از زیر ۶۰ به نزدیکی ۷۰. این نمره «شاخص اعتماد ادلمن» است از درصد کسانی که در کشورهای مختلف جهان اعتقاد دارند سیاستمداران سوءمدیریت دارند. این درصد در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ پایینتر آمده اما حالا بیاعتمادی به سیاسیون دوباره بالا رفته. شاخص اعتماد ادلمن از معروفترین شاخصها در اعتماد نهادی است که به صورت جدی در سیاستگذاری حکمرانی مورد استفاده و استناد قرار میگیرد. این شاخص، نمره اعتماد به چهار نهاد حکومت، کسبوکار، رسانه و سمنها را به صورت جداگانه و تلفیقی در اختیار قرار میدهد. نکته قابل توجه این است که به موازات بیاعتمادی به سیاسیون، بیاعتمادی به رسانهها نیز بیشتر شده. در واقع، تقریباً میتوان گفت مردم به یک اندازه به رسانهها و سیاسیون بیاعتمادند و این نگرش، صرفاً رسانههای فراگیر دولتی را در برنمیگیرد، بلکه پلتفرمهای خصوصی و حسابهای کاربری اینفلوئنسر خبری را نیز شامل میشود.
در مواجهه با این نگرش، سیاسیون در کشورهای مختلف واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. برخی کوشش میکنند شفافیت در حکمرانی را بالاتر ببرند و برخی در تلاشند اطلاعرسانی در مورد اقدامات و روند و فرایند مدیریت امور را به اقشار و گروههای فراگیرتری منتقل کنند. با این حال و به رغم مشترک بودن این تجربه در ایران و دیگر کشورها، مواجهه با بیاعتمادی در ایران به شکل کاملاً غیرعلمی و غیراصولی دنبال میشود. سیاسیون در ایران در قوا و نهادها و وزارتخانههای مختلف عمدتاً سعی میکنند خود را مردمی نشان دهند و اثبات کنند در حال کار و فعالیتند و تداوم مشکلات یا اخلال در کارها به دلیل ضعف عملکردی آنها نیست. در یک سالگی دولت چهاردهم، مقامات قوه مجریه در تخاطب و تعامل با مردم دچار اخلالها و لکنتهایی بودهاند که حتی بخشی از سرمایه اجتماعی پدیدآمده حمایتی از جمهوری اسلامی به دلیل دفاع سلحشورانه در برابر تجاوز دشمن صهیونی نیز از یاد رفته. سخنگویی دولت و ارتباطسازی قدرت سیاسی و جامعه عمدتاً بر عهده رئیسجمهور قرار گرفته.
مسعود پزشکیان در یک سال اخیر کوشش کرده مبتنی بر نوعی از صمیمیت و سادهدلی و سادهگویی که به هیچ عنوان تصنعی نیست، شعار، گفتمان، مسیر و راهبرد دولتش را تبیین کند و توضیح دهد. اما این انتخاب و رویکرد به روایتی تبدیل شده که از نظر رهبر انقلاب، قابل تذکر شده. روایت ضعف به جای روایت قوت، متن سخنان مدیران و مقامات دولت چهاردهم شده. شکلگیری این متن یا ساخت این کلیشه سه دلیل اساسی دارد: اولاً پاستور تمام ظرفیتهای ممکن و شدنی کشور در سراسر حوزهها و عرصهها را نمیشناسد. استعدادها فقط در تهران نیست و ایدهها نیز لزوماً نباید مبتنی بر چارچوبهای رایج سوار شوند. مسأله درست از زمانی آغاز میشود که خوره تمرکزگرایی و اصرار بر قالبزنی واحد و تعمیم استانداردها و فرمولها به جان تصمیمات میافتد. از سویی دیگر، لزومی ندارد یک تجربه موفق در یک شهر یا شهرستان در همه جغرافیاها معنادار باشد. ثانیاً بخشی از ضعفنمایی به دلیل احساس صمیمیتی است که دولت با مخاطبین خود دارد. اگرچه برداشتن تشریفات زائد و اثبات مردمگرایی باید در کلام و بیان ظاهر شود، اما فقدان حلم و ضعف تدبیر سبب میشود کاریزما و شأن یک سیاستمدار که بیش از همه به امیدواری توده جامعه برای برنامهریزی و اعتماد میانجامد، تحتالشعاع قرار گیرد. مردم باید احساس کنند کار دست کسی است و مسائل جامعه متولی دارد.
ضمن آنکه گفتاردرمانی و مشی اعترافی تا جایی میتواند تسکین بسازد و اعتراض را به تأخیر بیندازد. درست است که مدیران و مقامات یک شخصیت حقیقی دارند و یک شخصیت حقوقی اما با پهناور شدن گستره و حیطه سیاست، عملاً این تفکیک برداشته شده و هر چه از نمای یک سیاستمدار میبینیم، تماماً نقش و کارکرد او در عرصه حکمرانی است. ثالثاً این تلقی که پذیرش اشتباهات و اعتراف به ضعفها به حل مسأله کمک میکند، آن هم به شکل مستمر، یک تلقی پیشپاافتاده و نخنماست.
در صورتی پذیرش اشتباهات تسکین میسازد که دورنمای روشنی پس از پذیرش ارائه شود و مورد قبول قرار گیرد. در اکثر روایت ضعفها توسط شخص رئیسجمهور، نوعی از ناامیدی و استیصال به مخاطب القاء میشود که نه تنها دوستی و نزدیکی جامعه و سیاست را برمیانگیزد، بلکه حتی به تلخکامی و بیاعتنایی و بیتوجهی راه باز میکند. نقطه مقابل رویه متفرعنانه و متکبرانه دولتهای یازدهم و دوازدهم، همین پیام «هر کسی راهحلی دارد، بیاید جلو»یی است که دولت چهاردهم در پیش گرفته و تحت عنوان «رجوع به کارشناسان» به توده جامعه میفروشد. و در نهایت، روایت ضعف، شکلی از مسئولیتناپذیری را القاء میکند. در مقابلِ اعتراف مستمر به اشکالات و ضعفها، مواجهه این گونه خواهد بود: «این را که خودمان میدانستیم، شما چه میکنی».
از همین قرار است تصریح مکرر رئیسجمهور به اینکه در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، هدفی جز افزایش مشارکت نداشته. به نظر میرسد بخشی از اعتراف به ضعفها در بیان برخی مسئولان دولت چهاردهم به منظور آمادهسازی ذهنی جامعه برای پذیرش تصمیماتی است که برای سالیان متمادی هنجار سیاسی یا فرهنگی مسلم جامعه بوده است. در نتیجه پنداشت عمومی گروهی از کاربران شبکههای اجتماعی این شده که فایده انرژی هستهای جز ساخت بمب چیست و اگر ایران به هر دلیلی قصد یا اراده ساخت بمب را ندارد، پس برنامه هستهای به این همه هزینه اقتصادی تحریم نمیارزد. این پنداشت در واقع ادامه منطقی همان سخنانی است که میگوید «بدون اینکه هدفی داشته باشیم رشد کردهایم؛ امروز مشکل آب، سوخت، گاز و برق داریم؛ در صورتی که روی گنج خوابیدهایم. توسعه شهرها به درستی انجام نشده است.
برخی شهرها مشکل آب دارند، مشکل فرونشست زمین دارند.» این سخنان رئیسجمهور در نشست شورای برنامهریزی و توسعه استان اردبیل، چهار روز پس از تذکر رهبر انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت بیان شد. جایی که آیت الله خامنهای تصریح کردند: « دوستانی از مسئولان کشور که با مردم حرف میزنند، راوی قدرت و قوّت و امکانات کشور باشند. راوی ضعفها نباشند. بله، ما ضعف داریم، نقص داریم، کمبود داریم؛ کدام کشور ندارد؟
لکن قوّتهایی داریم، تواناییهایی داریم، کارهایی شده، تلاشهایی شده؛ اینها را روایت کنیم و به مردم بگوییم. هم مطبوعات در این زمینه مسئولند، هم صداوسیما مسئول است، و بیش از همه خود مسئولان دولتی مسئولند که وقتی جلوی مردم پشت آن بلندگو قرار میگیرند، راوی ضعف و ناتوانی و ناامیدی و مانند اینها نباشند». البته رهبر معظم انقلاب در ادامه از بیان رئیسجمهور که همگی نقطههای قوّت بوده، تمجید میکنند. شاید لازم باشد رئیسجمهور و مدیران و مسئولان، همان گونه که پیش رهبر انقلاب حرف میزنند و عمل میکنند، در سایر اوقات نیز چنان رفتار کنند.
حمله هوایی رژیم صهیونیستی به پایتخت قطر، با نقض حریم هوایی چند کشور منطقه و…
عملیات هوایی رژیم صهیونیستی علیه رهبران حماس در پایتخت قطر، که با افتخار توسط نتانیاهو…
در اظهارنظری عجیب، محمد جولانی مدعی شد رژیم صهیونیستی از سقوط حکومت بشار اسد ناراضی…
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با هیأت دولت، تأمین کامل و بهموقع کالاهای اساسی…
عدم موفقیت سیاست عرضه خودرو در بورس کالا برای کمک به مصرف کنندگان واقعی خودرو…
در حالی که رژیم صهیونیستی تلاش دارد با حضور در رویدادهای هنری مانند یوروویژن چهرهای…