پس از رأی گیری اخیر و آغاز بکار رییسجمهور دولت چهاردهم، وی و تیم همراهش با چند بحران اجتماعی مهم در کشور روبرو هستند.
آمار و دادههای کارشناسان و مراکز داخلی همچون مرکز پژوهشهای مجلس، نشان از افزایش فقر در همه ابعاد زندگی ایرانیان است. درمان و سلامت جسم و روان، مسکن، خوراک، آموزش، و رفاه بسیاری از خانوادههای ایرانی بشدت از این فقر روزافزون نابود شده است. این نابودی و مرگ زندگی در حاشیهی کلان شهرها و شهرهای استانهایی با شاخص فلاکت اقتصادی، از شدت بیشتری برخوردار است.
گروههایی نیز که از فقیرتر شدن مستمر، آسیب بیشتری دیده و در معرض خطرات جدی هستند عبارتنداز: بازنشستگان، کارگران، معلولان، افراد دارای مشاغل غیررسمی و روزمزد.
سرکوب منتقدان و معترضان گروههای مختلف جامعه، اصرار و تداوم منازعه با زنان در همهی عرصههای زیست فردی و اجتماعی و کنترل و تبعیض و محرومیت آنان از حقوق شهروندی، سانسور و غیریت انگاری در عرصهی هنر و نهاد آموزش و رسانه، و تداوم سیاست راهبردی تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی؛ جامعهی ایران را در شرایط نا آرام و آمادهی اعتراضات و مطالبات فروخورده و سرکوب شده، قرار داده است.
برگزاری دو رأی گیری مجلس و ریاست جمهوری به فاصلهی سه ماه و کمیت و کیفیت کنش ایرانیان در این دو رخداد، گواه خوبی برای سنجش شاخص اعتماد و سرمایه اجتماعی حاکمیت در نزد مردم ایران است.
سیاست زدگی و تبعیض ایدئولوژیک، گستاخی مدیران و متولیان ناشایست و خائن به حقوق مردم و زیست بوم این سرزمین، تکرار فسادهای گستردهی سیستماتیک، عدم برخورد با آن و پاسخگو نبودن حاکمیت در قبال آنها؛ بی اعتمادی میان جامعه و حاکمیت را از تقابل به شکاف رسانده و این واقعیتی است انکارناپذیر که نپذیرفتن آن تنها اصل مسئله را عمیقتر میسازد.
داده ها و مشاهدات میدانی بروز داده شده در
میدان کنش و مطالبات عمومی نشان میدهد؛ بیشتر مردم با ارزشهای سیاست خارجی حاکمیت، همدل و همراه نیستند. همین انحراف در مقبولیت شاخصهای سیاست خارجی نظام نزد جامعه تردید دارند. از این رو تولیدکنندهی اضطراب و نگرانی از سایهی بروز تنش و منازعات منطقهای و جهانی در میان ایرانیان است.
آنچه در چهار بحران بالا ذکر شد، خود آسیب و بحران بزرگتر و عمیقتری را بنام ابهام در آینده و ناامیدی فردی و اجتماعی در ادامهی زندگی با ویژگی کنونی و در این سرزمین ایجاد کرده است.
ابتلا به انواع آسیبهای فردی و اجتماعی چون: اعتیاد، قتل، سرقت، خودکشی، افسردگی، بیماریهای مختلف جسم و روان باعث مهاجرت و فرار ناخواسته میشود. این بخشی از پیامد این ابهام و ناامیدی است.
ریشه بحران اجتماعی در ایران به فقر و بی اعتمادی در جامعه برمیگردد. همچنین در سیاست خارجی بین مطالبه مردم و حاکمیت شکاف ایجاد شده است.
پروژه ریلی چشمه ثریا به ترکیه معادلات کریوری دشمنان را برهم میزند. چراکه منطقه آزاد…
فضای باز رقابتی در صنعت خودرو، علاوه بر خلاقیت در صنعت خودرو آنها را برای…
تحقیقات بازار و خلاقیت دو حوزه مستقل هستند، اما در توسعه محصولات و نوآورانه، بهبود…
مشاوره در کسب و کار جدید کمک می کند هیجان و چالش همزمان فرد را…
به گزارش سرمایه فردا، آینده متعلق به کسانی است که مهارتهای زندگی بیشتری یاد میگیرند…
کشورهایی که موفق به جدا کردن دولت از بانک مرکزی شده اند از چند چند…