بازار جهانی طلا در آستانه یک چرخش روانی قرار گرفته است؛ از یکسو نشانههای تنشزدایی در غزه، اوکراین و شرق آسیا امید به کاهش تقاضای پناهگاههای امن را زنده کرده، و از سوی دیگر بحران اعتماد به دلار و سیاستهای اقتصادی آمریکا، طلا را همچنان به امنترین دارایی جهان بدل ساخته است
به گزارش سرمایه فردا، بازارهای جهانی در سال ۲۰۲۵ شاهد دو روند متضاد هستند: نشانههایی از آرامش ژئوپولیتیک و همزمان تشدید بحران اعتماد به نظام مالی مبتنی بر دلار. سفر آسیایی دونالد ترامپ و پیامهای او درباره همکاری اقتصادی با چین، ژاپن و کره جنوبی، همراه با کاهش شدت درگیریها در اوکراین و تثبیت آتشبس در غزه، تصویری از آغاز دورهای تازه از تنشزدایی جهانی ترسیم کرده است. حتی امنیت نسبی در مسیرهای حیاتی حملونقل دریایی مانند هرمز، بابالمندب و سوئز، هزینههای بیمه و حمل کالا را کاهش داده و امید به ثبات تجاری را تقویت کرده است. چنین شرایطی، مطابق الگوهای تاریخی، میتواند تقاضا برای طلا بهعنوان پناهگاه امن را کاهش دهد و سرمایهها را به سمت بازار سهام و فناوری سوق دهد.
اما در سوی دیگر، واقعیتهای اقتصادی آمریکا و سیاستهای تجاری دولت ترامپ، تصویر متفاوتی ارائه میدهند. دیدار اخیر ترامپ و شی جینپینگ در بوسان تنها به یک توافق محدود در جنگ تعرفهای انجامید و نه اختلافات بنیادین را حل کرد و نه اعتماد جهانی را بازگرداند. تعرفههای تازه بر واردات از کانادا، مکزیک و چین فشار مضاعفی بر اقتصاد آمریکا وارد کرده و پیشبینیها نشان میدهد رشد تولید ناخالص داخلی این کشور تا سال ۲۰۲۸ نزدیک به یک درصد کاهش خواهد یافت. این سیاستها نه تنها رونق وعده دادهشده را محقق نکردهاند، بلکه صادرات کشاورزی آمریکا را نصف کرده و زنجیرههای تأمین را بار دیگر مختل ساختهاند.
در چنین فضایی، بانکهای مرکزی جهان از پکن تا مسکو و ریاض، با خرید سالانه صدها تن طلا، بیاعتمادی خود به ارزهای فیات و سلطه دلار را آشکار کردهاند. رمزارزها که زمانی «طلای دیجیتال» نامیده میشدند، بخش بزرگی از جذابیت خود را از دست دادهاند و جایگاهشان بهعنوان پناهگاه امن تضعیف شده است. در مقابل، طلا با میراث پنجهزار سالهاش بار دیگر نقش تاریخی خود را ایفا میکند؛ فلزی که از دوران فرعونها تا عصر هوش مصنوعی، روایت ترس و اطمینان را در خود حمل کرده است.
اکنون هر اونس طلا حدود ۴۱۰۰ دلار معامله میشود و پیشبینیها از رسیدن آن به محدوده ۴۵۰۰ تا ۵۰۵۵ دلار تا پایان ۲۰۲۶ خبر میدهند. سطح ۴۰۰۰ دلار که تا دو سال پیش غیرواقعی به نظر میرسید، امروز به قیمت عرف بدل شده و طلای زیر ۲۰۰۰ دلار تنها در خاطره باقی مانده است. این روند نشان میدهد که حتی در شرایط تنشزدایی، بحران اعتماد جهانی به دلار و سیاستهای آمریکا، طلا را همچنان در جایگاه امنترین دارایی نگه داشته است.
به بیان دیگر، بازار جهانی طلا در سال ۲۰۲۵ میان دو نیروی متضاد گرفتار شده است: امید به آرامش ژئوپولیتیک و فشار ناشی از بیاعتمادی به نظم مالی موجود. اگرچه کاهش ریسکهای سیاسی میتواند تقاضا برای طلا را محدود کند، اما فرسایش اعتماد به دلار و سیاستهای اقتصادی آمریکا، این فلز گرانبها را بار دیگر به غریزه بقا برای سرمایهگذاران جهانی بدل کرده است.
بازار جهانی اونس طلا پس از جهش رکه آن را به بالاترین سطح شش هفته اخیر رسانده بود، با افتی ملایم روبهرو شده است. گزارش رویترز نشان میدهد رشد سود اوراق خزانهداری آمریکا و برداشت سود توسط برخی معاملهگران، فضای بازار را محتاطتر کرده و حساسیتها را پیش از انتشار دادههای کلیدی اقتصادی آمریکا افزایش داده است؛ دادههایی که میتواند مسیر آینده نرخ بهره در فدرال رزرو را تعیین کند.
افزایش سود اوراق دهساله خزانهداری به بالاترین سطح دو هفته اخیر، جذابیت طلا را بهعنوان دارایی بدون سود کاهش داده و سرمایهگذاران را به احتیاط بیشتر واداشته است. تحلیلگران معتقدند جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، برخلاف برخی مقامات این نهاد، تمایل کمتری به کاهش زودهنگام نرخ بهره دارد؛ در حالی که شاخص هزینهکرد مصرف فردی ـ معیار ترجیحی فدرال رزرو برای سنجش تورم ـ انتظار میرود در محدودهای ملایم باقی بماند.
پاول در سخنرانی خود در دانشگاه استنفورد هیچ اشارهای به سیاست پولی یا وضعیت اقتصاد نداشت، اما نگاهها اکنون به دادههای مهم این هفته دوخته شده است؛ از جمله گزارش اشتغال ماه نوامبر و شاخص هزینهکرد مصرف فردی در سپتامبر. بازار با احتمال ۸۸ درصدی انتظار دارد فدرال رزرو در نشست دسامبر نرخ بهره را کاهش دهد.
در تحولات سیاسی، کوین هِست، مشاور کاخ سفید، اعلام کرده در صورت انتخاب آماده است ریاست فدرال رزرو را برعهده گیرد. اسکات بَسِنت، وزیر خزانهداری آمریکا، نیز احتمال معرفی نامزد جدید پیش از کریسمس را مطرح کرده است. هِست، همانند ترامپ، از موافقان نرخ بهره پایین است؛ سیاستی که معمولاً به نفع بازار طلا تمام میشود و میتواند موج تازهای از تقاضا ایجاد کند.
همزمان، صندوق SPDR ـ بزرگترین صندوق ETF با پشتوانه طلا ـ گزارش داده داراییهایش روز دوشنبه ۰.۴۴ درصد افزایش یافته و به ۱۰۵۰.۰۱ تن رسیده است؛ رقمی که نسبت به موجودی ۱۰۴۵.۴۳ تن در روز جمعه رشد قابل توجهی نشان میدهد. این افزایش بیانگر آن است که سرمایهگذاران همچنان به طلا بهعنوان پناهگاه امن نگاه میکنند، حتی در شرایطی که قیمتها نوسان دارد.این تحولات نشان میدهد بازار فلزات گرانبها در حال حاضر تحت فشار ترکیبی از سیاستهای پولی آمریکا، انتظارات تورمی و تغییرات در جریان نقدینگی جهانی قرار دارد؛ شرایطی که ریسک خرید طلا و سکه را برای سرمایهگذاران خرد بیش از پیش برجسته میکند.
آینده بازار جهانی طلا در حالی با پرسشهای جدی همراه شده که این فلز گرانبها پس از جهشهای اخیر و رسیدن به بالاترین سطح شش هفتهای، اکنون در معرض فشارهای تازهای قرار دارد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بازار در ماههای پیشرو وارد فاز اصلاحی خواهد شد؛ اصلاحی که ریشه اصلی آن در افزایش بازدهی اوراق خزانهداری آمریکا نهفته است. هرچه نرخهای بهره و سود اوراق بالاتر رود، جذابیت طلا بهعنوان دارایی بدون سود کاهش مییابد و سرمایهگذاران ترجیح میدهند نقدینگی خود را به سمت بازارهای با بازدهی تضمینشده منتقل کنند. این جابهجایی سرمایه، فشار نزولی مستقیمی بر قیمت اونس وارد خواهد کرد.
از سوی دیگر، اگر فدرال رزرو برخلاف انتظارات بازار، کاهش نرخ بهره را به تعویق بیندازد یا با سرعتی کمتر از پیشبینیها عمل کند، طلا بخش مهمی از حمایت روانی خود را از دست خواهد داد. در چنین شرایطی جریان نقدینگی به سمت سهام و اوراق حرکت میکند و بازار طلا با خروج سرمایه مواجه میشود.
عامل دیگری که میتواند روند نزولی را تشدید کند، کاهش تقاضا در صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر طلا (ETF) است. اگر ورود سرمایه به این صندوقها کند شود یا حتی خروج سرمایه آغاز گردد، فشار عرضه در بازار جهانی افزایش خواهد یافت و قیمتها ناگزیر تعدیل میشوند.
همچنین کاهش تنشهای ژئوپلیتیک یا دستیابی به توافقهای اقتصادی میان قدرتهای بزرگ میتواند نیاز به پناهگاه امنی مانند طلا را کاهش دهد. تغییر انتظارات سیاسی در چنین فضایی به سرعت بازار را از مسیر صعودی خارج کرده و اونس را به سمت سطوح پایینتر سوق خواهد داد.
از این رو اگرچه چشمانداز بلندمدت طلا همچنان تحت تأثیر تورم جهانی و محدودیت عرضه مثبت ارزیابی میشود، اما در کوتاهمدت و میانمدت مجموعهای از عوامل شامل افزایش نرخهای بهره، رشد سود اوراق خزانهداری، افت تقاضای سرمایهگذاری و تعدیل انتظارات سیاسی میتواند زمینهساز کاهش قیمت اونس و بازگشت آن به سطوح پایینتر باشد. این چشمانداز نشان میدهد بازار جهانی طلا بیش از هر زمان دیگری در معرض نوسانهای ناشی از سیاستهای پولی و تحولات ژئوپلیتیک قرار گرفته است.
در بازار ایران نیز نیز بازار ارز و طلا در هفتههای اخیر وارد مرحلهای تازه از بیثباتی شده است. این جهش نشان میدهد که ما صرفاً با یک افزایش قیمتی ساده مواجه نیستیم، بلکه با شکلگیری یک حباب بزرگ روبهرو هستیم که از چندسو تغذیه میشود و سطح تازهای از قیمت را به بازار تحمیل کرده است.
ثبات در حباب، خود نشانهای است از اینکه بخش مهمی از قیمت سکه هیچ ارتباطی با ارزش ذاتی آن ندارد. در گذشته فاصله رشد دلار و سکه نهایتاً یک تا پنج درصد بود، اما امروز این نسبت به بیش از ۵۴ درصد رسیده است؛ شکافی تاریخی که نشان میدهد بازار دیگر بر اساس منطق قدیمی حرکت نمیکند و قواعد تازهای بر آن حاکم شده است.
ریشه این وضعیت تنها در بازار جهانی طلا نیست، هرچند کاهش استخراج، افزایش هزینههای تولید و سرمایهگذاری بیسابقه کشورها بر طلا، قیمت جهانی را صعودی کرده و پیشبینیها حتی از رسیدن اونس به ۵۰۰۰ دلار خبر میدهند. در داخل کشور نیز افزایش نرخ ارز، محدود بودن عرضه، حجم بالای تقاضا و حساسیت شدید سکه به اخبار سیاسی، همه دست به دست هم دادهاند تا سرعت رشد سکه از دلار پیشی بگیرد. سکه همواره نسبت به هیجان و خبر واکنش سریعتری نشان میدهد و همین ویژگی آن را به شاخصی پیشرو در بازار تبدیل کرده است.
اما آنچه ریسک خرید طلا و سکه را افزایش میدهد، همین حباب پایدار و شکاف عمیق میان ارزش واقعی و قیمت بازار است. سرمایهگذاران خرد که برای حفظ ارزش پول خود به سکه پناه میبرند، در واقع وارد بازاری میشوند که بخش بزرگی از قیمت آن بر پایه انتظارات و هیجان بنا شده است. این یعنی هر تغییر در سیگنالهای سیاسی یا اقتصادی میتواند به سرعت حباب را تخلیه کند و زیان سنگینی به خریداران وارد سازد.
نبود ابزارهای پوشش ریسک در بازار طلا، فشار تقاضا بر سکه فیزیکی را تشدید کرده و نقدینگی سرگردان را به کالایی سوق داده که ظرفیت عرضهاش محدود است. انتقال تقاضا از طلاهای زینتی به سکه نیز شیب افزایش قیمت را بیشتر کرده، در حالی که سیاستهای محدود بانک مرکزی در عرضه رسمی ـ از طریق حراج یا ضرب سکه ـ توان پاسخگویی به این حجم تقاضا را ندارد. نتیجه آن، بازاری است که بیش از هر چیز بر پایه انتظارات و هیجان بنا شده و هر لحظه آماده نوسانهای شدید است.
به همین دلیل خرید سکه در شرایط کنونی بیش از آنکه یک سرمایهگذاری مطمئن باشد، یک ریسک جدی محسوب میشود. حباب بزرگ و پایدار، حساسیت شدید به اخبار سیاسی و نبود ابزارهای مدیریت ریسک، همه عواملی هستند که میتوانند سرمایههای خرد را در معرض زیانهای ناگهانی قرار دهند. بازار امروز بیش از آنکه بازتاب ارزش واقعی طلا باشد، بازاری از انتظارات و هیجان است؛ بازاری که در آن هر لحظه ممکن است حباب فروبپاشد و خریداران را با واقعیت تلخ زیان مواجه کند.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا