به گزارش سرمایه فردا، در روزهای اخیر، درگیریهایی بین نیروهای ابومحمد جولانی و گروههای دروزی در استان سویدا بروز یافته است. این درگیریها منجر به ورود نیروهای نظامی از دمشق به مناطق دروزینشین شده و تنشها را افزایش داده است. در همین حال، اسرائیل با ادعای نقض مناطق غیرنظامی و به بهانه حمایت از جامعه دروزی، حملاتی را به مواضع سوریه از جمله هدف قرار دادن مقر وزارت دفاع این کشور انجام داده است. اسرائیل پیشتر نیز بارها با استناد به تهدیدات امنیتی، مواضع نظامی در سوریه را در دوره بشار اسد هدف قرار داده بود. این تحولات نشاندهنده تشدید تنشها در جنوب سوریه است و میتواند تأثیرات گستردهتری بر ثبات منطقه داشته باشد. جامعه دروزی سوریه که عمدتاً در استان سویدا زندگی میکنند، در طول جنگ داخلی سوریه تا حدی بیطرف بودهاند، اما گاهی با حکومت مرکزی و گروههای مخالف درگیر شدهاند. در جریان سقوط حکومت بشار اسد نیز دروزیها نسبت به نیروهای جولانی به صورت خنثی رفتار کردهاند. واکنشهای بینالمللی به این تحولات هنوز محدود است، اما احتمال افزایش مداخلات خارجی خصوص مداخله ترکیه در صورت تشدید درگیریها وجود دارد. حضور اسرائیل در سوریه را از جهات مختلف میتوان بررسی کرد:
جامعه دروزی در سویدا نسبت به ابومحمد جولانی مواضعی محافظهکارانه یا خنثی داشته است. اسرائیل با ژست دفاع از دروزیها تلاش دارد حمایت این اقلیت از حکومت مرکزی را کاهش داده و شکافهای داخلی را عمیقتر کند. این امر بخشی از راهبرد دیرین اسرائیل برای تقسیم سوریه به مناطق فرقهای و ضعیف کردن ساختار ملی آن تلقی میشود.
اسرائیل با حمله به مراکز حساس نظیر وزارت دفاع سوریه، نه فقط به گروههای نظامی وابسته به حکومت الشرع حمله میکند، بلکه مستقیماً دولت مرکزی نوپای سوریه که دست بر قضا به دنبال حمایت بینالمللی بوده است را نیز هدف قرار میدهد. اسرائیل با این کار هدفش الزاما تغییر ساختار سیاسی در سوریه نیست، بلکه وجود یک دولت ورشکسته که تسلط بر مناطق جنوبی ندارد، مهمترین اقدام اسرائیل است. این تغییر در قواعد بازی، میتواند هشداری به جولانی است که متوجه این موضوع باشد که ورود به منطقه سویدا برای سوریه جولانی پیامدهای مستقیم خواهد داشت.
اسرائیل در فضایی عمل میکند که توازن قوای سوریه هنوز محکم نشده است. مداخلات نظامی اسرائیل نوعی نمایش قدرت است برای: بازیگرانی که بعد از سقوط اسد، به دنبال یافتن جای پایی در نزدیکیهای اسرائیل هستند با این تأکید که اسرائیل حاضر به پذیرش استقرار نیروهای خارجی در نزدیکی مرزهای خود نیست. بنابراین ترکیه و سایر دوستانش از این منظر باید نقش فعال اسرائیل در معادلات سوریه را به رسمیت بشناسند. که البته این نقش در پیوند وثیق با عدم تسلط حکومت مرکزی سوریه بر مناطق نزدیک به مرز رژیم در جولان اشغالی است.
با درگیر شدن اسرائیل در چند جبهه (لبنان، غزه، کرانه باختری)، حمله به سوریه میتواند بخشی از راهبرد انحراف افکار عمومی یا نمایش قدرت دولت نتانیاهو باشد. همچنین نشان دادن حمایت از دروزیها میتواند نزد جامعه دروزی اسرائیل (که حدود ۱۴۰ هزار نفر جمعیت دارند) نیز اثر روانی داشته باشد. مداخله اسرائیل در تحولات سویدا، اگرچه در ظاهر با شعار حمایت از اقلیت دروزی توجیه میشود، اما در عمق خود بخشی از استراتژی منطقهای برای تضعیف حکومت مرکزی در سوریه، محدودسازی دولت جولانی، و حفظ برتری نظامی و روانی اسرائیل در منطقه است. این اقدامات میتوانند زمینهساز تشدید درگیریها و حتی ورود بازیگران جدید مانند ترکیه باشد.
حضور احتمالی ترکیه؟
حضور ترکیه در سوریه، هم در حال حاضر واقعیت میدانی دارد و هم در آینده میتواند افزایش یابد، بهویژه اگر بحران در جنوب سوریه و درگیریها میان نیروهای جولانی و اقلیتهای مذهبی مانند دروزیها تشدید شود. اما برای تحلیل احتمال و شکل این حضور، باید به چند مؤلفه کلیدی توجه کرد:
ترکیه هماکنون کنترل مستقیم یا نیابتی بر بخشهایی از شمال سوریه دارد؛ ترکیه در ادلب که به صورت سنتی منطقه تحت حکومت تحریر الشام بوده، به سبب حائل بودن با ترکیه، با اشراف کامل میدانی این کشور مواجه است. همچنین ترکیه در عفرین، الباب، اعزاز و تلابیض نیز حضور دارد و بنابراین ورود ترکیه در جنوب سوریه با توجه به افزایش و بالا رفتن سطح اصطکاک با آمریکا و اسرائیل چندان محتمل نیست. خاصه اینکه این موضوع می تواند با بحران سیاسی در سوریه همراه شده و دستان ترکیه را از سوریه کوتاه کند.
ترکیه بهطور رسمی از جولانی به عنوان رهبر سوریه پس از اسد حمایت کرده است و از همه جهت حکومت جدید سوریه را باید ناشی از اراده ترکیه قلمداد کرد. جولانی یک مهره مورد استفاده ترکیه برای مهار نفوذ ایران و فشار بر دمشق بوده، اما مشخص نیست که ترکیه تا چه اندازه میتواند بر روی جولانی تمرکز داشته باشد. پاسخ به این معما به این بستگی دارد که جولانی و یاران بینالمللی اش تا چه اندازه میتوانند دست به توافق بینالمللی در خصوص سویدا بزنند.
به نظر می رسد حضور احتمالی ترکیه در مرزهای جولان و در مناطق تحت تنش، حساسیت و واکنش سریع اسرائیل را به دنبال خواهد داشت به همین دلیل است که تاکنون و با گذشت چند روز از شروع بحران هنوز از ترکیه صدا و ندایی بیرون نیامده است. با توجه به این عوامل، احتمال گسترش نفوذ ترکیه در سوریه (خصوصا در جنوب) نه صفر است و نه قطعی
سناریوها
آن چه مشخص است اینکه اسرائیل به سادگی حمایت خود را از مناطق جنوب سوریه در استان سویدا سلب نخواهد کرد، استراتژی اسرائیل در این منطقه ایجاد مناطق حائل (Buffer Zone) است و حاضر به تحمل حکومت سلفی سوریه در مرزهای خود نمی شود. بنابراین ورود مستقیم نظامی دولت مرکزی کنونی جولانی یا پدرخواندههای آن مثل ترکیه به جنوب سوریه در شرایط فعلی اندک است. این همان نکته ای است که می توان آن را حلقه مفقوده سقوط اسد و خیزش نیروهای سلفی قلمداد کرد. سرنوشت تلخی برای سوریه اتفاق افتاده است، اگرچه پیش بینی این وضعیت توسط تحلیلگران و ناظران سیاسی وجود داشت، اما سرعت مواجهه شدن سوریه با رویای ژئوپلیتیکی که اسرائیل در خصوص سوریه به دنبال آن بود، شتابناک بوده است. اینکه در روزهای آینده چه اتفاقی میافتد تا حد بسیار زیادی بسته به بسیج نیروهای داخلی در سوریه دارد، اما با توجه به ناتوانی سیستم مرکزی در سوریه و انهدام زیرساخت های دفاعی سوریه در دوره پسااسد و دستان دراز اسرائیل به تمام مناطق سوریه، به نظر می رسد روزگار تلخ سوریه به این سادگی تمام نخواهد شد و حالا سوریها متوجه میشوند که کشورشان با فروپاشی کامل سرزمینی فاصلهای ندارد و این موضوع البته برای سایر بازیگران منطقه از جمله عراق و اردن نیز پیامهای مثبتی نخواهد داشت.
جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم صهیونیستی نشان داد که نبرد واقعی نه فقط در…
در میانهی نغمههای غربگرایی و شرقگرایی، ایران بار دیگر بر سر یک دوراهی سرنوشتساز ایستاده…
دو سال پس از آغاز نبرد تمامعیار، حماس در غزه نشان داده که فراتر از…
جنبش مشروطه در ایران، صحنهی اتحاد و سپس جدایی دو فقیه برجسته، آخوند خراسانی و…
مصاحبهای با جرمی کازمارو، تحلیلگر برجسته آمریکایی، ابعاد پنهان تهدیدهای مکرر اروپا برای فعالسازی مکانیسم…
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران، صنعت گردشگری کشور در اقدامی بیسابقه و…