماشایی به استقلال، در دل هواداران فوتبال ایران جا باز کرد.
همان زمان که زمزمههای جداییاش شنیده میشد، گمانهزنیها درباره مقصد بعدی او شدت گرفت. ۲ قطب سنتی فوتبال ایران یعنی پرسپولیس و استقلال، هر ۲ گزینههای جدی بودند. اما در نهایت، مدیران پرسپولیس زودتر وارد عمل شدند و با وجود برخی موانع مالی و حقوقی، بالاخره امضای نهایی روی قرارداد نشست.
اردوی پیشفصل در ترکیه فرصتی بود برای ارزیابی خریدهای جدید. از دل همین اردو خبرهایی بیرون آمد که حکایت از آمادگی بدنی و تاکتیکی بالای بیفوما داشت. اما این تنها شایعات نبود که اعتبار ساختند؛ در نخستین بازی دوستانه رسمی در تهران، برابر آلومینیوم اراک، بیفوما با یک ضربه ایستگاهی زیبا گل نخست پرسپولیس را به ثمر رساند. صحنهای که بسیاری را یاد بازی معروف فصل پیش و گل دیدنیاش به استقلال انداخت؛ همان گلی که بحران را برای تیم نکونام کلید زد.
حالا دوباره و از همان راه، او چشمها را به خود دوخته است. بعید نیست از این پس، ضربات ایستگاهی پرسپولیس به او سپرده شود؛ مأموریتی که پیشتر میان سروش رفیعی، ارونوف و امید عالیشاه دستبهدست میشد.
نکته مهم درباره بیفوما، توانایی او در بازی در چند پست است. اگرچه در پست وینگر بیشتر شناخته میشود، اما توانایی بازی در مرکز خط حمله را هم دارد. این ویژگی، برگ برندهای است برای وحید هاشمیان که در ترکیبچینیهای فشرده ابتدای فصل، دست بازتری خواهد داشت.
با توجه به حضور چند وینگر تخصصی در تیم، شاید بیفوما در برخی مسابقات به عنوان مهاجم نوک وارد زمین شود؛ جایی که پرسپولیس هنوز به دنبال یک گزینه مطمئن است.
تاریخچه خریدهای خارجی پرسپولیس در خط حمله، پُر از شکست است؛ اسامیای که هواداران را بیشتر به خشم آوردند تا هیجان. از وسلی برازیلیا و جونیور گرفته تا شیخ دیاباته و تمیروف، تقریباً هیچکدام نتوانستند جای خالی یک گلزن دائمی را پر کنند.
با این حال، نمایشهای اولیه بیفوما متفاوت به نظر میرسد. برخلاف دیگران، او هم از شرایط لیگ ایران شناخت دارد، هم از همان ابتدا توانسته در سیستم تیمی جا بیفتد و هم از نظر ذهنی آماده به نظر میرسد؛ چیزی که شاید پرسپولیس سالها بود از یک مهاجم خارجی ندیده بود.
وقتی بازیکنی از دل یک تیم کمبرخوردار مثل استقلال خوزستان، در همان اولین فرصت برابر آلومینیوم گل میزند، پیام مشخصی دارد: من آمادهام و این چیزی است که هواداران پرسپولیس به شدت به آن نیاز دارند؛ امیدی واقعی، نه روی کاغذ و در مصاحبهها، بلکه درون زمین و روی اسکوربرد.
بازی نخست فصل برابر فجر شهید سپاسی، شاید سکوی پرتاب بیفوما باشد؛ همان روزی که مشخص میشود طلسم مهاجمان خارجی پرسپولیس شکسته یا ادامهدار خواهد بود.
زمزم آذربایجان، از زیرمجموعههای هلدینگ غذایی سینا به مدیریت مهدی صولی، با زیان انباشته، بدهیهای…
شرکت ذوبآهن اصفهان، یکی از نمادهای صنعتی کشور، با زیانهای سنگین، بدهیهای انباشته، عرضههای خارج…
گروه صنعتی گلرنگ، یکی از بزرگترین هلدینگهای خصوصی کشور، با دریافت صدها میلیارد تومان تسهیلات…
بانک آینده، از بزرگترین بانکهای خصوصی کشور، در سهماهه نخست سال با هزینههای اداری میلیاردی،…
بانک کشاورزی درگیر پروندهای سنگین از تسهیلات مشکوکالوصول و بدهیهای غیرجاری است. پرداخت میلیاردی به…
شرکت لبنیات پاستوریزه پاک، یکی از زیرمجموعههای هلدینگ غذایی سینا، در ماههای اخیر با افت…