به گزارش سرمایه فردا، علیرضا مهدیه: مدتهای مدید و آزگاری هست که تورم در ایران دیده و میبینیم. بیش از چهل و چند سال و حتما بیشتر از این زمان معروف و تاریخی که در همه چیز تکرار میشود نیز تورم هایی داشتهایم. چند دهه تورم در ایران همچنان ابرچالش اقتصادی است.
کشوری که نفت، انرژی و ذخایر و منابع داشته و دارد و با فروش آن و تبدیل آن به ارز، اموراتش را تا به امروز و به ظاهر گذرانده است و با همان ارز و مدیریت و در حقیقت سوءمدیریت ارزش آن به یکی از متورم ترین کشورهای جهان تبدیل شده است. تورم در ایران که با بازوهایی چون شوکهای ارزی، مالیات تورمی، پایه پولی و نقدینگی و تحریم به قوایی رسیده که به تعابیری نه مهارشدنی هست و نه قراری برای مهارش گذاشته شده است.
تورمی که در واقع میزان و شاخص تمام داراییهاست و هرآنچه متورم نباشد و نشود اصلا دارایی و داشته نیست و اگر تحت هر حالت در قیمت دیروز بماند به کار فردا نخواهد آمد و با این روال در ایران، ثروت غیر تورمی نداریم و ظاهرا هیچ وقت هم نخواهیم داشت. طلا و دلار و سکه و مسکن و حتی خودرو، همین بوده و هست و شاید هج واقعی و پوششی هم برای این نوع از تورم هیچوقت نبوده و نیست. رکود هم که در کنار تورم گاها هست در ایران گاها نیست و این نیز از تفاوت متفاوتهای وطن ماست.
کشوری با تورمی که رسمی و غیررسمی آن بالاتر از بسیاری از کشورهای دنیاست و نقطه به نقطه آن، تمام نقاط حساس پروژه ها و ایدهها و طرحها را به لرزه وا میدارد و طرحهای توجیهی شگرف را هم در ایران غیرموجه میسازد. دولتهایی که خارج از آنکه اصول طلب کرده باشند یا گرایشی به اصلاح داشته باشند، همیشه به تورم و انواع آن دامن زده و مدیریت تورم به نفع قدرت و به ضرر ضعیف، توسعه پایدار داشته است.
اما اینبار آن کشور و تورم در دنیای بحران زده و جنگ زده جدید وارد بحرانهای بزرگتر جدید نیز شده است. کشوری با تورم بالا در دنیایی که آن هم دچار تورم و صدالبته نسبت به تورم مرسوم ایران، تورم پایین شده و اقتصاد اول آن، رکورد تورم چهل ساله خود را شکسته است.
ایالاتمتحده تورم نزدیک به دورقمی را تجربه میکند و اروپا نیز با توجه به ابر تورم انرژی و کامودیتیها، شرایط بهتری ندارد. چین درگیر قرنطینه و کروناست و بزرگترین بندر جهان عملا تعطیل شده و جنگ روسیه و اوکراین ترس را به بسیاری از بازارهای جهانی کشانده است.
غذا و شاخص قیمت آن در بالاترین سطح جهانی خود سیر می کند و گندم که قوت غالب بسیاری در دنیا و ایران است به قیمت تاریخی تمام ادوار خود رسیده است. گندم و نانی که برای ایران و ایرانی مهمترین است و نان در واقع جان است برای آنکه زورش به تورم نرسیده و نمیرسد و با این روند، حتما هم نخواهد رسید.
بدانیم و کمی بیشتر به یاد بیاوریم که ایران تولیدکننده بسیاری از کالاهای اساسی و غذایی خود نیست و آنچه را هم که میتوانسته طی این سالها تولید کند. طبق همان قرار قبلی تورم سازی و تورم خواهی نکرده و فعلا هم نمی تواند بکند. ایرانی که هنوز تحریم است. هنوز در شاخص های اصلی توسعه ناکام بوده و هنوز در مهار متغیرهای متورم خود نیز مانده است ..
داستان تورم در ایران میشناسیم و اشاره کردیم در اوج قصه متورم خود گیر کرده و باید برای رسیدن به پایان خوبی برای همه، تغییرات بنیادی ایجاد کند؛ از سیاسی تا اقتصادی و از اجتماعی تا حتی رسانهای، که این تورم هوشمند چندین دهه پایان یابد، کاسته شود و دولت بجای نان بردن از تورم، به فکر نان بیشتری برای نانآوران ایران باشد. نانی کم تورم و تورمی که نان برای همه دارد.
نقش استارتاپ های بخش کشاورزی در تنظیم بازار و جلوگیری از تولید محصولات غیربهداشتی و…
مدیریت سیستمی کاربرد فراوانی پیدا کرده که تنها مربوط به شغل نیست. بلکه در برنامههای…
تبعات فیلترینگ فضای مجازی تنها منجر به خسارت دو میلیارد دلاری به کسبوکارهای ایرانی نشده،…
در این روند سهام کوچک یا بزرگ بخریم؟ این مهمترین سوال سرمایه گذاران است. در…
در کمیسیون تلفیق هیچ پیشنهادی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی ارائه نشده، اما دولت طبق…
بازار لوازم خانگی در ۱۴۰۳ کاملا با رکود همراه بود. تولیدکننده ارز نداشت و مصرف…