به گزارش سرمایه فردا، ورزش، به‌ویژه کشتی، همواره نماد همبستگی و غرور ملی در ایران بوده است. اما در سال‌های اخیر، با ورود چهره‌های ورزشی به عرصه سیاست، مرز میان افتخار ملی و بهره‌برداری سیاسی روزبه‌روز کمرنگ‌تر شده است. علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، نمونه‌ای شاخص از این روند است؛ قهرمانی که حالا در صحن مجلس، از تریبون رسمی برای تقدیر از چهره‌های سیاسی و موضع‌گیری‌های جناحی استفاده می‌کند. سخنان اخیر او، از تمجید قالیباف تا مقایسه شادی مردم از قهرمانی با امضای برجام، نشان می‌دهد که فدراسیون کشتی دیگر صرفاً میدان ورزش نیست—بلکه به صحنه‌ای برای نمایش قدرت و تثبیت جایگاه سیاسی بدل شده است. این روند، اگرچه با دستاوردهای ورزشی همراه بوده، اما خطر تبدیل کشتی به ابزار رقابت‌های جناحی را نیز در پی دارد. دبیر همچنان می‌تواند در جایگاه یک مدیر ورزشی مؤثر بدرخشد، به شرط آن‌که از میدان سیاست فاصله بگیرد و به سنگری بازگردد که او را به قهرمان ملی تبدیل کرد.

علیرضا دبیر، رئیس فدراسیون کشتی، طی سخنرانی دیروزش در مجلس شورای اسلامی مدعی شد که «نگذاشتیم کشتی سیاسی شود». این جمله، در نگاه نخست، بیانگر تلاش او برای حفظ استقلال ورزش ملی کشور از حواشی و جناح‌بندی‌های سیاسی است. اما نگاهی دقیق‌تر به سخنان، رفتارها و سوابق مدیریتی دبیر در سال‌های اخیر، پرسش‌های مهمی را پیش روی افکار عمومی قرار می‌دهد که آیا واقعاً فدراسیون کشتی از سیاست دور مانده یا خود به سکویی برای نمایش‌های سیاسی بدل شده است؟

دبیر در جلسه تقدیر از کشتی‌گیران ضمن تشکر از مجلس و به‌ویژه محمدباقر قالیباف گفت: «همان‌طور که آقای قالیباف در موشکی، ناجا و شهرداری کمک کرد، به کشتی هم کمک کرد.» اشاره مستقیم به قالیباف و سپس نام بردن از امیرحسین ثابتی و حتی مقایسه شادی مردم از قهرمانی کشتی با امضای برجام، نشان می‌دهد که رئیس فدراسیون کشتی به خوبی از بار سیاسی کلمات خود آگاه است و عملاً در حال بهره‌گیری از فضای رسمی مجلس برای ارسال پیام‌های سیاسی است.

او با صراحت گفت: «اگر تیم ملی کشتی برنده شود مردم خوشحال‌تر می‌شوند یا برجام امضا شود؟» این مقایسه، هرچند ممکن است از سر هیجان بیان شده باشد، اما در واقع نشان می‌دهد که حتی یک مراسم ورزشی نیز برای او بستری جهت موضع‌گیری سیاسی است. واقعیت آن است که دبیر در کنار موفقیت‌های ورزشی فدراسیونش، در ماه‌های گذشته یکی از جنجالی‌ترین چهره‌های فضای عمومی ورزش ایران بوده است. از مناقشات مربوط به مدیریت مالی و انتخاب مربیان تا نحوه حضورش در رسانه‌ها و اظهارنظرهای غیرورزشی، همه و همه تصویری از مدیری ارائه می‌دهد که به‌جای پرهیز از سیاست، از آن برای تقویت جایگاه شخصی خود بهره می‌برد.

 

قهرمانی ایرانی؛ سکوی پرتاب یا میدان ورزش؟

یکی از محورهای انتقادی به سخنرانی اخیر دبیر، نه فقط محتوای آن بلکه محل و موقعیت بیانش بود. تریبون مجلس شورای اسلامی، بر اساس عرف و شأن قانونی خود، محل طرح مباحث ملی و نظارتی است، نه جایگاه تبلیغی برای رؤسای فدراسیون‌های ورزشی. حضور دبیر در صحن علنی و استفاده از این فرصت برای طرح مباحثی با رنگ‌وبوی سیاسی، به‌ویژه در قالب تقدیر از چهره‌های خاص سیاسی، سبب خواهد شد که بر خلاف گفته های دبیر، شاهد «سیاسی شدن فدراسیون کشتی» باشیم.

دبیر در سخنان خود تأکید کرد که «هیچ نماینده‌ای برای حمایت از کشتی‌گیر خاصی با او تماس نگرفته» و افزود که «فدراسیون کشتی محل وفاق ملی است نه نفاق». اما همین کلیدواژه ها و تأکیدهای مکرر، در نگاه اولیه، نشانه‌ای از حساسیت و حضور پررنگ سیاست در این نهاد تلقی می‌شود. زیرا در عمل، اگر فدراسیون به‌راستی غیرسیاسی باشد، نیازی به این همه دفاع و تأکید و به کار بردن برخی واژه های معنادار نیست.

از سوی دیگر، دیدار دبیر با مسعود پزشکیان در هفته‌ گذشته، نیز رنگی سیاسی به فعالیت‌های اخیر او داده است. این دیدار که در رسانه‌ها بازتاب گسترده‌ای یافت، شاید به تثبیت موقعیت دبیر در فضای سیاسی آینده کشور منجر شود. چرا که او با ترکیب دو سرمایه مهم، محبوبیت ورزشی و استفاده سیاسی می‌تواند در آینده دوباهر خود را به عرصه سیاست تحمیل کند. هر چند که در این میان، نباید از دستاوردهای واقعی فدراسیون کشتی غافل شد. تیم ملی کشتی آزاد و فرنگی ایران موفق به کسب نتایج درخشانی در میادین جهانی شده است. دبیر نیز در سخنرانی خود آمارهای قابل توجهی ارائه داد؛ از افزایش جمعیت کشتی‌گیران از ۳۰ هزار به ۵۰۰ هزار نفر تا تدوین برنامه توسعه تا سال ۲۰۳۲. اما این موفقیت‌ها وقتی در سایه رفتارهای سیاسی قرار می‌گیرد، از بار حرفه‌ای آن کاسته می‌شود.پ

 

قهرمانی ملی یا سرمایه سیاسی؟

ورزش، در ذات خود، ابزار همبستگی اجتماعی است. کشتی نیز به‌عنوان ورزش ملی ایرانیان، همواره نقشی فرهنگی و اخلاقی در جامعه داشته است. اما در سال‌های اخیر، با ورود چهره‌های ورزشی به عرصه‌های سیاست، این مرز میان «غرور ملی» و «مصالح سیاسی» کمرنگ‌تر شده است. علیرضا دبیر نمونه شاخص این روند است؛ کسی که از قهرمان ملی به چهره‌ای رسانه‌ای و پرحاشیه تبدیل شده و هر حرکتش همزمان در دو جبهه ورزش و سیاست تفسیر می‌شود. این که دبیر در مجلس، نام قالیباف، ثابتی و حتی برجام را در یک سخنرانی ورزشی کنار هم می‌گذارد، نشان می‌دهد که او درک دقیقی از وزن کلمات خود دارد و از فضای عمومی برای بازسازی تصویر سیاسی‌اش بهره می‌برد. به بیان دیگر، فدراسیون کشتی در دوره او به صحنه‌ای تبدیل شده که در آن مرز میان «مدیریت ورزشی» و «نمایش سیاسی» روزبه‌روز نازک‌تر می‌شود.

دبیر، با تکرار اظهاراتی از این دست، عملاً فدراسیون را وارد منازعات سیاسی می‌کند و خطر تبدیل شدن کشتی به ابزار رقابت‌های جناحی را افزایش می‌دهد. در مقابل، هوادارانش می‌گویند دبیر تنها از تریبون‌هایی که در اختیار دارد برای دفاع از جایگاه کشتی و مطالبه بودجه‌های لازم استفاده می‌کند و هدفی جز اعتلای ورزش ندارد. با این حال، نادیده گرفتن بُعد رسانه‌ای و سیاسی این مواضع ساده‌لوحانه است. از سوی دیگر، باید پرسید که آیا موفقیت‌های اخیر کشتی ایران، حاصل سیاست‌ورزی دبیر است یا حاصل تلاش قهرمانانی که فارغ از بازی‌های سیاسی، سال‌ها برای افتخار کشور جنگیده‌اند؟ پاسخ به این پرسش شاید کلید درک موقعیت فعلی ورزش ایران باشد؛ جایی که مرز میان ورزشکار ملی و بازیگر سیاسی، هر روز بیشتر در هم می‌ریزد.

وقتی هر فرد در جای درست خود قرار گیرد، نتیجه نیز درست خواهد بود. علیرضا دبیر نمونه روشنی از این قاعده است. او زمانی که در جایگاه واقعی‌اش، یعنی فدراسیون کشتی، فعالیت می‌کرد، با تکیه بر تجربه، شناخت فنی و تعهد ورزشی، توانست نتایج درخشانی برای کشتی ایران رقم بزند و افتخارات ملی را افزایش دهد. اما در سال‌های اخیر، ورود او به عرصه‌های حزبی و سیاسی مسیری متفاوت و پرحاشیه را رقم زده است. حضورهای رسانه‌ای و مواضع سیاسی مکرر دبیر، نه‌تنها از تمرکز او بر حوزه تخصصی‌اش کاسته، بلکه چهره ورزشی و محبوب سابق او را در معرض جنجال‌های غیرضروری قرار داده است. تجربه نشان داده که موفقیت در ورزش الزاماً به معنای توفیق در سیاست نیست؛ دبیر همچنان می‌تواند در جایگاه یک مدیر ورزشی مؤثر بدرخشد، به شرط آن‌که از میدان سیاست فاصله بگیرد و انرژی خود را صرف اعتلای کشتی، همان سنگری کند که او را به قهرمان ملی تبدیل کرد.

modir

Recent Posts

مثنوی در مرز دیپلماسی و میراث؛ جهانی‌سازی یا واگذاری هویت؟

در حالی که ثبت مشترک مثنوی مولوی میان ایران، ترکیه و افغانستان در فهرست میراث…

2 ساعت ago

تولید بدون کارخانه می ارزد؟

در شرایطی که اقتصاد ایران با تحریم، کمبود سرمایه‌گذاری و محدودیت‌های زیرساختی مواجه است، رسمیت…

3 ساعت ago

رانت بازار موبایل ایران

در حالی که اقتصاد ایران با بحران ارزی و اختلال‌های ساختاری مواجه است، تب آیفون…

3 ساعت ago

راننده‌محوری در بیمه خودرو چگونه است؟

مدل جدید بیمه خودرو با تمرکز بر رفتار راننده، نوید تحول در ارزیابی ریسک و…

3 ساعت ago

سرویس مدرسه یا تاکسی اینترنتی

در غیاب یک نظام حمل‌ونقل ایمن و هوشمند برای دانش‌آموزان، خانواده‌های ایرانی ناگزیر میان دو…

3 ساعت ago

ریه تنفسی تهران زیرتیغ

پارک جنگلی چیتگر، یکی از مهم‌ترین منابع اکولوژیک غرب تهران، این روزها با خشکسالی، آفت‌زدگی…

3 ساعت ago