به گزارش سرمایه فردا، بانک مرکزی امریکا مدعی است برای حفظ اعتماد بازارها چنین مداخلاتی را انجام میدهد، اما کدام بازارها؟ لابد منظورشان بازار سرمایه است، چراکه بخش بزرگی از مداخلات بیسابقهای بحران ۲۰۰۷، و علیالخصوص مداخلات بزرگمقیاس بحران کرونا در بازار سرمایه صورت میگیرد.
مداخلات پولی بانکهای مرکزی دنیا از همان اول با نوعی نقض غرض همراه است. مهمترین هدف بانکهای مرکزی حفظ ثبات نسبی ارزش پول است. به رغم این هدف، بانکهای مرکزی به هنگام بروز بحرانها، بهمنظور جلب اعتماد بازارها، اوراق بهادار میخرند، و برای این خرید چیزی غیر از پول نمیفروشد.
اگرچه آن خرید به افزایش قیمتها در بازار سرمایه میانجامد، لابد باید منتظر باشیم این فروش به کاهش قیمتها در بازار پول منجر شود. جلب اعتماد بازار سرمایه از طریق پول پاشی معادل سلب اعتماد بازار پول است.
اما طی دورهی ۱۲ سالهی مورد بررسی پایهی پولی ایالات متحده حدود ۴٫۲۵ برابر شد. فدرال رزرو بیش از ۳۰۰% افزایش سرمایه داد؛ تولید ناخالص داخلی واقعی تنها ۲۲% رشد کرد، و قیمت کالاها و خدمات در مقابل دلار تنها به اندازهی ۲۳% رشد کرد. البته ما میتوانیم در این باره توضیح دهیم:
می توانیم توضیح دهیم که اولا پس از بروز بحران ۲۰۰۷ نقدینگی کمتر از پایهی پولی رشد کرد چراکه از یک طرف بخش قابلاعتنایی (حدود ۴۰%) از افزایش پایهی پولی به اسکناس دلار مربوط میشد، و از طرف دیگر بانک مرکزی از سال ۲۰۰۸ به ذخایر مازاد بانکها بهره پرداخت کرد. در نتیجهی این دو، ضریب تکاثری بسی کاهش یافت و به زیر یک واحد سقوط کرد.به ازای ۳۲۵% رشد پایهی پولی، نقدینگی در حدود ۲۰۰% رشد کرد.
ما میتوانیم بگوییم که بههنگام بروز بحران، دلار بهعنوان پناهگاه امن متقاضی مییابد، و باز هم میتوانیم بگوییم که دلار ارز جهانروا و پرمعاملهترین ارز در بازارهای جهانی است، و اعتماد بازیگران بازار به این ارز، باعث میشود بخشی از تورم ایالات متحده به سایر کشورهای جهان صادر شود.
ما میتوانیم همهی اینها را بگوییم ولی لطفا نگویید که چاپ بیرویهی پول توسط فدرال رزرو، فشارها در جهت کاهش ارزش دلار یعنی افزایش نرخ تورم را فعال نمیکند. لطفا نگویید که اعتماد به دلار امریکا بسی بیش از اینهاست که با پول پاشی ذرهای از حیثیت آن زیر سوال رود.
لطفا اصل ” وفور نعمت باعث کاهش ارزش میشود” را به خاطر ایدهی اعتماد آحاد فعالان اقتصادی به دلار لگدمال نکنید. ایدهها میایند و میروند. اصول هرگز نمیآیند و نمیروند. از اول بودهاند.
از اینها گذشته در بخش سوم “داستان بحران بزرگ” نشان دادیم که پولهایی که پس از بحران ۲۰۰۷ از جانب فد به اقتصاد ایالات متحده تزریق شد، اتفاقا آثار تورمی هم داشت، منتها نه در بازار کالاها و خدمات بلکه در بازاری موسم به بازار سرمایه. ۲۰۰% افزایش رشد نقدینگی در ایالات متحده، تقریبا به همین میزان شاخص کل سهام را در آن کشور جابهجا کرد، و تورمی که در بازار کالاها و خدمات خاموش ماند، در بازار سرمایهی امریکا سرو کلهاش پیدا شد.
برای حفظ اعتماد بازارها مداخلات نظام پولی توسط بانک مرکزی اتفاق میافتد. این موضوع به حفظ ارزش پول ملی و جریان پول در بازار سرمایه منجر میشود.
وام مسکن ۸۰۰ میلیونی درحالی که بیش از ۵ ماه گذشته مصوب شده هنوز ابلاغ…
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفت: پیشتر به دلیل نبود قراردادهای استاندارد برای معاملات ملکی،…
وزیر صنعت قیمت خودرو را تا ۳۵ درصد افزایش داد. حالا برای توجیه اقدام خود…
اعضا هیأت مدیره نظام مهندسی در یک تعارض منافع قرار دارند از سویی باید مدافع…
انگیزههای مدیریت اخلاقی را میتوان: عدالت، انصاف و دیگر خواهی دانست. مدیریت اخلاقی اهداف سودآوری،…
عبدالخالق زاده گفت: معاملات بورس انرژی به دلیل وابستگی دولتی در منافع عرضه کنندگان تاثیر…