آخرین اخبار

ریشه بحران اجتماعی در ایران

پس از رأی گیری اخیر و آغاز بکار رییس‌جمهور دولت چهاردهم، وی و تیم همراهش با چند بحران اجتماعی مهم در کشور روبرو هستند.

۱- فقر روزافزون:


آمار و داده‌های کارشناسان و مراکز داخلی هم‌چون مرکز پژوهش‌های مجلس، نشان از افزایش فقر در همه ابعاد زندگی ایرانیان است. درمان و سلامت جسم و روان، مسکن، خوراک، آموزش، و رفاه بسیاری از خانواده‌های ایرانی بشدت از این فقر روزافزون نابود شده است. این نابودی و مرگ زندگی در حاشیه‌ی کلان شهرها و شهرهای استان‌هایی با شاخص فلاکت اقتصادی، از شدت بیشتری برخوردار است.  
گروه‌هایی نیز که از فقیرتر شدن مستمر، آسیب بیشتری دیده و در معرض خطرات جدی هستند عبارتنداز: بازنشستگان، کارگران، معلولان، افراد دارای مشاغل غیررسمی و روزمزد.

۲- انسداد سیاسی و اجتماعی موثر در بحران اجتماعی

سرکوب منتقدان و معترضان گروه‌های مختلف جامعه، اصرار و تداوم منازعه با زنان در همه‌ی عرصه‌های زیست فردی و اجتماعی و کنترل و تبعیض و محرومیت آنان از حقوق شهروندی، سانسور و غیریت انگاری در عرصه‌ی هنر و نهاد آموزش و رسانه، و تداوم سیاست راهبردی تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی؛ جامعه‌ی ایران را در شرایط نا آرام و آماده‌ی اعتراضات و مطالبات فروخورده و سرکوب شده، قرار داده است.  

۳- بی اعتمادی و شکاف جامعه و حاکمیت:


برگزاری دو رأی گیری مجلس و ریاست جمهوری به فاصله‌ی سه ماه و کمیت و کیفیت کنش ایرانیان در این دو رخداد، گواه خوبی برای سنجش شاخص اعتماد و سرمایه اجتماعی حاکمیت در نزد مردم ایران است.
سیاست زدگی و تبعیض ایدئولوژیک، گستاخی مدیران و متولیان ناشایست و خائن به حقوق مردم و زیست بوم این سرزمین، تکرار فسادهای گسترده‌ی سیستماتیک، عدم برخورد با آن‌ و پاسخ‌گو نبودن حاکمیت در قبال آن‌ها؛ بی اعتمادی میان جامعه و حاکمیت را از تقابل به شکاف رسانده و این واقعیتی است انکارناپذیر که نپذیرفتن آن تنها اصل مسئله را عمیق‌تر می‌سازد.

۴-عدم مقبولیت سیاسی خارجی ریسه در بحران اجتماعی

داده ها و مشاهدات میدانی بروز داده شده در 
میدان کنش و مطالبات عمومی نشان می‌دهد؛ بیشتر مردم با ارزش‌های سیاست خارجی حاکمیت، هم‌دل و همراه نیستند. همین انحراف در مقبولیت شاخص‌های سیاست خارجی نظام نزد جامعه تردید دارند. از این رو تولیدکننده‌ی اضطراب و نگرانی از سایه‌ی بروز تنش و منازعات منطقه‌ای و جهانی در میان ایرانیان است. 

۵-ابهام در آینده زندگی در ایران:


آن‌چه در چهار بحران بالا ذکر شد، خود آسیب و بحران بزرگتر و عمیق‌تری را بنام ابهام در آینده و ناامیدی فردی و اجتماعی در ادامه‌ی زندگی با ویژگی کنونی و در این سرزمین ایجاد کرده است. 

ابتلا به انواع آسیب‌های فردی و اجتماعی چون: اعتیاد، قتل، سرقت، خودکشی، افسردگی، بیماری‌های مختلف جسم و روان باعث مهاجرت و فرار ناخواسته می‌شود. این بخشی از پیامد این ابهام و ناامیدی است.

ریشه بحران اجتماعی در ایران به فقر و بی اعتمادی در جامعه برمی‌گردد. همچنین در سیاست خارجی بین مطالبه مردم و حاکمیت شکاف ایجاد شده است.

modir

Recent Posts

چرا کوچک‌سازی دولت تنها راه نجات است؟

در حالی‌که آرژانتین با اصلاحات ساختاری و کاهش حجم دولت به رشد اقتصادی چشمگیر دست…

15 دقیقه ago

راه نجات اقتصاد ایران از دل تاریخ

در شرایطی که اقتصاد ایران با بحران‌های عمیق و ناکارآمدی‌های ساختاری مواجه است، بازگشت به…

26 دقیقه ago

قانون تثبیت قیمت انرژی؛ از شعار حمایت تا واقعیت نابودی اقتصاد ایران

تصمیم مجلس هفتم برای تثبیت قیمت حامل‌های انرژی، با حمایت چهره‌های سیاسی و اقتصادی، در…

1 ساعت ago

روایت‌سازی‌های اغراق‌آمیز؛ تضعیف قدرت ایران در جنگ ۱۲ روزه

در بحبوحه تحلیل‌های پس از جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل، برخی روایت‌ها با…

2 ساعت ago

بررسی عملکرد صنعت سیمان با وجود ناترازی ها

در سال‌های اخیر، عملکرد صنعت سیمان با رشد تقاضا، بهبود صادرات و اصلاح سازوکارهای فروش،…

23 ساعت ago

بازگشت روند صعودی بورس مشروط به چیست؟

اکنون تنها چیزی که می‌تواند قطار متوقف‌شده بورس را دوباره به حرکت درآورد، اراده‌ای سیاسی،…

1 روز ago