سیاست و دیپلماسی

بازگشت دوگانگی به سیاست

به گزارش سرمایه فردا، در فضای پرتنش سیاست ایران، گاه یک جمله می‌تواند پرونده‌ای فراموش‌شده را دوباره باز کند. محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه، با تأکید بر اینکه «موشک مهم است، اما مردم مهم‌ترند»، بار دیگر دوگانه‌ای را زنده کرد که سال‌هاست در بطن سیاست‌ورزی ایرانی جریان دارد: امنیت سخت در برابر امنیت نرم، قدرت نظامی در برابر سرمایه اجتماعی، و اقتدار در برابر اعتماد عمومی.

این سخنان، در شرایطی مطرح شد که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت، در موقعیتی پیچیده و شکننده قرار دارد. ظریف، با تکیه بر تجربه دیپلماتیک خود، می‌کوشد یادآوری کند که در جهان امروز، قدرت ملی تنها با موشک‌ها ساخته نمی‌شود؛ بلکه با مردم، مشارکت، اعتماد و مشروعیت اجتماعی معنا می‌گیرد.

اما منتقدان، از جمله رسانه‌های تندرو، این نگاه را تضعیف مؤلفه‌های قدرت می‌دانند و آن را در تضاد با نیازهای امنیتی کشور ارزیابی می‌کنند. در این میان، آنچه مغفول مانده، ضرورت گفت‌وگویی ملی برای بازتعریف مفهوم «قدرت» در ایران است؛ گفت‌وگویی که اگر به نزاع جناحی تقلیل یابد، نه‌تنها راهی به انسجام نمی‌برد، بلکه شکاف‌های درونی را عمیق‌تر خواهد کرد.

سخنان ظریف، اگرچه تازه نیست، اما در زمانه‌ای که کشور با تهدیدات خارجی و فرسایش داخلی روبه‌روست، می‌تواند بستری برای بازنگری در نسبت مردم و حاکمیت باشد. شاید وقت آن رسیده باشد که به جای تقابل «موشک یا مردم»، از هم‌افزایی «موشک و مردم» سخن بگوییم.

موشک بسیار مهم است، اما مردم مهم‌تر هستند

اظهارات تازه محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه، در نشست موسسه «ایراس» بار دیگر آتش یک جدال سیاسی و رسانه‌ای قدیمی را شعله‌ور کرده است. او در بخش جنجالی سخنانش در این نشست، جمله‌ای گفت که هم تحسین بسیاری را برانگیخت و هم خشم گروهی از رسانه‌های تندرو را به دنبال داشت؛ اینکه «موشک بسیار مهم است، اما مردم مهم‌تر هستند.» این جمله که به دفعات از زبان ظریف مطرح شده و هر بار هم یک موج سیاسی رسانه ای را به راه انداخته، نه فقط یک نظر شخصی، بلکه بازتابی از یک دیدگاه راهبردی است که از سال‌ها پیش در ذهن وی (ظریف) و جریان‌های نزدیک به ظریف ریشه دارد؛ دیدگاهی که قدرت ایران را بیش از آنکه در تسلیحات و بازدارندگی نظامی بداند، در «سرمایه اجتماعی» و «اعتماد ملی» جست‌وجو می‌کند.

اما طرح مجدد این دوگانه درست در زمانی که ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و بازگشت قطعنامه‌های شورای امنیت از رهگذر مکانیزم ماشه در موقعیت حساس امنیتی قرار گرفته است، واکنش‌هایی دوگانه متفاوت از گذشته برانگیخت. از یک سو، بخشی از نخبگان سیاسی تأکید دارند که سخنان ظریف یادآوری ضرورت بازگشت به مردم و بازسازی اعتماد عمومی در شرایط فشار حداکثری است؛ از سوی دیگر، طیف‌هایی چون روزنامه کیهان معتقدند تکرار این دوگانه، عملاً در راستای پروژه تضعیف مؤلفه‌های قدرت ملی است و می‌تواند در بزنگاه‌های امنیتی، انسجام ملی را خدشه‌دار کند.

آنچه در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته، آن است که سخنان ظریف تلاشی برای بازتعریف مفهوم «قدرت ملی» در پارادایم جدید پساجنگی است؛ پارادایمی که در آن مرز میان امنیت سخت و امنیت نرم به‌طرز بی‌سابقه‌ای در هم تنیده شده است. در واقع، تجربه جنگ ۱۲ روزه و واکنش اجتماعی داخلی نشان داد که امنیت در ایران دیگر تنها با سامانه‌های موشکی تعریف نمی‌شود، بلکه نیازمند حضور فعال مردم در پشت جبهه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. با این حال، بیان چنین مفهومی در قالب «دوگانه‌سازی» بار دیگر به حساسیت‌ها دامن زد؛ همان‌گونه که در سال‌های گذشته هرگاه بحثی درباره حجاب، معیشت یا سرمایه اجتماعی مطرح شده، در فقدان گفت‌وگویی ملی، به مجادله‌ای سیاسی تبدیل شده است. در نتیجه، این پرسش مطرح می‌شود که آیا سخنان ظریف تلاشی برای بازگرداندن گفتمان مردم‌محور به متن سیاست ایران است یا تکرار اشتباهی راهبردی در زمانه‌ای که کشور بیش از هر چیز به انسجام و آرامش نیاز دارد؟

 

تکرار دوگانه موشک و مردم؛ چالش بازخوانی یک مناقشه قدیمی

دوگانه «موشک و مردم» نخستین‌بار در سال‌های پایانی دولت یازدهم به‌طور جدی در فضای سیاسی ایران مطرح شد؛ زمانی که در میانه مذاکرات هسته‌ای، مخالفان دولت، سیاست تمرکز بر دیپلماسی را در برابر قدرت موشکی کشور قرار دادند. اکنون و در شرایطی کاملاً متفاوت، بازگشت این بحث از زبان محمدجواد ظریف در واقع یادآور تداوم همان گسست گفتمانی میان «دیپلماسی‌محوران» و «اقتدارگرایان امنیتی» است. با این حال، آنچه وضعیت فعلی را متمایز می‌کند، معادلات جدید پس از جنگ ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران و تحولات بین‌المللی است.

در این شرایط، طرح دوباره این دوگانه از سوی چهره‌ای چون ظریف، نه صرفاً یک اظهارنظر فردی، بلکه نشانه‌ای از تلاش برای بازتعریف اولویت‌های سیاست داخلی و خارجی است که اجتناب ناپذیر جلوه می کند. او در واقع با تأکید بر نقش مردم در حفظ ایران، می‌کوشد یادآور شود که در جهان امروز، مشروعیت و قدرت از دل رضایت عمومی و مشارکت اجتماعی برمی‌خیزد. سخنانش درباره ضرورت تأمین اقتصادی مردم و مقابله با فساد نیز در همین چارچوب معنا می‌یابد.

اما از سوی دیگر، منتقدان با یادآوری تهدیدات واقعی علیه کشور و تجربه مستقیم حملات اسرائیل، هشدار می‌دهند که کوچک‌انگاری مؤلفه نظامی در این برهه می‌تواند هزینه‌های سنگینی داشته باشد. کیهان در یادداشت خود با اشاره به سرنوشت کشورهایی چون لیبی، تأکید کرد که «موشک‌ها زبان صلح از موضع اقتدارند و بدون آن‌ها، هیچ دیپلماسی‌ای کارآمد نخواهد بود». با این حال، واقعیت میدانی جنگ اخیر نشان داد که حتی قدرت موشکی بی‌رقیب ایران نیز بدون پشتوانه اجتماعی کافی، نمی‌تواند امنیت پایدار ایجاد کند.

دوگانه «موشک و مردم» در واقع یک خطای مفهومی است؛ زیرا این دو نه در برابر، بلکه در کنار یکدیگرند. امنیت ملی زمانی معنا دارد که توان بازدارندگی نظامی با سرمایه اجتماعی همراه شود. مشکل آنجاست که فضای قطبی سیاست ایران، هر بحثی درباره مردم را به مثابه نفی امنیت تعبیر می‌کند و هر سخنی درباره قدرت نظامی را نشانه بی‌توجهی به معیشت. سخنان ظریف بار دیگر این تناقض تاریخی را به سطح رسانه‌ها بازگرداند

به بیان دیگر، دوگانه «موشک و مردم» در واقع یک خطای مفهومی است؛ زیرا این دو نه در برابر، بلکه در کنار یکدیگرند. امنیت ملی زمانی معنا دارد که توان بازدارندگی نظامی با سرمایه اجتماعی همراه شود. مشکل آنجاست که فضای قطبی سیاست ایران، هر بحثی درباره مردم را به مثابه نفی امنیت تعبیر می‌کند و هر سخنی درباره قدرت نظامی را نشانه بی‌توجهی به معیشت. سخنان ظریف بار دیگر این تناقض تاریخی را به سطح رسانه‌ها بازگرداند.

سیدجلال ساداتیان: ظریف حرف تازه‌ای نزد، اما گفتن همین حرف در این زمان ضروری است

سید جلال ساداتیان، دیپلمات باسابقه و سفیر پیشین ایران در انگلستان، در گفت‌وگو با هفت صبح و در تحلیل آنچه ظریف گفته، با لحنی حامیانه از سخنان او (ظریف) دفاع، معتقد است که «آنچه ظریف بیان کرده، نه تضعیف مؤلفه‌های قدرت، بلکه بازتعریف آن در شرایط جدید بین‌المللی است.» نماینده اداور مجلس می‌گوید که «در روابط بین‌الملل امروز، کشورهایی موفق‌ترند که مردم خود را پشتوانه سیاست خارجی کرده‌اند. ایران در طول تاریخ، بارها با تکیه بر همین سرمایه اجتماعی از بحران‌ها عبور کرده است. ظریف در واقع یادآوری می‌کند که این پشتوانه نباید تضعیف شود.»

به گفته این مدرس دانشگاه، «در شرایطی که ایران با بازگشت قطعنامه‌ها و فشار اقتصادی مواجه است، توجه به مردم نه تنها یک ضرورت اخلاقی، بلکه یک نیاز راهبردی است». مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی با اشاره به تجربه جنگ ۱۲ روزه تصریح می‌کند که «در همان روزها، تحلیلگران خارجی می‌گفتند اگر اعتراضات داخلی در ایران شکل می‌گرفت، اسرائیل جنگ را ادامه می‌داد. اما مردم با همه مشکلات اقتصادی، پشت نظام ایستادند. این همان مفهوم قدرت مردم است که ظریف از آن حرف می‌زند.»

ساداتیان همچنین می‌افزاید که «متأسفانه هرگاه در داخل کشور سخنی درباره مردم و ضرورت ترمیم اعتماد عمومی مطرح می‌شود، برخی آن را به معنای نفی اقتدار نظامی تفسیر می‌کنند؛ در حالی که این دو لازم و ملزوم یکدیگرند.» لذا او تأکید دارد که «ظریف نگفته موشک بد است، گفته موشک بدون مردم معنا ندارد. همان‌طور که قدرت نظامی بدون انسجام اجتماعی بی‌اثر است. در شرایط فعلی که دشمنان به دنبال فرسایش داخلی ایران هستند، بازگشت به مردم یعنی بازگشت به ریشه قدرت.»

این دیپلمات اشبق کشورمان در پایان سخنانش هشدار می‌دهد که «نباید اجازه داد مباحث بنیادین به جدال‌های جناحی تقلیل یابد.» چرا که به باور او، «اکنون زمان آن رسیده که به جای تقابل دوگانه‌ها، به تکمیل مؤلفه‌های قدرت ملی بیندیشیم: «موشک، امنیت می‌آورد اما این مردم‌اند که آن را حفظ می‌کنند.»

 

حساسیت‌های تازه و خطر باز شدن پرونده‌های قدیمی

واکنش‌های گسترده به سخنان محمدجواد ظریف نشان داد که فضای سیاسی و جریان تصمیم گیر در کشور هنوز آمادگی بازگشت به گفت‌وگوهای عمیق درباره مردم و قدرت را ندارد. درست همان‌گونه که اظهارات اخیر محمدرضا باهنر درباره حجاب، آتشی زیر خاکستر را شعله‌ور کرد، این بار نیز جمله کوتاه ظریف توانست خاطره‌ای از مناقشات قدیمی را زنده کند. بسیاری از ناظران سیاسی بر این باورند که باز کردن دوباره پرونده‌هایی که جامعه از آن‌ها عبور کرده، در شرایط کنونی بیش از هر چیز به نفع مخالفان داخلی و خارجی خواهد بود.

در واقع، جامعه ایران در مرحله‌ای حساس از تاریخ خود قرار دارد؛ مرحله‌ای که در آن همزمان باید با تهدیدات خارجی، تحریم‌های بازگشته و فشارهای اقتصادی مقابله کند. در چنین فضایی، بازسازی اعتماد میان حاکمیت و مردم بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است. اما تجربه نشان می‌دهد که هر بار یکی از چهره‌های سیاسی در این مسیر قدمی برمی‌دارد، فضای رسانه‌ای به سرعت آن را به نزاع جناحی تبدیل می‌کند. همین روند باعث شده بسیاری از سیاستمداران از طرح مباحث اجتماعی بنیادین پرهیز کنند و در نتیجه، گفت‌وگوی ملی به تعویق بیفتد.

به‌ویژه اکنون که کشور در وضعیت «پساجنگی» قرار گرفته و بازسازی روانی جامعه اهمیت دارد، اظهاراتی مانند سخنان ظریف می‌تواند بستری برای بازنگری در نسبت مردم و حاکمیت فراهم کند. اما اگر این سخنان تنها در میدان نزاع رسانه‌ای بازتاب یابد، نتیجه‌اش چیزی جز تشدید شکاف‌های درونی نخواهد بود. در واقع، همان‌طور که ساداتیان گفت، ظریف حرف تازه‌ای نزد؛ اما جامعه‌ای که هنوز آماده شنیدن گفت‌وگوی صادقانه نیست، هر بار حرف قدیمی را به بحران جدید تبدیل می‌کند.

با این حال، تکرار چنین مباحثی شاید نشانه‌ای از بازگشت تدریجی عقلانیت گفت‌وگویی به سیاست ایران باشد. اگر نهادهای رسمی بتوانند از این فرصت برای بازتعریف رابطه میان امنیت و رفاه بهره بگیرند، شاید دوگانه موشک و مردم به جای آنکه شکاف‌ساز باشد، پلی برای هم‌افزایی میان اقتدار و اعتماد شود. در غیر این صورت، همان‌گونه که تحلیلگران هشدار داده‌اند، هر سخن ظریف‌گونه‌ای می‌تواند جرقه‌ای تازه بر خاکستر مناقشات قدیمی باشد.

 

 

 

 

 

 

 

modir

Recent Posts

مدرسه‌ها دیگر تربیت نمی‌کند

در روزهایی که والدین با هزار امید فرزندانشان را روانه مدرسه می‌کنند، آنچه به خانه…

3 ساعت ago

کودکان صاحب خانه شدند!

طرح «میزبان» سازمان بهزیستی، در کمتر از یک سال، هزار کودک بی‌سرپرست را به آغوش…

3 ساعت ago

پلاک‌های لاتین؛ راهکار امنیتی یا چالش هویتی؟

طرح پیشنهادی پلیس راهور برای تغییر خط پلاک خودروها از فارسی به لاتین، موجی از…

3 ساعت ago

بحران نهاده‌های دامی در ایران

بحران نهاده‌های دامی در ایران، از یک چالش صنفی به تهدیدی جدی برای امنیت غذایی…

4 ساعت ago

واکنش بازارهای مالی به جنگ تجاری

اعلام تعرفه‌های سنگین از سوی رئیس‌جمهور آمریکا علیه چین، بازار رمزارزها را در شوک فرو…

4 ساعت ago

پناهگاه یا دام؟ پردیسان و سرنوشت حیوانات

گم شدن توله خرس در پارک پردیسان بار دیگر نگاه‌ها را به ناکارآمدی و موقعیت…

4 ساعت ago