انرژی
به گزارش سرمایه فردا، یاد مهندس غلامرضا ناصح، مدیر خوشنام و شریف صنعت برق ایران، یادآور نسلی از مهندسانی است که بیهیاهو، در سکوت و با تعهد، مسیر توسعه کشور را هموار کردند. ناصح از جنس مدیران ژاپنی بود؛ فنی، دقیق، بیادعا و وفادار به ساختار. او و همنسلانش، مانند مهندس شهرستانی و معینفر، نمادهایی از توسعه آ
در صنعت برق ایران، نام مهندس غلامرضا ناصح با احترام و اعتبار همراه است؛ مدیری که سالها در وزارت نیرو خدمت کرد و هفته گذشته چشم از جهان فروبست. ناصح از آندست مدیرانی بود که اگرچه در رسانهها کمتر دیده میشد، اما در ساختار فنی کشور، نقشی کلیدی ایفا میکرد. او از جنس مدیران ژاپنی بود؛ دقیق، متعهد، اهل کار گروهی و بینیاز از نمایش و تظاهر.
شخصیت حرفهای ناصح شباهت زیادی به مهندسانی چون علیاکبر معینفر و جواد شهرستانی داشت؛ نسلی از مهندسان ایرانی که با وجود سابقه طولانی در مهندسی، به دنبال مدارج دانشگاهی نبودند، بلکه در صنعت ماندند، کار کردند و گوشهای از بار توسعه کشور را به دوش کشیدند. مشابه این تیپ شخصیتی را در آمریکا نیز میتوان در چهرههایی چون لس رابرتسون و جیمز مالی دید؛ مهندسانی باسواد، کمادعا و پرکار.
اما آنچه ناصح و همنسلانش را متمایز میکرد، توانایی کار در ساختار بود. برخلاف مدل آمریکایی که بر فردمحوری و قهرمانسازی تأکید دارد، مدل ژاپنی بر کار جمعی و همافزایی درونسازمانی بنا شده است. در ژاپن، مدیرعامل تویوتا بخشی از یک پازل مدیریتی است، نه یک سوپرمن صنعتی. ناصح نیز از همین جنس بود؛ کسی که نمیخواست دیده شود، بلکه میخواست کار کند.
جواد شهرستانی، همکار و پیشکسوت ناصح، نمونهای دیگر از این نسل بود. او پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۲۸، مسیر حرفهای خود را از لشکر ۸ خراسان آغاز کرد و سپس به صنعت برق منتقل شد. شهرستانی در طول عمر کاریاش، در سمتهایی چون شهردار مشهد، استاندار کرمانشاه، شهردار تهران و وزیر راه و ترابری خدمت کرد؛ اما همواره ریشهاش در مهندسی و ساختار باقی ماند.
مسیر حرفهای ناصح نیز گواهی بر همین نگاه است. او پس از تحصیل در دانشکده فنی دانشگاه تهران، در برق سیستانوبلوچستان، کرمان، خوزستان، کرمانشاه و خراسان خدمت کرد. پس از انقلاب، به عنوان مدیرعامل برق منطقهای فارس در شیراز فعالیت داشت و در دوره جنگ، مدیریت برق تهران را در شرایط دشوار بمبارانها بر عهده گرفت. نهایتاً در سال ۱۳۷۹، سندیکای صنعت برق کشور را بنیان گذاشت؛ نهادی که امروز یکی از ارکان صنعت برق ایران است.
این مسیر رشد را اگر با برخی چهرههای رسانهای مقایسه کنیم که با جهشهای ناگهانی به جایگاههای سیاسی رسیدهاند، تفاوتی بنیادین آشکار میشود. ناصح از برق زاهدان آغاز کرد و با صبوری و تجربه، به سندیکای صنعت برق رسید. نه با شهرت، بلکه با کار. نه با شعار، بلکه با ساختار.
در کشوری مانند ژاپن، چنین مسیرهایی ارج نهاده میشوند. اما این احترام، فراتر از ژاپن است؛ در هر کشوری که دغدغه توسعه واقعی دارد، مدیرانی چون ناصح و شهرستانی، سرمایههای ملی محسوب میشوند. آنها نماد رشد آرام، پایدار و ساختاریاند؛ چیزی که امروز، بیش از هر زمان دیگر، به آن نیاز داریم.
در سرزمینی که با خشکسالیهای مزمن، افت منابع زیرزمینی و چالشهای اقلیمی روبهروست، صنعت آب…
هلند، کشوری که یکچهارم خاکش زیر سطح دریاست، نهتنها از سیلهای ویرانگر جان سالم بهدر…
در حالیکه اصلاحات اقتصادی در آرژانتین نتایجی چشمگیر به همراه داشته، بسیاری از اقتصاددانان چپگرا…
در کشوری که توانسته پیچیدهترین فناوریهای هستهای را بومیسازی کند، هنوز میلیونها کولر آبی با…
در اقدامی راهبردی، شرکت خودروسازی رنو با بهرهگیری از پلتفرم پیشرفته GEA متعلق به جیلی،…
نبود تفکیک میان مالکیت و مدیریت، و بیتعهدی سهامداران به الزامات سرمایهگذاری، از مهمترین دلایل…