پرونده جنایی خیابان بعثت تهران، پرده از ماجرای تکاندهندهای برداشت؛ زن ۳۶ سالهای که به دلیل اختلافات خانوادگی و مشاجرات مداوم با شوهرش، با پرداخت ۵۰ میلیون تومان پیشپرداخت به دوست ۱۹ سالهاش، نقشه قتل همسر را طراحی و اجرا کرد. صحنهسازی اولیه او برای پنهان کردن حقیقت، خیلی زود با کشف شواهد پلیسی و بررسیهای جنایی برملا شد و اکنون هر دو متهم در برابر قانون قرار گرفتهاند.
به گزارش سرمایه فردا، پنجشنبه گذشته، زن جوانی با تماس به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد پس از بازگشت از مدرسه فرزندانش، جسد شوهرش را در اتاق خواب یافته و تصور میکند او دچار سکته شده است. مأموران کلانتری و امدادگران اورژانس بلافاصله به محل حادثه در محدوده بعثت تهران رفتند. اما بررسی اولیه نشان داد که مرد جوان با شلیک گلوله به سرش کشته شده و ماجرا چیزی فراتر از یک سکته ساده است.
با اعلام موضوع به بازپرس محسن اختیاری، تیم جنایی وارد عمل شد. زن جوان که صحنهسازی را بیفایده دید، ابتدا مدعی شد به دلیل اختلافات قدیمی، خودش شوهرش را به قتل رسانده است. اما تحقیقات پلیسی نشان داد که ماجرا پیچیدهتر است. بررسی حسابهای بانکی نشان داد تنها یک ساعت پس از قتل، مبلغ ۵۰ میلیون تومان به حساب پسر ۱۹ سالهای به نام سیاوش واریز شده است. همچنین دوربینهای مداربسته نشان دادند که خودروی ۲۰۶ مقتول در اختیار سیاوش بوده و او در روز حادثه در محل حضور داشته است.
پلیس به این نتیجه رسید که سیاوش برای ارتکاب جنایت اجیر شده و زن جوان صبح روز حادثه با بهانه بردن فرزندانش به مدرسه، کلید خانه را در اختیار او گذاشته تا وارد خانه شود و قتل را انجام دهد. با روشن شدن این موضوع، بازپرس شعبه یک دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت سیاوش را صادر کرد و تحقیقات ادامه یافت.
منیر، زن ۳۶ ساله و مادر چهار دختر، در بازجوییها به جزئیات زندگی مشترک پرتنش خود اشاره کرد. او گفت: «سالها با شوهرم اختلاف داشتم. مدام به من سرکوفت میزد که چرا دختر به دنیا میآورم. چهار دختر دارم، بزرگترینشان ۱۴ ساله و کوچکترینشان ۳ ساله است. علاوه بر این، به او مشکوک بودم و یک بار با چشم خودم دیدم که با زن دیگری در خانه بود.»
منیر ادامه داد: «من پرستار بیمار هستم و در یکی از شیفتها با سیاوش آشنا شدم. رابطه ما شکل گرفت و وقتی شوهرم اسلحهای به خانه آورد و شروع به تهدید کرد، تصمیمم برای قتل قطعی شد. اسلحه کلت کمری بود و تنها یک گلوله در آن قرار داشت. سه هفته قبل از حادثه آن را زیر مبل مخفی کرده بود.»
او درباره روز حادثه گفت: «شب قبل دعوایمان بالا گرفت و صبح که بچهها را به مدرسه بردم، برگشتم و اسلحه را برداشتم. یک تیر شلیک کردم و او کشته شد.» با این حال، شواهد پزشکی قانونی و مدارک پلیسی نشان میدهد که سیاوش قاتل اصلی است. زن جوان در برابر این تناقض سکوت کرد و سرش را پایین انداخت.
منیر در پایان گفت: «خیلی پشیمانم. تصور نمیکردم راز ماجرا به این زودی برملا شود.» او توضیح داد که ۱۵ سال پیش در یک ازدواج سنتی با همسرش ازدواج کرده بود و اختلافات خانوادگی و فشارهای اجتماعی در نهایت او را به این مسیر کشاند.
اکنون با دستور قضایی، سیاوش نیز بازداشت شده و تحقیقات جنایی برای روشن شدن ابعاد پنهان این پرونده ادامه دارد؛ پروندهای که نشان میدهد چگونه اختلافات خانوادگی و خیانتهای پنهان میتواند به یکی از هولناکترین جنایتهای خانوادگی منجر شود.
به روز رسانی خبر ۲۰ آذر ۱۴۰۴/ زن که همسرش را با همدستی معشوقه ۱۹ ساله خود به قتل رسانده بود در آخرین تحقیقات اعتراف کرد که معشوقه اش در صحنه حضور داشته اما تیر خلاص را خودش شلیک کرده است. در حالی که پیش از این دستور بازداشت پسر ۱۹ ساله صادر شده بود،بالاخره در ادامه ردیابی ها ماموران موفق به شناسایی و دستگیری او شدند.
پنجشنبه گذشته زنی جوانی با پلیس تماس گرفته و مدعی شد: صبح فرزندانم را به مدرسه برده بودم اما زمانی که بازگشتم با جسد همسرم در اتاق خواب مواجه شدم.»
با اعلام این خبر ماموران کلانتری راهی محل شده و در بازرسی جسد مرد جوان مشخص شد که او با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
همین مساله رسیدگی به پرونده جنایی را کلید زد و موضوع به بازپرس محسن اختیاری اعلام شد و دقایقی بعد تیم جنایی راهی طبقه دوم خانه مسکونی یعنی محل جنایت شدند. در ادامه بررسی ها مشخص شد که زن جوان با پسر ۱۹ ساله ای به نام امیر در ارتباط پنهانی است. از سویی مشخص شد که امیر سوار بر خودروی ملیحه، زن جوان خانه را ترک کرده است.
با بدست آمدن سرنخ ها و احتمال جنایت از سوی امیر، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و امیر را بازداشت کردند. امیر در بررسی های اولیه مدعی شد که در صحنه جنایت حضور داشته اما قتل را ملیحه انجام داده است.
زن جوان نیز گفت: ۱۵ سال قبل به صورت سنتی با همسرم ازدواج کردم و حاصل ازدواج ما ۴ دختر بود و همسرم همیشه مرا اذیت می کرد که چرا دخترزا هستم. از طرفی او رفتار خوبی با من نداشت و مرا کتک می زند. چند باری خواستم از او جدا شوم اما خانواده ها اجازه ندادند. من همراه بیمارانی هستم که در بیمارستان همراه ندارند. مادر امیر در بیمارستان بستری شده بود و من آنجا با او دوست شدم.
او درخصوص روز جنایت گفت: صبح بچه هایم را به مدرسه رساندم و با امیر که از قبل ماجرا را می دانست به خانه رفتم. شوهرم خواب بود و من با اسلحه خودش که سه هفته قبل از شهرستان آورده بود یک تیر به سر او شلیک کردم و خودروام را به امیر دادم و پس از رفتن او با پلیس تماس گرفتم.
به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا