تحولات اخیر در دریای سرخ و موضعگیریهای آشکار چین در حمایت از ایران و انصارالله یمن، نشاندهنده تغییر بنیادین در سیاست خارجی پکن است. چین که پیشتر بیطرفی در بحران یمن را حفظ میکرد، اکنون با ارائه تصاویر ماهوارهای و حمایت دیپلماتیک، به بازیگری فعال در تقابل منطقهای با آمریکا و اسرائیل تبدیل شده است. این چرخش، نهتنها روابط چین و اسرائیل را دچار تنش کرده، بلکه جایگاه پکن را بهعنوان حامی راهبردی محور مقاومت تثبیت کرده است.
به گزارش سرمایه فردا، دولت چین در آخرین تحول اعلام کرده روند بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران موسوم به اسنپ بک را به رسمیت نشناخته و آن را اجرا نخواهد کرد. این اتفاق به این معنا خواهد بود که پکن قرار است این تحریم ها را نادیده بگیرد و روابطش با ایران را تعمیق ببخشد. این رویکرد در ادامه راهبردی است که دولت شی جین پینگ در قبال روسیه و نادیده گرفتن تحریم های مسکو اتخاذ کرده است. چینی ها به صراحت گفته اند که اجازه شکست روسیه در اوکراین را نخواهند داد.
اتفاقات اخیر خاورمیانه و جنگ با ایران چینی ها را کمی هشیار کرد تا سیاست دیرینه خود در غرب آسیا مبنی بر «بی طرفی فعال»و «اصل عدم مداخله» را کنار بگذارند و اولویت های دیگری جز ترجیح اقتصاد و تضمین مسیر انرژی هم داشته باشند. به نظر می رسد پکن به این درک رسیده باشد که ایران «پل پیروزی» شرق و آنچه که جنوب جهانی نامیده می شود، است، اگر آمریکا و اسرائیل منطقه را تصاحب کرده و نظم مطلوب خود را بر آن تحمیل کنند، نه تنها منافع جهانی چین به خطر افتاده، حلقه محاصره آنها توسط آمریکا تنگ تر خواهد شد.
در پی جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران، چین با نپذیرفتن بازگشت تحریمهای سازمان ملل و حمایت از تهران، نشان داد که دیگر به سیاست دیرینه بیطرفی فعال پایبند نیست. پکن با تعمیق روابط دفاعی و اقتصادی با ایران، از جمله احتمال فروش سامانههای پدافند هوایی HQ-9 و جنگندههای چنگدو J-10، در حال تبدیل شدن به شریک راهبردی تهران در برابر فشارهای غربی است
امنیت انرژی یکی از ستونهای اصلی چشمانداز راهبردی چین است. اژدهای سرخ بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت جهان، در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از نفت خود را از خاورمیانه تأمین میکند که انتظار میرود تا سال ۲۰۳۵ دو برابر شود. این وابستگی شدید، پکن را در برابر آسیبپذیریهای جدی قرار میدهد؛ بهویژه اگر درگیری یا بیثباتی، گلوگاههای حیاتی دریایی همچون دریای سرخ و تنگه هرمز را مختل کند. این مسیرهای راهبردی همچنین حدود ۶۰ درصد از تجارت چین با اروپا و آفریقا را شامل میشوند و بر اهمیت خطرات ناشی از بیثباتی منطقه میافزایند.
با این وصف، شواهدی نشان می دهند که پکن در حال بازنگری در سیاست منطقه ای خود در خاورمیانه به خصوص بعد از جنگ ۱۲ روزه آمریکا و اسرائیل علیه ایران است. فارن افرز، رسانه متعلق به شورای روابط خارجی آمریکا هفته گذشته تحلیل کرد پکن دیگر خود را ملزم به پیگیری سیاست سنتی خود در خاورمیانه نمی بیند که همواره مبتنی بر موازنه گری میان واحدهای سیاسی منطقه بوده و در مقطع کنونی به شراکت دفاعی-نظامی با ایران رغبت بیشتری پیدا کرده است. این رسانه آمریکایی نوشت برای پکن، تهران شریک قابل اتکایی در مواقع بحرانی است.
فارن افرز اشاره کرد که تا همین اواخر، پکن از جانبداری از یک جناح خاص در خاورمیانه خودداری میکرد اما محاسبات چین نیز ممکن است در حال تغییر باشد. این احتمال وجود دارد که پکن فرصتهای تازهای را در کمک به ایران برای بازیابی بخشی از قدرت ازدسترفتهاش ببیند، بویژه با توجه به افزایش تنشها میان اسرائیل و کشورهای عربی پس از حملات اسرائیل در اوایل سپتامبر علیه رهبری حماس در قطر.
افشای نقش شرکت ماهوارهای چینی CGSTL در کمک اطلاعاتی به انصارالله یمن، نشاندهنده ورود عملی چین به محور مقاومت در منطقه است. پکن که پیشتر از بحران یمن فاصله گرفته بود، اکنون با هدف تضمین امنیت انرژی و مقابله با نفوذ آمریکا، به حامی نظامی شورشیان یمنی تبدیل شده است. این چرخش دیپلماتیک، شکافهای جدی در روابط چین و اسرائیل ایجاد کرده و جایگاه پکن را در نظم جدید خاورمیانه بازتعریف کرده است
رسانه متعلق به نهاد تصمیم ساز آمریکایی تحلیل کرد که چین بهطور سنتی تلاش کرده است روابط خود را در خاورمیانه متوازن نگه دارد. این کشور به ایران در دور زدن تحریمهای نفتی کمک کرده و کمکهای نظامی محدودی ارائه داده است؛ اما ممکن است دیگر نیازی به این موازنهگری چین نباشد.
به نوشته فارن افرز، در مارس ۲۰۲۳، ایران روند عادیسازی روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را آغاز کرد، اقدامی که با میانجیگری چین انجام شد و یکی از محرکهای اساسی سیاست پیشین پکن در خاورمیانه را دگرگون کرد. با افزایش تنشها میان پکن و واشنگتن، ظرفیت بالقوه تهران درجهت ایفای نقش راهبردی برای پکن نیز بیشتر شده است. نزدیکتر کردن ایران به چین میتواند در سناریوهایی بحرانزا ــ مثلاً درباره تایوان ــ برای پکن سودمند باشد.
رسانه نخبگان سیاست خارجی آمریکا نتیجه گیری کرده است: «پدافند هوایی خلأ حیاتیای است که چین میتواند به ایران در پر کردن آن کمک کند. سامانه پدافند هوایی متحرک HQ-9 چین مشابه سامانه پیشرفتهتر اس-۴۰۰ روسیه است. اگر پکن این سامانه را به تهران بفروشد، میتواند به ایران کمک کند تا بخشی از حفاظت هوایی خود را بازیابد. ایران همچنین میتواند به دنبال معاملهای با چین برای نوسازی نیروی هوایی خود باشد، مانند خرید جنگندههای چنگدو ۱۰-J ساخت چین که در جنگ کوتاهمدت نظامی پاکستان با هند در ماه مه عملکرد خوبی داشتند. در میانمدت، این بهبودها میتوانند حملات به ایران را دشوارتر و پرهزینهتر سازند و دشمنان را از تشدیدهای مقطعی بازدارند.»
افشای نقش شرکت ماهوارهای CGSTL در کمک به انصارالله یمن، نشان میدهد که چین از موضع بیطرفی فاصله گرفته و بهطور عملی در جنگ دریای سرخ وارد شده است. این تغییر، با هدف تضمین امنیت مسیرهای تجاری و مقابله با نفوذ آمریکا در منطقه صورت گرفته و چین را در کنار ایران و روسیه بهعنوان حامیان نظامی و اطلاعاتی یمنیها قرار داده است
ماه گذشته «سرگئی کونیاشین»، معاون پیشین سرکنسول روسیه در صنعا (۲۰۱۰–۲۰۱۳) در سایت اسرائیلی NDTV نوشت: اتفاقات جاری که از آوریل ۲۰۲۵ پیرامون شرکت ماهوارهای چینی CGSTL شکل گرفته، پرسشهای فراوانی درباره نقش چین در جنگ دریای سرخ برانگیخته است. واشنگتن مدعی است این شرکت تصاویر ماهوارهای در اختیار انصارالله گذاشته که به آنها کمک کرده تا حملات موشکی و پهپادی خود را علیه کشتیهای آمریکایی و متحدان واشنگتن هدایت کنند. در واقع، نگرانی بسیاری از تحلیلگران رو به افزایش است که پکن از یک بازیگر محتاط، به یک حامی اصلی یمنیها تبدیل میشود.
به نوشته این سایت اسرائیلی، ورود چین به این فهرست ( بعد از ایران و روسیه در کمک به یمن) برای بسیاری غافلگیرکننده است. در گذشته، پکن فاصله خود را از بحران یمن حفظ کرده و تنها خواستار راهحل صلحآمیز و اعلام بیطرفی بود. اما در سالهای اخیر، چین شروع به ارائه کمکهای قابل توجه به حوثیها کرده که به طور چشمگیری توان نظامی آنها را تقویت کرده و عملاً چین را در کنار ایران و روسیه بهعنوان حامی شورشیان یمنی قرار داده است.
رسانه عبری می افزاید: دلیل این تغییر، بیش از هر چیز، در منافع راهبردی پکن در منطقه و رویارویی جهانی آن با ایالات متحده نهفته است. چین به طور رسمی دولت یمن را به رسمیت میشناسد و مرتباً به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل درباره حفظ تمامیت ارضی این کشور رأی مثبت میدهد. اما در پشت پرده، روابط فعالی با رهبران انصارالله دارد. علت این امر، پیش از هر چیز، رویکرد عملگرایانه چین است. بهعنوان کشوری که مقادیر زیادی نفت از خاورمیانه وارد میکند، چین در پی تضمین امنیت کشتیهای تجاری خود در مسیر دریای سرخ است.
از چشمانداز گسترده چین، روشن است که این چرخش دیپلماتیک، حرکتی پیچیده و حسابشده و لایهای دیگر در راهبرد ژئوپلیتیک جهانی این کشور است.
حمایت آشکار چین از ایران در برابر حملات اسرائیل، از جمله بیانیههای رسمی رئیسجمهور و وزیر خارجه چین، روابط پکن و تلآویو را وارد مرحلهای بحرانی کرده است. در حالی که چین همچنان واردکننده تسلیحات از اسرائیل است، مواضع سیاسی اخیر و تعمیق همکاریهای انرژی با ایران، نشاندهنده اولویتهای جدید ژئوپلیتیکی پکن و کاهش اعتماد متقابل با اسرائیل است
چین از لحاظ تاریخی سیاست «تعامل دوگانه» را در خاورمیانه دنبال کرده است: تقویت روابط اقتصادی با اسرائیل در عین ایجاد مشارکت استراتژیک با ایران، به ویژه در زمینههای انرژی و امنیت. با این حال، جنگ ۲۰۲۵ تغییر قابل توجهی در نگرش پکن نشان می دهد. تنها یک روز پس از حمله اسرائیل، فو کونگ، سفیر چین در سازمان ملل، آشکارا تهاجم رژیم صهیونیستی را نقض حاکمیت و تمامیت ارضی ایران خواند. این بیانیه توسط شی جین پینگ رئیس جمهور چین و وزیر امور خارجه وانگ یی که حمایت خود را از حق ایران برای دفاع از خود تکرار کردند و دخالت نظامی بیشتر ایالات متحده را رد کردند، تقویت شد.
مدرن دیپلماسی می نویسد: سیاست چین در قبال ایران فقط یک لفاظی صرف نیست. چین خریدار اصلی نفت ایران است و بیش از ۸۰ درصد صادرات نفت ایران – حتی در بحبوحه تحریمهای غرب – به چین میرود. این همکاری ۲۵ ساله که در سال ۲۰۲۱ امضا شد، وابستگی به انرژی و سرمایهگذاری در زیرساختها را عمیقتر میکند و ایران را به ستون اصلی ابتکار کمربند و جاده (BRI) در منطقه تبدیل میکند. این رابطه، از نظر اقتصادی و ژئوپلیتیکی، چین را به عنوان مدافع اصلی منافع ایران در مجامع جهانی قرار میدهد.
در چنین فضایی است که روابط چین و اسرائیل اکنون دچار شکافهای جدی شده است.
تمام حقوق برای پایگاه خبری سرمایه فردا محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
سرمایه فردا