به گزارش سرمایه فردا، بازار خودروی ایران در ماههای اخیر وارد مرحلهای از التهاب و بیثباتی شده است. به طوریکه حتی در مقایسه با دورههای پرتنش گذشته نیز کمتر سابقه داشته است. افزایش مداوم قیمتها، کاهش عرضه، سیاستهای مبهم خودروسازان و نبود رقابت واقعی، مجموعهای از عواملی هستند که فشار سنگینی بر مصرفکنندگان وارد کرده و موج گستردهای از نارضایتی اجتماعی را رقم زدهاند. در چنین فضایی، قیمت خودروهای داخلی به سطحی رسیده که با بسیاری از خودروهای خارجی برابری میکند، در حالی که این محصولات از نظر کیفیت، ایمنی و فناوری فاصله قابل توجهی با استانداردهای جهانی دارند. این شکاف میان «قیمت» و «کیفیت» باعث شده مردم احساس کنند در بازاری انحصاری قرار گرفتهاند و ناچارند برای محصولی با ارزش واقعی پایینتر، هزینهای بسیار بالاتر بپردازند.
یکی از مهمترین عوامل تشدید این بحران، وابستگی شدید بازار خودرو به سیاست هایی است که کنترل بازار را در دست دارند. بازار خودرو عملاً به آینهای از بازار ارز تبدیل شده و هر موج افزایشی در نرخ دلار، بدون تأخیر به قیمت خودرو منتقل میشود. این همگرایی ناشی از انحصار بازار در دست خودروسازان است و منجر شده ثبات بازار را از بین برده و زمینهساز افزایشهای پیدرپی قیمت ها شده است. در کنار این موضوع، رفتار سیاستگذاران بازار نیز به نوعی به انحصاری خودروسازان داخلی کمک کرده است. عرضه قطرهچکانی، ثبتنامهای محدود و انتشار مداوم اخبار مربوط به احتمال افزایش قیمت، ابزارهایی هستند که خودروسازان برای مدیریت بازار و حفظ سودآوری خود به کار میگیرند؛ رفتارهایی که شفافیت را کاهش داده و اعتماد عمومی را تضعیف کرده است. افزون بر این، خودروسازان در سال جاری سه بار قیمتها را افزایش دادهاند؛ یعنی تقریباً هر سه ماه یکبار درخواست قیمت جدید داده اند.
این روند نشان میدهد که سیاستهای کنترلی دولت عملاً کارایی لازم را ندارد و خودروسازان همچنان دست بالا را در تعیین قیمت دارند. در نتیجه، خانوارها برای خرید خودروهای داخلی با کیفیت متوسط، باید هزینهای معادل خودروهای خارجی پرداخت کنند؛ موضوعی که احساس بیعدالتی و نارضایتی اجتماعی را تشدید کرده است.
در واکنش به این شرایط، کمپینی با عنوان «خودرو داخلی ثبت نام نکنیم» در شبکههای اجتماعی شکل گرفته که هدف آن مقابله با انحصار و مطالبهگری برای اصلاح ساختار بازار خودرو است. این کمپین خواستار شفافیت در قیمتگذاری و عرضه، افزایش رقابت از طریق واردات واقعی و بدون محدودیت، پایان دادن به عرضه قطرهچکانی، توقف افزایش قیمتهای غیرمنطقی و ارتقای کیفیت و استانداردهای تولید است. شکلگیری این کمپین بازتابی از نارضایتی گسترده مردم است که طی سالها انباشته شده و اکنون در فضای مجازی نمود بیشتری پیدا کرده است.
نگاهی به تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که کمپینهای مردمی میتوانند نقش مهمی در اصلاح بازار خودرو ایفا کنند. برای مثال، کمپین «Right to Repair» در آمریکا و اروپا با هدف الزام خودروسازان به ارائه اطلاعات تعمیر و قطعات یدکی به تعمیرگاههای مستقل شکل گرفت و نتیجه آن تصویب قوانین جدید، کاهش هزینه تعمیرات و افزایش رقابت بود. یا در ماجرای «Dieselgate»، پس از افشای تقلب فولکسواگن در تست آلایندگی، کمپینهای مردمی باعث شدند این شرکت با جریمههای سنگین مواجه شود و استانداردهای آلایندگی اصلاح گردد.
در کره جنوبی نیز کمپینهای مردمی علیه قیمتگذاری تبعیضآمیز خودروهای وارداتی منجر به کاهش تعرفهها و افزایش رقابت شد. همچنین در نروژ، مطالبهگری مردم برای حمایت از خودروهای برقی باعث شد دولت معافیتهای مالیاتی گستردهای ارائه دهد و بازار خودروهای برقی با سرعت رشد کند.
با وجود شباهتهایی میان ایران و سایر کشورها از جمله نارضایتی عمومی از قیمتگذاری، مطالبهگری برای شفافیت و اعتراض به انحصار تفاوتهای مهمی نیز وجود دارد. در کشورهای دیگر، نهادهای نظارتی مستقل فعال هستند و رقابت واقعی میان خودروسازان داخلی و خارجی برقرار است. کمپینهای مردمی نیز معمولاً با حمایت رسانهها و قانونگذاران همراه میشوند. اما در ایران، انحصار ساختاری و محدودیت واردات مانع اصلی اصلاح بازار است و فضای رقابتی واقعی شکل نمیگیرد. به همین دلیل مردم باید با اقدام عملی پیش قدم شوند. همانطوری که اخیر در کشور یک کمپین در مقابل گرانی لبنیات شکل گرفت و همین مساله منجر شد تا موضوع افزایش قیمت لبنیات به چالش کشیده شود و حتی دولت دوباره اعلام کرد که قیمت لبنیات دوباره کاهش پیدا می کند.
از این رو میتوان گفت بازار خودروی ایران در شرایطی قرار دارد که قیمتها بدون تناسب با کیفیت افزایش یافتهاند، انحصار تولید و عرضه رقابت را از بین برده، سیاستهای نظارتی ناکارآمد بوده و مصرفکنندگان تحت فشار شدید اقتصادی قرار دارند. در چنین فضایی، کمپینهای مردمی تنها ابزار مطالبهگری باقی ماندهاند.
با این حال، تجربه جهانی نشان میدهد که اصلاح واقعی تنها زمانی رخ میدهد که مطالبهگری مردمی با اراده سیاسی، قوانین شفاف و رقابت واقعی همراه شود. در غیر این صورت، بازار خودرو همچنان در چرخهای از افزایش قیمت، کاهش کیفیت و نارضایتی عمومی گرفتار خواهد ماند.
در شرایط فعلی، قیمت خودرو در بازار ایران به نقطهای رسیده که میتوان آن را اوج تاریخی نامید؛ سطحی که نه با توان خرید مردم همخوانی دارد و نه با کیفیت محصولاتی که عرضه میشود. اختلاف قابل توجه میان قیمت کارخانه و بازار آزاد، دیگر یک شکاف طبیعی ناشی از عرضه و تقاضا نیست، بلکه بهنظر میرسد نتیجه یک سیاست هدفمند از سوی خودروسازان است. سیاستی که عملاً مردم را به این باور میرساند که اگر برای حفظ ارزش پول خود اقدامی نکنند، فردا باید هزینهای بهمراتب بیشتر بپردازند. همین ذهنیت، صفهای طولانی ثبتنام خودرو را شکل داده و بازار را بهطور مصنوعی گرم نگه داشته است.
در واقع، خودروسازان با محدود کردن عرضه، ایجاد جو روانی کمبود، و اعلام دورهای افزایش قیمت، شرایطی را رقم زدهاند که مردم احساس کنند تنها راه جلوگیری از کاهش ارزش داراییشان، ورود به طرحهای فروش است. این رفتار، نوعی بازارسازی از بالا است؛ بازاری که نه بر اساس رقابت، بلکه بر پایه مدیریت انتظارات و ایجاد ترس از آینده شکل گرفته است.
اما تجربه نشان داده که این چرخه میتواند با واکنش جمعی مردم متوقف شود. نمونه روشن آن، کمپین «خودرو صفر نخریم» در سال ۱۳۹۴ است که با عدم مشارکت گسترده مردم در خرید خودروهای داخلی، خودروسازان را وادار کرد برای فروش محصولات خود تخفیف بدهند، شرایط اقساطی ارائه کنند و حتی برخی مدلها را با آپشنهای بیشتر عرضه کنند. این تجربه ثابت کرد که وقتی تقاضا بهصورت هماهنگ کاهش یابد، انحصار نیز مجبور به عقبنشینی میشود.
اکنون نیز اگر مردم در ثبتنامهای محدود و برنامهریزیشده خودروسازان شرکت نکنند، این چرخه مصنوعی گرانی از کار میافتد. خودروسازان که بخش مهمی از نقدینگی خود را از همین پیشفروشها تأمین میکنند، ناچار خواهند شد برای جذب مشتری، قیمتها را تعدیل کنند، شرایط فروش را تسهیل کنند و حتی به سمت رقابتیتر شدن حرکت کنند. در واقع، قدرت واقعی در دست مصرفکنندگان است؛ قدرتی که اگر بهصورت جمعی اعمال شود، میتواند ساختار بازار را تغییر دهد.
به بیان دیگر، همانطور که افزایش قیمتها نتیجه رفتار هماهنگ خودروسازان است، کاهش قیمتها نیز میتواند نتیجه رفتار هماهنگ مردم باشد. بازار خودرو ایران نشان داده که هر زمان تقاضا کاهش یابد، عرضهکنندگان ناچار به عقبنشینی میشوند. بنابراین، اگر جامعه بار دیگر به سمت یک مطالبهگری جمعی حرکت کند، میتوان انتظار داشت که بازار از وضعیت ملتهب کنونی فاصله بگیرد و به سمت تعادل واقعی حرکت کند.
با فروکشکردن بارشها، چالشهای تازهای پیش روی شهروندان نیویورک قرار گرفته است؛ از بازگشت تدریجی…
چرا بورس ریخت ؟ آیا سهام ارزنده در بازار وجود ندارد یا اینکه بازدهی سهام…
خبرنگاران در بازدید از پتروشیمی نوری و مبین انرژی با ابعاد کمتر دیدهشده صنعت پتروشیمی…
در این راهنما، به بررسی جامع پهنای باند اختصاصی، مزایای مهم آن برای سازمان ها…
بودجه بیش از یک سند مالی، به ابزاری برای تعیین آینده صنایع تبدیل شده و…
بازگشت بیتکوین به کانال ۸۰ هزار دلاری بار دیگر پرسش اصلی سرمایهگذاران را زنده کرده…