به گزارش سرمایه فردا، در روزگاری که سینما هنوز ساده بود و قابها از جنس خاک و رؤیا، کودکی با چشمانی بیپیرایه، دفتر مشق دوستش را در دست داشت و راهی شد تا معنای دوستی را به ما بیاموزد. احمد احمدپور، همان پسرک فیلم «خانه دوست کجاست؟»، حالا در سکوتی بیصدا، در چهلوچند سالگی، از میان ما رفت؛ بیهیاهو، بیوداع، همانطور که زیست.
احمد نه بازیگر حرفهای بود، نه ستارهای درخشان؛ اما حضورش در قابهای کیارستمی، چیزی فراتر از بازیگری بود. او تصویر نسلی شد که با دستان کوچک، جهان را لمس میکرد و با نگاهش، معنا میبخشید. پس از آن فیلم، مسیر زندگیاش به ارتش و سکوت کشیده شد؛ بیخاطره از شهرت، بیادعا، اما ماندگار.
مرگ او، تنها پایان یک زندگی نیست؛ پایان یک فصل از سینمای انسانی ایران است. فصلی که در آن، کودکان روستایی با لبخندهای خجالتی، جهان را به تماشا میگذاشتند. احمد، در کوچههای خیالی کوکر، در غروبهای شمال، در نسیم زیتونها، برای همیشه باقی ماند.
اکنون، در این پاییز آرام، صدای قدمهایش در ذهنمان میپیچد. شاید خانه دوست، همانجاست که احمد آرام گرفته؛ جایی میان نور و خاک، میان کودکی و ابدیت. جایی که دفتر دوستی هنوز باز است و باد، نام او را آهسته صدا میزند: احمد…
گزارشها نشان میدهد صادرات نفت ایران به چین پس از جنگ شتاب گرفته و با…
پیشنویس جدید قانون نظام مهندسی ساختمان بهجای رفع ابهامات، بر دوگانگیهای موجود مهر تأیید زده…
در حالیکه وزارت نفت باید ستون ثبات اقتصادی و تأمین معیشت باشد، ناتوانی در تولید،…
ایران در حالی به آستانه سال ۲۰۲۶ میرسد که با وجود برخورداری از یکی از…
بازار سهام ایران در مسیر رشد قرار دارد، اما تحلیلهای سطحی، شاخصهای فربهشده از تورم…
تحلیلها نشان میدهد بخش بزرگی از احتیاط و بدبینی در بازار سرمایه ایران نه از…